مخاطرات «ژن»های خوب!
رضا صادقیان
چند سال قبل، در ابتدای دهه هفتاد علی ربیعی مدیر مسئول وقت- وزیر فعلی کار و امور اجتماعی- روزنامه کار و کارگر به پدیده آقازاده و تاثیرات مفسدهزا آنان در اقتصاد و سیاست اشاره داشت. واژه آقازاده در این سالها از معنای اصلی فاصله گرفته و بیان آن بعضا به عنوان متلک، سخن درشت و اشاره به حقخوری و ویژهخواری و. . . اشاره دارد. با این حال طی سالهای گذشته و با خارج شدن نشر اخبار ازتریبونهای رسمی کارکردهای پرهزینه آقازادهها بیش از گذشته خبرساز شده است، اگر در ابتدای دهه هفتاد شاهد چند نمونه در جامعه بودیم، در زمان حال آن چندین نمونه انگشت شمار از شمار خارج شدهاند و مسئله تا حدودی فراگیر شده است. اگر بتوان وجه اشتراکی میان دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب طی چند سال گذشته یافت، ستیز با پدیده آقازادگی و ژنهای خوب یکی از همان نظرگاههای نزدیک است.
مدیریت عامل یک شرکت تولیدی، عضو هیات مدیره شرکت دانش بنیان، مدیر کل وزارتخانه و انتشار صدها خبر دیگر حکایت از شکست قبح آقازادگی و ویژهخواری در میان فرزندان برخی از مسئولان را نشان میدهد. نمایشی که به طریقهای مختلف صورت میگیرد. عکس گرفتن با ماشینهای گران قیمت، ویراژ دادن در خیابانهای شهر، پوشیدن لباسهای خاص و فوقالعاده گران و گرفتن عکس از لوازم شخصی بخشی از مانور ژنهای خوب امروز و آقازادههای دیروز است. نمایش خاص پوشی، استفاده از وسایل شخصی فوق گران و برخی از رفتارهای دیگر، چنانچه از سوی اشخاص کاسب، بازرگانها و افرادی که دستی در کارهای مالی دارند چندان تعجب برانگیز نیست، اما پیشه کردن همین رفتار از سوی فرزندان مسئولانی که صدها بار و بلکه بیشتر مردم را دعوت به صرفهجویی، کم مصرف کردن کالاهای گران، عدالت، بخشش، کمک به نیازمندان و دستگیری از محرومان سخنها راندهاند نه تنها پذیرفته نیست بلکه بروز هر کدام از این سخنان به دلیل جدی گرفته نشدن از سوی نزدیکان، خویشاوندان نسبی و فرزندان هزاران بار مخربتر از رفتارهای اشخاص دیگر خواهد بود.
بحث درباره استفاده کردن و یا نکردن از امکانات و پلههای صعود معجزه ساز نیست. بدون شک فرزند فلان مدیر کل و معاون وزیر و وزیر بودن در اختیار هیچکدام از فرزندان مسئولان نبوده و نیست، قرار گرفتن آنان در چنین شرایطی به هماناندازه به آنها ارتباط دارد که بزرگ شدن با هزار نداری و فقر، با این حال نمیتوان به هزینههای چنین رفتارهایی بیتفاوت بود و رفت و آمدهای آنان را در جمعهای سیاسی، نشستهای اجتماعی و حتی حضور پررنگ آنان را در خیابانها ندید و دقتی به سخنان ناظران و مردم کوچه و خیابان نکرد و همه را به جرم نانوشته «ستیز» با ژنهای خوب به مسلخ نفرستاد. سخنانی که نه تنها با رفتار و جایگاه خاص آقازادهها و ژنهای خوب همراهی ندارد، بلکه حکایت از یک بدبینی، نگاه تیره و مخرب را در میان شهروندان نسبت به مسئولان و نزدیکان آنها بازگو میکند.
رفت و آمد ژنهای خوب در اجتماع، در صورتی که به همینترتیب پیش برود و کسی و جریانی هم مقابل این پدیده نادرست و خطرناک را در جامعه نگیرد و نسب به عواقب آن هشدار ندهد و راهکاری قانونی برای سد کردن پیشرفتهای یک شبه این آقازادهها را در نظر نگیرد، چندی نخواهد گذشت که ساختار سازمانی و چارت شرکتها قبل از آنکه براساس شایسته سالاری و تواناییها چیده شود با نگرش فامیلمحوری و ژننگری ساخته میشود. آن هنگام نه تنها ما در حال طی کردن پلههایترقی و توسعه نیستیم، بلکه در چاه بزرگ و تاریک نگرشهای ژنبینی و خویشاوند سالاری فرو میغلتیم. به نظر میرسد قبل از آنکه سیل ژنهای خوب بنیانها و باورهای مردم را با خود ببرد، لازم است سدی استوار برای همیشه مقابل آنان ساخته شود.
منبع: بهارنیوز