لزوم احیای خودباوری ملی
یکتا تاجیک
روزنامه بهار
اینکه روزی به نام فرهنگ عمومی در تقویم رسمی کشور ثبت و نامگذاری شده است، هم جای تقدی رو هم جای تعجب دارد. توجه به مقوله مهمی چون فرهنگ عمومی چه از سوی مدیران و مسئولان و چه از سوی مردم میتواند به حفظ داشتهها و ارزشهای فرهنگی و مردمی منجر شود. فرهنگ همانطور که برآمده از سوابق تاریخی و ملی یک کشور و آیینهای آن است، برای ماندگاری و ادامه حیات داشتن نیاز به توجه همگانی و بیش از همه حفظ یا گسترش دارد تا بتواند اصالت ارزشهای معنوی را نگه دارد و با گسترش و توجه به آن بر غنای آن بیافزاید و باور ملی را بالا ببرد. افزایش فرهنگ عمومی به ایجاد امنیت، آسایش، افزایش تاب آوری و واکنشهای درست در مواقع بحرانی کمک میکند. فرهنگی که این روزها در هجمه عدم نظارت و ایده پردازی درست فضای مجازی، سرگردانی ایدهها و نظریه پردازان، تشتت آرای مردمی و مسئولین، کمرنگ شدن ارزشهای فرهنگی و ملی در تقابل با ارزشهای فرهنگی جامعه جهانی و امثال آن در مسیر تخریب است و بیتوجهی به آن اثرات زیان باری را در پی دارد.
***
خودباوری و هویت ملی در گرو فرهنگ عمومی
در ابتدا باید گفت فرهنگ عمومی همان عاملی است که هویت ملی و فرهنگی ما را میسازد و بازگوی اصالت و ظاهر ما است. همه آن چیزهایی که باور ملی و فرهنگی ما هستند، بازماندههای فرهنگیای که از گذشته تاریخی ما به جا ماندهاند و همچنین آیینهای ملی و مراسمات عقیدتی که بخش دیگری از هویت فرهنگی ما را شکل داده اند. در کنار این موارد ریشه دار فرهنگی، موارد موثر دیگری هم در طی زمان و دورههای مختلف به وجود میآیند و بر کل جامعه اثر میگذارند و بازخورد آن در جامعه، به بخشی از فرهنگ جامعه تبدیل میشود. این روند در طی سالیان به وجود میآید، اثرگذاری میکند و در هویت فرهنگی ما مینشیند. از این رو میتوان گفت برخلاف تصور عموم، فرهنگ عمومی کلیشهای کلاسیک و از قبل آماده نیست که بر قالب جامعه بنشیند. این عامل همواره در فرایند زمان و ارتباطات مردمی و فرهنگی و واکنشهای جامعه دستخوش تغییر و تحول بوده و هست. این عامل مهم فرهنگی، فرایندی زنده و پر چالش است و از جهت زنده بودنش نیاز به توجه و رسیدگی دائمی دارد. ناگفته پیداست که بیتوجهی به این مقوله، یعنی بیتوجهی به ارزشها و داشتههای فرهنگی و آیینی که هویت ملی ما را میسازد. بیتوجهی به آن نتیجهای جز بیهویتی ندارد و بیهویتی هم مساوی است با عدم خودباوری، عدم نوآوری و عدم توانایی در مقابله با هجمههای فرهنگی.
تقویت فرهنگ عمومی با گسترش و حفظ اصالت
تقویت و اثرگذاری فرهنگ عمومی در جامعه نیاز به فرایندها و مدیریت دارد و این تقویت در صورت حفظ داشتههای فرهنگی و ملی و همچنین گسترش ممکن میشود. این مهم در گرو توجه و همتی ویژه با مدیریت فرایندهایی در همه جوانب میسر میشود.توجه به داشتههای های فرهنگی: داشتههای فرهنگی شامل مواردی چون ارزشهای ملی یا بزرگان و مفاخر است. همان داشتههایی که باور ملی را شکل داده اند. اصالت جامعه ما برآمده از سوابق تاریخی و باستانی است و همان طور که آثار فرهنگی باستانی چون تخت جمشید، هنر ساسانی و اشکانی یا معماری صفویه و امثال آن، داشتههای فرهنگی ما را ساختهاند و تصور فرهنگی ما و دیگران را از ایران موجب شده اند، بزرگان ادب، فرهنگ و هنر هم بخش دیگری از این ارزشها را از آن خود کرده اند. شاعرانی کلاسیک چون حافظ، سعدی یا مولانا و دیگران که به افسانه ها، مثلها و داستانهای عمومی راه باز کردهاند و دیگرانی چون نیما یوشیج، سهراب سپهری، احمد شاملو و شهریار نیز دغدغههای زمانه معاصر را منتقل کردهاند و وارد فرهنگ جامعه شده اند. در کنار این اشخاص نقالان و تعزیه خوانان، طراحان و نقاشان، نظریه پردازان و نویسندگان، در این سده اخیر سینماگران و گروههای تئاتری و گالری دارها نیز به این جرگه پیوستهاند و فرهنگ را جان دادهاند، هر چند برخی بیشتر و برخی کمتر. توجه به این داشتههای فرهنگی و حفظ آثار باستانی، بزرگداشت بزرگان ادب و فرهنگ و هنر و دیگر فنون، مراسمات مذهبی و آیینی و امثال آنها اهمیت دارند زیرا همه اینها هستند که هویت فرهنگی ما شکل میدهند و تعریفی از ما ارائه میکنند.
نیاز سنجی و تهیه زیر ساخت ها: علاوه بر نگهداشت و حفظ اصالت فرهنگی، فرهنگ عمومی به واسطه اجراهای متون تئاتری که دغدغه مند هستند، فیلمهایی که تلنگری بر جامعه میزنند و بر مسائل آن انگشت میگذارند، آثار هنری که جامعه را به فکر و اندیشه وا میدارد، کتابهایی که فکر مخاطب را نشانه میرود و دنیایی جدید پیش روی او میآفریند، آوای موسیقیهایی که جان مخاطبان را غنا میبخشد و روح آنها را به پرواز در میآورد و مواردی از این دست نیاز به جلب مخاطب دارند. مخاطبانی که طالب آنها باشند، از آن اثر بگیرند و بر آن اثر بگذارند و برای اینکه این فرایند ایجاد شود، لازم است که زیرساختهای آن که شامل سالنهای اجرای تئاترو کنسرت و همچنین نمایش سینما است، فرهنگسراها و خانه کتابهایی که مردم بتوانند در شرایطی مطلوب از محصولات فرهنگی بهره بگیرند. در نتیجه گسترش فرهنگ از سویی در گرو نیازسنجی و زیرساختهای اساسی است. تردیدی نیست که ایجاد این امکانات در شهرها و محلهها به ایجاد فضای مفاهمه، اندیشهگری و تجربه دنیاهای فکری و حتی همدلی و تاب آوری جمعی کمک میکند. از طرفی افزایش امور فرهنگی در سرگرمی سازی موثر است و قطعا سرگرمی در کنار آموزش و دعوت به اندیشه، اثرات مثبتی در کلیت جامعه خواهد داشت.
تبلیغات موثر و جلب توجه مردمی: برای عمومی سازی امر فرهنگی، مقوله مهمی مطرح میشود و آن بحث انتشار و تبلیغات جمعی است که بخشی از آن توسط صداوسیما که رسانهای سراسری است فراهم میشود. پیش از این توجه به تبلیغات و انتشار اخبار فرهنگی در بین مردم کمتر مورد توجه بود و در اولویت اهداف ملی جای نداشت اما در سالهای اخیر این مقوله تبدیل به ساز و کاری شده است که از امکاناتی چون فضای مجازی هم به هبترین وجه بهره میگیرد. در سالهای اخیر همایشهای خیریه که بخشی از همدلی عمومی را تقویت میکند، همچنین رونمایی کتابها یا آثار نمایشی همراه با حضور سلبریتیها و مولفههای سرگرمی ساز برگزار میشوند و این روند در جلب توجه افکار عمومی و استقبال جمع به این مقوله کارکرد داشته است.
جامع سازی امور فرهنگی در سراسر کشور: نکته مهمی که اغلب مورد توجه غفلت قرار میگیرد این است که برای گسترش و اشاعه فرهنگ تلاشهای عمده یا پراکندهای میشود اما این اهمیت بیشتر در مرکز و پایتخت ایران مورد توجه است و رشد فرهنگی در دیگر شهرها مورد غفلت قرار میگیرد. غفلتی که نبود سالنهای سینمایی مطلوب در شهرهای مختلف را نمی بیند، تدارک اجرای گروههای نمایشی دغدغه مند و اندیشهگر را در سراسر ایران فراهم نمی کند، کتابها را در سکوت خبری و بیجاذبه منتشر میکند و از این دست دغدغهها بسیار رخ میدهد. فراموش نشود که فرهنگ عمومی در صورت جامع سازی و سراسری شدنش میتواند کلیت جامعه ایرانی را بالا بکشد و در مواقع بحرانی و در مقابله با هجمههای فرهنگی تاب بیاورد.
فرهنگ عمومی زمینه ساز سبک زندگی
گفتنی است فرهنگ عمومی در سایه توجه و انتشار سراسری میتواند سبکی از زندگی را شکل دهد. سبکی که هویت ما را با ارزشهایی چون صبوری، مقاومت و تلاش برای اهداف و ایدهها بسازد و در شرایطی که تاب آوری و تحمل عمومی رو به پسرفت است و جامعه در تعامل با دهکده جهانی در حال از دست دادن مولفههای فرهنگی و ملی خود است، ناامیدی، خودکشی و تجاوز در سالهای اخیر در صدر اخبار قرار گرفته است و برای مدیریت این بحرانها نیاز به برنامههایی انگیزشی و امیدبخش است، توجه به فرهنگ که برگرفته از تقویت اقتصاد، خودباوری ملی و موفقیتهای سیاسی در عرصه داخلی و جهانی، رفع مشکلات اجتماعی و گسترش امور فرهنگی و معنوی است، لزوم مییابد. فرایندی که باور ملی را شکل میدهد و سبک زندگی میشود.
منبع: بهارنیوز