طنز؛ نامه‌های جهانی از شخصیت‌های جهانی

اگر دوازده سال پیش می‌شنیدیم که اسفندیار رحیم مشایی به رییس دولت اصلاحات نامه نوشته، تعجب می‌کردیم. البته دلیلش بیشتر این بود که هنوز کسی به اسم مشایی را نمی‌شناختیم! ولی امروز با خیال راحت می‌توانیم درباره روحیه نامه‌نگارانه احمدی‌نژاد و اطرافیان حرف بزنیم و بعد از نامه‌های متعدد احمدی‌نژاد به ترامپ، اوباما، بان‌کی‌مون، سانگ ایل گوک، مونگ سینگ جی، کینگ کونگ و بقیه موجودات زنده روی این کره خاکی، موقع گفتن این خبر که مشایی به رییس دولت اصلاحات نامه نوشته لبخند هم بزنیم!

تا لحظه‌ای که داریم این متن را می‌نویسیم، خبری از محتوای نامه به دست‌مان نرسیده، ولی احتمال می‌دهیم یک چیزی تو مایه‌های «به جون خودم ما که از اول اصلاح‌طلب بودیم، اگه باور نمی‌کنید یه نسخه کیهان هم به پیوست ضمیمه می‌کنم! حالا بیاین امسال یه ویدیوی ۱۰ ثانیه‌ای بدین، دعوت کنین مردم به بقایی رای بدن. ما هم در عوض قول میدیم ۲۰درصد از «ممنوع ال» بودن‌های شما رو برداریم که میشه حدود ۲۰۰ تا!» واقعا گزینه دیگری به ذهن‌مان نمی‌رسد که البته ایراد از پایین بودن قدرت تخیل ماست و مطمئنیم وقتی محتوای نامه منتشر شود، همه با هم زمین را گاز خواهیم زد.

از محتوا که بگذریم، داشتیم فکر می‌کردیم حیف است نامه‌نگاری عزیزان حلقه دولت نهم و دهم به داخل کشور منتهی شود و این نامه‌ها بهتر است ابعاد جهانی پیدا کنند. اما محتوای این نامه‌ها چه خواهد بود؟

نامه احمدی‌نژاد به پوتین: «ولادیمیرکم، اکنون که روسیه روزهای سردی را می‌گذراند، می‌خواستم از تو به خاطر عدالتی که در ساخت خانه‌ها به خرج داده‌ای و همه را به یک اندازه و در ابعاد قوطی کبریت ساخته‌ای تشکر کنم. می‌دانم که این همه زحمت خسته‌ات کرده، اما توصیه‌ام برایت این است که زمین‌های لم‌یزرع سیبری را به یاد بیاوری که از جنگ جهانی به این‌ور بلااستفاده مانده و در آن‌ها مسکن مهر بسازی، برای لوله‌کشی آب و گاز هم خدا بزرگ است. حیف این همه زمین خالی نیست همین‌طوری یک گوشه افتاده؟ قربان تو، خادم کوچک مردم جهان در کسوت مدیر جهانی، محمود». سپس نامه را از زیر در سفارت روسیه می‌اندازد داخل.

نامه مشایی به کیم جونگ اون: «سلام به اونِ عزیز! اکنون که داری در آب‌های دریای چین شمالی بمب اتم امتحان می‌کنی، گوشه چشمی هم به نامه من داشته باش. این بمب‌ها بسیار خطرناک هستند و اگر داده باشی چینی‌ها برایت بسازند، شک نکن که از هر سه بمب، یکی‌اش بر می‌گردد و می‌خورد در کشور خودت. پس بگذار بچه‌ها را بفرستم تا روح‌های سرگردان را از اطراف موشک‌هایت دور کنند و مشکل برطرف شود. کاش الان پیشت بودم و می‌زدم تخت سینه‌ات و می‌گفتم «شجاعت! شجاعت!» نامه را در هوا غیب می‌کند و ناگهان روی میز کیم جونگ اون ظاهر می‌شود.

نامه بقایی به مدودف: «دیمیتری چطوری؟ همونایی که محمود به پوتین نوشته بود رو بخون، در سطح پایین‌تر به خودت بگیر». رنگ پرچم‌ها را اشتباه می‌گیرد و نامه را به سفارت هلند می‌برد.

نامه رحیمی به احمدی‌نژاد: «داداش اگه منو یادته یه وثیقه بذار دم انتخاباتی بیایم بیرون از اینجا، به دردت می‌خورما! فدایی داری». زندانبان نامه‌اش را می‌گیرد و به پرونده پیوست می‌کند.


منبع: برترینها