شورای هماهنگی زمامدار شفافیت شود
گروه سیاسی: احمد حکیمیپور- دبیر کل حزب اراده ملت در روزنامه بهار نوشت: اصلاحطلبی پیش از اینکه یک تفکر باشد یک منش و روش و مربوط به رفتار است تا گفتار. ویژگی اصلی اطلاحطلبی صداقت، شفافیت، پاکدستی، پاسخگویی، قانونگرایی و خیرخواهی برای ملت است. اطلاحطلبی یک جریان است که از دوران قاجار در این کشور شکل گرفته و راهی برای تعالی و پیشرفت کشور و فائق آمدن بر مشکلات است. یک خطر سیر در تاریخ ایران است که پس از پیروزی انقلاب هم جریان داشته و پس از انتخابات سال ۷۶ تبدیل به یک گفتمان در فضای سیاسی ایران شده است. البته اصلاحطلبی تنها در فضای سیاسی نیست، بلکه در حوزههای دیگر از جمله فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سایر حوزهها نیز حضور دارد. اصلاحطلبی صرفا معطوف به ساخت قدرت و حکومت نیست، بنابراین زمانی هم که این جریان از قدرت به دور بود که اصلاحات متوقف شده باشد بلکه در لایههای زیرین در حوزههای مختلف حضور داشتند.
با توجه به تجربیاتی که در دو دهه اخیر داشتیم و خصوصا تجربههای تلخی که اوج آن در انتخابات سال ۸۴ بود، جریان اصلاحات مدتی را در حاشیه قدرت بود و خود را بازسازی و بازتولید کرد تا اینکه از انتخاب سال ۹۲ دومرتبه به تدریج به قدرت برگشت. انتظار عمومی و بدنه جریان اصلاحات و جامعه اصلاحطلبان این است که از تجارب گذشته درسهای لازم را گرفته باشیم، بنابراین تکرار اشتباهات گذشته و شیوهها و روشهایی که منجر شد پس از دولت اصلاحات، دولت احمدینژاد بیرون بیاید نباید تکرار شود. رفتارهای مغایر با منش اصلاحطلبان و ویروسهایی مانند فرصتطلبی، قدرتطلبی، انحصارطلبی و برتریطلبی است که باعث میشود این اشتباهات تکرار شود.
اینها برای جریان اصلاحات آفت است. اتفاقاتی که در انتخابات مجلس دهم رخ داد و درباره نحوه بستن لیست امید از سوی اصلاحطلبان مورد سؤال بود، برخی احزاب اصلاحطلب نقد وارد کردند و این نقد را به صورت کتبی نیز به سران جریان اصلاحات و دبیران کل دادند که بهتر است این شیوه غیرشفاف و غیرپاسخگو اصلاح شود اما متاسفانه با شتاب بر همان شیوه مبهم قبلی اصرار کرده و مجددا همان سازوکار را بدون برطرف شدن ایرادات برای انتخابات شورا با بهرهگیری از مناسبات پنهان و غیرشفاف پیش گرفتند، اینکه به تصمیمات با پوششی حقوقی در روزهای پایانی مشروعیت دهیم در حالی که مقدمات تصمیم مبهم است. متاسفانه برای اینکه این رفتار غیرشفاف را هم توجیه کنند از اعتبار رئیس دولت اصلاحات هزینه میشود در حالی که ایشان در جریان این جزئیات دخالتی ندارد و حتی سؤالاتی جدی درباره برخی از مسائل دارد.
حرف ما این است که سازوکار شخصمحور باید به نهادمحور تبدیل شود. شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب که ایجادکننده شورای عالی است باید زمان کافی برای آسیبشناسی جدی این ساختار بگذارد. با چنین ساختاری، اصلاحطلبی از یک گفتمان و منش تبدیل به راهی برای کسب قدرت میشود. پس از انتخابات مجلس هم چنین کاری از طرف شورای هماهنگی اصلاحطلبان در حال انجام بود و جمعبندیهای خوبی صورت میگرفت، اما متاسفانه زمانی که ریاست دوره به تشکیلات دیگری منتقل شد، با شتاب هرچه تمامتر و با تصمیمات فوری دوباره به سازوکار شورای عالی صحه گذاشتند، بدون اینکه بحث اجماعی و اقناعی صورت گیرد و خروجی آن هم چیزی شده که در حال حاضر شاهد آن هستیم. در حال حاضر بدنه جریان اصلاحات سؤالاتی جدی دارد از مقدمات پیگیری لیست و فعل و انفعالاتی که به صورت پنهانی صورت گرفته است. شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب که به شورای عالی سیاستگذاری مشروعیت داده است باید دومرتبه اقدام به تصمیمگیری کنند.
به نظر میرسد عملکرد شورای عالی اصلاحطلبان با هر کارنامهای که دارد تمام شده است و اعضای آن نباید اصرار به تداوم آن داشته باشند. احزاب اصلاحطلب باید بنشینند و نقدها را مشاهده کنند، ضمن اینکه اگر سؤالاتی از عملکرد شورای عالی است باید حتما هیاترئیسه این شورا پاسخگو باشد و این پاسخگویی را نباید به تعویق بیندارند. نباید از این حوزه بگذریم و به فراموشی بسپاریم، زیرا صداقت، پاسخگویی و شفافیت که از اصول خدشهناپذیر جریان اصلاحات است. این پاسخگویی هم نباید پشت درهای بسته انجام شود، بلکه باید در انظار عمومی صورت بگیرد.
باید حرفها زده شود، سؤالات مطرح شود، پاسخها شنیده شود و قضاوت را نیز بر عهده بدنه جریان اصلاحات بگذاریم. باید از قالب جوسازی، تخریب دیگران و نسبتهای ناروایی که در قالب مصاحبههای یکطرفه انجام میشود خارج شویم و به گفتوگو برسیم و این چالش درونجبههای را به عنوان یک فرصت استفاده کنیم و نگذاریم که به تهدید تبدیل شود. فرار از پاسخگویی این چالش را تبدیل به تهدید خواهد کرد، در حالی که جریان اصلاحطلبی این ظرفیت را دارد که این چالش و بحثهای درونجریانی را به فرصتی جدید برای پویایی و کارآمدتر کردن اصلاحات تبدیل کند، مشروط به اینکه قبول مسئولیت کنیم.
منبع: بهارنیوز