مشکل از غیرقابل تغییرهاست
روزنامه بهار: نوع مواجهه برخی چهرههای اصلاحطلب در اوایل انقلاب و دهه شصت را با برخی نیروهای سیاسی که به «ملی-مذهبی» مشهور شدهاند و یا عضو نهضت آزادی هستند یادآوری میکنند و با مقایسه آن رفتار و گفتار با تکریم زندهیاد دکتر یزدی و مهندس بازرگان و امثالشان به این نتیجه میرسند که اصلاحطلبان تغییر کردهاند و همین تغییراتشان نشان دهنده آن است که این افراد از ثبات فکری برخوردار نیستند، در نتیجه نمیتوان چندان به آنچه که امروز میگویند تکیه کرد.در روزهای انتخابات۹۶ نیز رقبای سیاسی حسن روحانی با بازنشر برخی مواضع او در سه دهه قبل برای مخاطب خود این سیگنال را میفرستادند که روحانی ثبات فکری نداشته است و تغییر میکند. نکته جالب توجه و از نگاهی عبرت آموز هم این بود که این رفتار تیم رسانهای رقبای روحانی که ادعای اصولگرایی و انقلابی بودن دارند در آن روزها سریعاً با استقبال کسانی مواجه میشد که مخالف نظام دانسته میشوند و بر طبل تحریم انتخابات میکوبیدند.
حال و با توجه به این دو مثال که البته مانند آن را میتوان باز هم یافت پرسش قابل طرح این است که آیا «تغییر» برای یک سیاستمدار ویژگی منفی محسوب میشود؟ اینکه بخشی از سیاسیون کشور پس از گذشت مدتی با کسب تجارب جدیدتر و البته با توجه به تغییراتی که در جامعه ایرانی رخ داده است افکار و نوع نگاهشان را تغییر داده باشند یک نمره منفی است؟
برخی از یاران نزدیک بنیانگذار نظام از ایشان نقل کردهاند که در چند نوبت به همراهان نزدیک خود گفتهاند که این جمله معروف «حرف مرد یکیست» نادرست است و اتفاقا باید اگر فردی متوجه اشتباهش شد از نظر خود بازگردد. به طور منطقی نیز این موضوع یک امر بدیهی است که اتفاقا آنان که دچار جمود فکری شدهاند و تمامی مسائل را در یک چارچوب خشک و غیرمنعطف تحلیل میکنند شایسته ملامت هستند نه کسانی که به واسطه مرور دوباره اندیشه خود و با نگاهی نو به دنبال تصحیح خطاهای گذشتهاند. در کنار این واقعیت که اصلاح نگاهی که در گذشته داشتهایم و اکنون متوجه نادرستیاش شدهایم رفتاری شایسته تحسین است توجه به دو نکته ضروری است.
۱) بازگشت از نگاه قبل اگر بدون جبران آثار به جای مانده از آن نگاه نادرست باشد تنها میتواند به بهبود تصمیمگیریهای معطوف به آینده کمک کند و تاثیری بر حلوفصل شکافها و خسارات به جا مانده از آن تصمیمات در سالهای دورتر نیست. در نتیجه شایسته است همراه با این تغییر نگاه به عملکرد گذشته خود آثار سوء به جا مانده از آن را نیز با عذرخواهی، دلجویی و اتخاذ تصمیمات عملی لازم برطرف کنیم.
۲) تغییر در نگاه آنگاه واقعی است که در تصمیمات عملی امروزمان نیز نمود عینی داشته باشد. این مسئله به هیچ وجه نمیتواند قابل پذیرش باشد که فردی مدعی تغییر در نگاهش به موضوعات مختلف است اما بن مایه کلیه تصمیماتش همان طرز تلقی نادرست از واقعیات جامعه باشد. این رفتار بیشتر نشاندهنده نوعی فریب و دورویی و سوءاستفاده از خواست عمومی است که در دنیای امروز خیلی زود هم عیان میشود.
منبع: بهارنیوز