معنای متفات رأی ۹۶ به روحانی
امید پورعزیز-روزنامه بهار
مسلما سطح مطالبات مردم از دولت با آن میزان از خدماتی که دولت قادر شد در این چهارسال فراهم کند، توازن چندانی ندارد. ولی همیشه نباید سطح مطالبات معیار سنجش عملکرد باشد، بلکه یک درک واقع بینانه از بضاعت موجود میتواند ما را به تحلیل درستتری رهمنون سازد. اما مسئلهی مهمتر در اینجا این است که بدیل دیگر ما در اعطای مدیریت امور به شخصی بجز روحانی چیست؟!
با رصد کردن واقعیات و امکانات موجود فضای سیاسی ایران در شرایط فعلی تنها گزینه جایگزین نامزد تازه وارد به عرصهی سیاسی متعلق به اصولگرایان است. شخصی که جز عقبهی طولانی مدت قضایی تقریبا هیچ کارنامهی قابل اتکایی در عرصهی اجرایی ندارد ولی این همهی ماجرا نیست، هرچند شاید پروندهی اجرایی این شخص تهی باشد ولی او نمایندهی تمام عیار گفتمانی است که حداقل در نمونههای متأخر در طول دولتهای نهم و دهم، ما با گوشت و پوست و استخوانمان لمسش کردیم.
حال شاید این تازه واردان سعی کنند با تحریف تاریخ خود را از نقاط تیره آن دولت مبری کنند، ولی نمیتوانند از اسناد حک شده بر حافظهی تاریخی ملت ایران رها شوند. لذا برخلاف گذشته باید سعی کنیم در حفاظت از حافظهی تاریخی مان محتاطتر و امانتدارتر باشیم. بسیاری از مشکلات ما از آنجا ناشی میشود که هیاهوی سیاسی و پیچیدگیهای روزمره، سرنخ امور از دست مان جدا میشود و شاید بنوعی دچار سردرگمی میشویم.
در صورتیکه با داشتن یک حافظهی تاریخی پویا میتوان ضمن حرکت در زمان، سعی کنیم در تحلیل هایمان نیز دچار تعارض نشویم. البته در این بین بسیار مهم است که اتکایمان به افراد نباشد بلکه تلاش نماییم گفتمانها را معیار ارزیابی مان قرار دهیم. چرا که اولا ممکن است افراد دچار تغییر و دگرگونی و یا حتی مرگ سیاسی شوند و همچنین چهرهها و اشخاص معمولا در طول زمان جایگزین میشوند ولی گفتمانها معمولا پایدار میمانند، لااقل تا زمانی که تاریخ مصرفشان منقضی نشده باشد. لذا درک ظرافتهای این مسائل به شدت حیاتی و تعیین کننده است.
یکی از گفتمان هایی که همواره در طول اتفاقات یک قرن اخیر صحنهی سیاسی ایران دغدغهی اصلی بوده، گفتمان دموکراسی خواهی بوده که البته فراز و فرودهای بسیار و پوستاندازیهای فراوانی نیز داشته است. ولی این گفتمان همواره زنده بوده و علی رغم حرکتهای رفت و برگشتی به مسیر خود ادامه میدهد. درواقع رأی مجدد در طول انتخابات جاری به روحانی نیز در مسیر همین گفتمان تعریف میشود، و با محور قرار دادن این گفتمان چالش برانگیز عملا نفی گفتمانهای دیگر نیز مفروض میباشد. حتی چه بسا شاید بیشتر از آنکه رأی به روحانی یک کنش عملگرایانه در راستای گفتمان دموکراسی خواهی باشد یک واکنش تدافعی در قبال تسری یافتن گفتمانهای متعارض با این گفتمان محسوب شود. لذا در مسیر سیاست ورزی آگاهانه در کشور همواره باید نسبت به جریانهای موجود هوشیار بوده و درستترین راهکار را در هر مقطعی اتخاذ نمود. هوشمندیای از جنس ٧۶ و ٩٢ که البته ضمن صحیح بودن در مقاطع حساس خویش در روندهای فرسایشی دچار نقصان هایی نیز بوده اند.
البته این شعور سیاسی تنها در صورتی میتواند کارگر باشد که به گفتمان قالب اجتماعی بدل شده و از اقبال عمومی نیز برخوردار گردد. علیرغم جنبههای مثبت فضای مجازی در جریان این روند، چنانچه حساسیتهای عمومی به درستی درک نشود امتیاز بهره گیری از فضای مجازی میتواند به ضد جریان آگاهی و عملا به ابزاری برای پوپولیستها بدل شود. لذا باید با رصد کردن بموقع و هوشمندانهی شرایط موجود، بهترین راهکارها اتخاذ شده و آگاهی لازم در زمان درست و با لحن شفافی به جامعه منتقل شود. درک این مسئله که در این مقطع روحانی فقط روحانی نیست همانگونه که تجلیل از آیت الله رفسنجانی صرفا تجلیل از آیت الله رفسنجانی نبود، بسیار مهم و حیاتی میباشد و انتظار میروند فعالین سیاسی و اجتماعی وظایف خود را در این زمینه به شیوهی مسئولانهای انجام داده و لحظهای از همت و پشتکار مضاعف باز نایستند.
منبع: بهارنیوز