علنا رییسجمهور اسلامی را دروغگو میخوانند!
روزنامه بهار: مناظره سهگانه بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ به خط پایان خود رسید. در مناظره سوم که با موضوع اقتصادی برگزار شد کمتر از دو مناظره قبلی شاهد فرار نامزدهای انتخاباتی از موضوع مناظره بودیم و نسبت به مناظره سیاسی و اجتماعی اغلب گفتههای کاندیداها را میتوان مرتبط با موضوع مناظره دانست. در مناظره سوم قالیباف بیشتر از دو مناظره قبلی خوی «احمدینژادی» خود را به مخاطبان عرضه کرد و رئیسی نیز نشان داد برای اداره کشور حرفی برای گفتن ندارد و جز تکرار برخی مطالب شعاری و غیراجرایی چیزی برای ارائه نداشت.
تلاش حسن روحانی و جهانگیری هم در این مناظره بر این بود که کارنامه دولت و برنامه هایشان را برای دولت آینده به مردم عرضه کنند. گهگاه نیز که مورد هجوم تخریبهای دو نامزد اصلی جریان اصولگرا قرار میگرفتند با اشاره هایی به این دو نامزد یادآوری میکردند که اگر قرار باشد این دو نیز مانند رقبایشان بخواهند رویهای تخریبی را در پیش بگیرند و منافع و مصالح ملی را زیر پا بگذارند مطالبی مهمتر و تکاندهندهتر برای گفتن خواهند داشت. در مناظره سوم بیش از دو مناظره قبلی شاهد توجه جامعه به آن چه هاشمی طبا گفت بودیم. شاید شخص این کاندیدا هم برای خودش شانسی در این انتخابات قائل نباشد اما آن چه در حوزههای اقتصادی گفته است به خصوص در موضوع یارانهها و تولید صادرات محور مطالب صحیح و درستی بود که گویا برای اهل قدرت در همه این سالها اهمیت چندانی نداشته است. میرسلیم هم در مناظره سوم مانند مناظره دوم نشان داد که از شخصیتی که در هفتههای اول از خود نشان میداد فاصله گرفته است و راه کسب رای را در تخریب یافته است.
اطلاعات و آمارهای نادرست و قدیمی این نامزد انتخابات در حوزه اقتصادی این پرسش را به وجود آورده است که چنین شخصی چگونه مدعی است که در مجمع تشخیص مصلحت نظام نقش پررنگی در تدوین سیاستهای کلان نظام داشته است؟ اما آن چه در مناظره سوم بین کاندیداهای ریاست جمهوری مشهود بود ابهام در کارنامه گذشته و برنامه آینده دو رقیب اصلی روحانی است. قالیباف و رئیسی هر دو از بیان آن که قرار است چگونه وعدههای «شیرین» شان را عملی کنند فراری هستند.
با بررسی وعده هایی که این دو نامزد جریان مخالف دولت روحانی به مردم دادهاند میتوان به آنها حق داد که از بیان چگونگی اجرای این وعدهها طفره بروند. هر دوی این نامزدها خودشان به خوبی از این امر آگاهند که وعده هایی از قبیل سه برابر کردن یارانه نقدی که به شکل ماهانه به حساب مردم واریز میشود و یا ایجاد یک میلیون و نیم شغل در هر سال و از این دو خنده دارتر دو و نیم برابر کردن درآمد کشور در چهار سال به هیچ وجه امکان پذیر نیست. بنابراین تمام سعی خود را به کار بستند تا با مطرح کردن موضوعاتی حاشیهای و اتهام زنیهایی بی سند و مدرک به روحانی و جهانگیری و از این دو ناشایستتر «دروغگو» خطاب کردن رئیس جمهور قانونی کشور که از منظر رهبر انقلاب رفتاری «خلاف اخلاق، انصاف و قانون» است از بیان چگونگی اجرای برنامه هایشان شانه خالی کنند. پیشنهاد روحانی در ابتدای ورود به سازمان صداوسیما برای حضور در مناظره مبنی بر اینکه کاندیداها به مردم بگویند که قرار است از طریق چه منابعی وعدههایشان را اجرایی کنند دقیقا به همین علت بود که رئیس جمهور و بسیاری دیگر از مسئولان کشور فارغ از اینکه حامی کدام جناح سیاسی و یا کاندیدایی باشند باخبرند که منابع مالی مورد نیاز برای اجرای این دسته از وعدههای عشّاق رسیدن به کرسی ریاست جمهوری به هیچ وجه در کشور وجود ندارد.
قالیباف و رئیسی در مناظره سوم با فرافکنی و فرار از پاسخگویی به پرسش مشخص روحانی و بسیاری دیگر از چهرههای اصلاح طلب و اصولگرا درباره چگونگی اجرای این وعدهها، به مردم نشان دادند که خود این کاندیداها هم نسبت به منابع مالی مورد نیاز برای اجرای وعده هایشان کاملا بیاطلاع هستند. به طور خلاصه میتوان گفت که هر دو نامزد اصلی جریان مخالف دولت برنامهای برای اداره کشور در دست ندارند و آن چه میگویند چند وعده برای کسب چند رای بیشتر است. وعده هایی مردم فریبانه که خودشان نیز از غیر ممکن بودن اجرایش مطلعاند زیرا اگر چنین وعده هایی را اجرایی میدانستند قطعا پرسش ساده روحانی را با پرخاش، بیان مطالب حاشیهای و غیر مرتبط با موضوع و فرافکنی هایی از این دست پاسخ نمیدادند. علاوه بر ابهام در برنامه، این دو نامزد جریان اصولگرا که مورد حمایت تندروها و اعضای کابینه دولت احمدی نژاد نیز قرار گرفتهاند در کارنامه گذشته شان نیز نقاط ابهام فراوانی دارند.
برای پیدا کردن این نقاط ابهام به هیچ وجه نیاز نیست مانند آقای شهردار به بیست یا سی سال پیش بازگردیم و تنها کافی است همین چند ماه اخیر را به خاطر بیاوریم و گزارشهای رسمی نهادهای نظارتی و گفتههای مقامات ارشد قضایی درباره ماجرای «املاک نجومی» را به خاطر بیاوریم. همان املاکی که آقای شهردار معتقد است آن را به «رفتگران» هدیه داده است. یا مثلا میتوانیم به خاطر بیاوریم که فردی که مشاور عمرانی و عضو هیأت امنای آستان قدس شده بود با اختلاسی سنگین و به طور مشکوکی از کشور خارج شده است.
به نظر میرسد که در کارنامه گذشته و هم در برنامه آینده هر دو کاندیدای مورد حمایت جریان مخالف دولت ابهامات بسیاری وجود داشته باشد و میتوان به جرات گفت که یکی از بزرگترین اشتباهات این جریان معرفی چنین نامزدهایی برای رقابت با روحانی بوده است. کاندیداهایی که هنوز در حال و هوای سالهای گذشته هستند. سالهایی که در آن بخشهایی از جامعه به واسطه کمک مالی و یا مانند آن رای خود را به سود کاندیدایی خاص به صندوقهای رای میانداخت. امروز دیگر به واسطه گسترش امکان اطلاع رسانی و افزایش آگاهیهای مردم حتی در دورافتادهترین نقاط کشور نیز چنین وعدههای پر ابهامی کمتر از گذشته خریدار دارد.
منبع: بهارنیوز