لزوم تنشزدایی در خاورمیانه
روزنامه بهار: به شکل منطقی و بر اساس اسناد بالادستی تعامل با همسایگان در منطقه خاورمیانه یکی از مهمترین ارکان سیاست خارجی کشور است. در سالهای اخیر شاهد آن هستیم که روابط ایران با کسر قابل توجهی از کشورهای منطقه دچار فراز و نشیب بسیاری شده است. برای علت یابی این امر میتوان به دلایل مختلفی پرداخت که در ادامه به بخشی از آن و همچنین راه حلهایی برای عبور از این وضعیت که ضرری همگانی هم برای ایران و هم برای همسایگان است اشاره میکنیم.
علل دور شدن متقابل ایران و برخی کشورهای منطقه از هم را میتوان به دو دسته کلی تقسیمبندی کرد. بخشی از این دلایل به عملکرد و اقدامات کشورمان در چند سال اخیر باز میگردد و بخشی دیگر به سیاستهای مخرب برخی کشورهای عربی در منطقه. نماد بارزی از برآیند این دو دسته از علل که باعث عدم تعامل سازنده متقابل بین کشورمان و برخی همسایگان منطقهای شده است را میتوان در بحران سوریه به عینه مشاهده کرد. وقایعی نظیر حمله به سفارت سعودی و آتش زدن آنجا، برخی از درشتگوییها از طریقتریبونهای متخلف، بعضی اقدامات کشورمان در نوع ورود به بحرانهای منطقهای که خلاف سیاستهای مداراجویانه از سوی دولت بوده است و. . . چند نمونه از علل تنشهای منطقهای است که میتوان با تغییراتی در نوع کنشگری ایران در حوزه منطقه برای رفع آن فکری کرد.
علل مربوط به کشورهای دیگر نیز به نوع ورود آنها به بحرانهای منطقهای بازمی گردد که باعث تعمیق این بحرانها شده است و از طرف دیگر گوش به فرمانی سنتی برخی کشورهای عربی از دولت ایالات متحده نیز از دیگر مواردی است که سبب ساز گسترش تنشهای منطقهای با ایران شده است، مسائلی از قبیل فاجعه منا، رودررویی غیرمستقیم سعودیها و ایران در سوریه و… از جمله موضوعاتی است که باعث افزایش فاصلهها بین ایران و برخی از کشورهای منطقه شده است.
سفر اخیر دونالدترامپ به خاورمیانه و استقبال گرم از او بار دیگر باعث شده است که به این پرسش بیندیشیم که منفعت اختلافات و تنشها بین ایران و کشورهای منطقه خاورمیانه به حساب چه کسی میرود؟ حقیقت آن است که چنین تنش هایی که دورنمای چندان خوبی هم برای آن دیده نمیشود برای هر دو طرف مخاصمه «باخت – باخت» است و سود آن نصیب قدرتهای فرامنطقهای مانند آمریکا و روسیه خواهد شد. از همین رو به نظر میآید که میبایست برای کاهش تنشها و حل و فصل خصومتها به سازوکاری مبتنی بر سیاست «برد – برد» رسید. مبنای مشی و روش سیاست خارجی که روحانی و دیپلماتهای همراهش به آن باور دارند تعامل و تلاش برای دستیابی به توافقاتی است که حاصل جمع آن صفر نباشد و اصطلاحاً «برد – برد» باشد.
از همین رو به نظر میآید افرادی که توانستهاند با حفظ خطوط قرمز اصلی مد نظر نظام سیاسی با برجام تحریم هایی متنوع را از سر راه مردم بردارند و «پرونده هسته ای» را که در مسیری طاقت فرسا و خطرناک افتاده بود را به معنای واقعی کلمه مختومه کنند قطعا خواهند توانست تنشهای منطقهای را هم با الگویی مشابه برجام به سرانجامی برسانند. همراهی کشورهایی نظیر کویت، قطر و عمان با ایران در این مسیر عقلانی و مبتنی بر تعامل در نهایت سبب آن خواهد شد که سعودیها و دیگر شرکایشان نیز به پای میز مذاکره بیایند. این فرض آن گاه محقق خواهد شد که شاهد اجماعی ملی در داخل کشورمان برای رفع این تنشها باشیم.
اعتماد مجدد به دیپلمات هایی که «امین، شجاع و غیور» خوانده شدهاند و سامان دادن به برخی ناهماهنگی در این حوزه خطیر در امر سیاست خارجی میتواند مقدمه خوبی برای آغاز فرآیندی برای دستیابی به برجام منطقهای باشد.کاهش تنشها در منطقه خاورمیانه از سویی منفعت همگانی برای کشورهای منطقه است و از طرف دیگر میتواند از سودجوییهای کشورهای فرامنطقهای جلوگیری کند. با نگاهی به آرا مردم در انتخابات۹۶ نیز میتوان فهم کرد که آنچه مردم در حوزه سیاست خارجی به طور عام و سیاستهای منطقهای به شکل خاص به دنبا آن هستند براساس چگونه الگویی است. الگویی مبتنی بر تنش آفرینی و ماجراجویی و یا مدلی که مبنایش تعامل سازنده از طریق توافق «برد – برد» است و مبنای تصمیمات در سیاست خارجی را حفظ منافع ملی کشور میداند.
منبع: بهارنیوز