فراوانی خیانت یکی از تبعات زندگی شهری

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ این که میزان خیانت فراوان‌تر از قبل شده، هم درست است و هم اشتباه. از لحاظ کمّی بیشتر شده؛ اما به لحاظ نسبتی معلوم نیست. ما هیچ آمار و عددی نداریم که بدانیم در مقایسه با گذشته، امروز در چه وضعیتی قرار داریم؛ بنابراین فقط احتمال خطر می‌دهیم. امروزه افراد پیمان‌شکن کمتر از گذشته خیانت خود را لاپوشی می‌کنند. البته خیلی زود است بگوییم هنجار شده، اما دیگر تابو نیست و قبحش از بین رفته است. در کلان‌شهرها نظام کنترلی سابق یعنی سیستم کنترل و اقتدار خانواده و طایفه از بین رفته و نظام‌های جانشین آن‌ها مثل نیروی انتظامی هم ناکارا هستند. در این شهرها خانه‌های کوچک و تودرتویی به صورت آپارتمان ساخته شده اند که فاصله هر دو خانه با هم دو متر است.
برای ارتباط با دیگری کافی است از این خانه خارج شده و به خانه روبه‌رویی بروی. لذا مجاورت فیزیکی، این امر را تسهیل می‌کند. حضور زنان در جامعه در حال گذار که لوازم این حضور هم به درستی فراهم نیست، زمینه دیگری است که آمار خیانت را بالا می‌برد. رسانه‌ها نیز در این امر دخیل‌اند. چون با روایت داستان‌هایی با موضوع خیانت قبح آن را ریخته و با شکستن تابو آن را تبدیل به موضوعی متعارف می‌کنند. از طرفی آپارتمان‌نشینی و سایر مسائل لازمه زندگی مدرن است و چاره‌ای از آن نیست.
معتقدم در غرب، نه این که خیانت تعریف نداشته باشد، اما به این شدت و حدت ناموس‌پرستی ایرانی‌ها نیست. ضمن اینکه آنجا مشکلات اجتماعی مثل اینجا نیست؛ مثلاً زنان کاملاً مستقل هستند و آزادی و امکانات خاص خود را دارند، بنابراین نیازی به خیانت نیست و اگر باشد یک تعریف خاصی دارد. آنجا یک خانم می‌تواند در طول زندگیاش مثلا ده‌بار ازدواج کند و هیچ عیبی هم نیست؛ لذا تبعات مسئله خیانت مثل جامعه شرقی سنتی نیست. برخی از عناصری که ما به عنوان علت پدیده خیانت عنوان می‌کنیم، ظاهرا جزء نتایج طبیعی شرایط اجتماعی است. دورکیم می‌گوید: «جامعه نرمال جامعه‌ای است مرکب از گروهی کثیر هم‌نوایان و قلیلی کج‌رو ». این یعنی آنکه دنبال جامعه‌ای نگردید که همه درستکار باشند. از این نظر، خیانت مثل اختلاس، جنایت و… امری طبیعی است؛ اما رو به تزایدبودنش، همان طور که گفته شد، به علت عواملی است که به آن دامن می‌زند و در زمینه جای نگرانی است. البته هر نوع صحبت‌کردن زن و مرد با یکدیگر، در محل کار و تحصیل، هر نوع نشست و برخاست را نباید خیانت تلقی کنیم. باید یک نظام هنجاری درست کنیم که زن و مرد بفهمند حوزه خیانت کجاست؛ یعنی افراد نترسند و نلرزند که به خاطر حتی ارتباطات سالم متهم به مسائل اخلاقی شوند.
معتقدم فقط خودمانیم که می‌توانیم این مفاهیم را تعریف کنیم. از دولت مطلقاً نباید توقعی داشته باشیم؛ چرا که کار خراب‌تر می‌شود. مردم باید خودشان کار با فرزندانشان را آغاز کنند؛ یعنی بگویند که ارزش انسان چقدر است. ما نمی‌توانیم به افراد خانواده‌مان بگوییم با این زن یا مرد حرف نزن. با همکارت ارتباط کاری و کلامی نداشته باش یا حرف‌های غیرمنطقی دیگر؛ بلکه فقط می‌توانیم یاد بدهیم که بداند حد و مرز هر ارتباطی با توجه به هنجارهای اجتماعی و حتی دینی کجاست.
The post فراوانی خیانت یکی از تبعات زندگی شهری appeared first on آلامتو.
منبع: alamto.com