شوراهای شهر و روستارویاهای برباد رفته

روزنامه بهارمریم پیمان و محمود اکبری​کیا تجربه مشارکت مردم در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی سرنوشت خویش در جهان به تاریخ یونانیان باز می‌گردد. آن هنگام که در آگورا، طبقات خاصی از جامعه امکان مشارکت در دموکراسی را داشتند و بس، اما در ایران مردم برای تصمیم‌گیری در پایین‌ترین سطح ممکن توانستند با «آری» حداکثری به جمهوری اسلامی زمینه تشکیل شوراهای شهر و روستا را برای حدود ۲۰ سال بعد از انقاتب اسلامی فراهم کنند. شوراهایی که امروز در هر شهر و روستایی مرکزی برای رسیدگی به امور حداقلی است.   پیشینه شوراها در ایران  پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، نظارت و پیگیری امور شهرها در انجمنی به نام «انجمن شهر»  انجام می‌شد که اعضاء آن، با رای مخفی و مستقیم اهالی برای مدت چهار سال انتخاب می‌شدند. وزارت کشور، قائم مقام شورای شهر تهران بود و در استان‌ها نیز استاندار این مسئولیت را بر عهده داشتند.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی؛ در اصل ۱۰۰ قانون اساسی آمده است؛ «برای پیشبرد سریع برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی، و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان، یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، یا استان صورت می‌گیرد، که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می‌کنند. شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد، قانون معین می‌کند.»  با روی کار آمدن دولت اصلاحات، زمینه برای ایجاد و استقرار شوراها فراهم شد و کلید آغاز انتخابات شوراها در مهر ماه سال ۱۳۷۷ زده شد، یعنى؛ حدود ۲۰ سال بعد از پیروزى انقلاب اسلامی در چهارچوب برنامه توسعه سیاسى و گسترش نهادهاى مدنى و مشارکت عمومی. دوره نخست شوراها؛ صندلی‌هایی برای اصلاح‌طلبان موحدی ساوجی، راه‌چمنی، رسولی‌نژاد، یحیوی و موسوی‌اجاق به عنوان اعضای هیات نظارت مرکزی بر نخستین دوره انتخابات از سوی مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند تا به همراه ۶۶ نفر دیگر از نمایندگان مجلس ششم شورای اسلامی مسئولیت هیات‌های عالی نظارت بر انتخابات شوراها را در ۲۲ استان بر عهده گیرند. دستور تشکیل هیات‌های اجرایی در شهرها و بخش‌ها و شهرستان‌ها را موسوی‌لاری، وزیر کشور دولت وقت، در دوم دی‌ماه ۱۳۷۷ برای انتخاب ۲۰۱ هزار نفر اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا صادر کرد. حضور ۲۴ میلیون شهروند ایرانی در سراسر کشور در روز هفتم اسفند ۱۳۷۷ در پای صندوق‌های رای اعضای شورای نخست را راهی شوراهای شهر و روستا کرد. در شهر تهران از یک میلیون و ۴۸۰ هزار و ۲۷۵ رأی مأخوذه، یک میلیون و ۴۰۳ هزار و ۳۸۹ رأی صحیح اعلام شد. در این دوره ۱۵ نفر راه‌یافته به شورای شهر تهران از فهرست اصلاح‌طلبان بودند که توانستند در رقابت با دیگر کاندیدها راهی ساختمان شورای اسلامی شهر تهران در پارک لاله شدند.اما اختلاف محمد عطریانفر رئیس و عباس دوزدوزانی دبیر وقت شورای شهر تهران موجب شد؛ تا شورای شهر نتواند قریب به ۱۰ ماه جلسه رسمی برگزار کند که در نهایت با اوج‌گیری اختلافات، کار به هیات حل اختلاف مرکز متشکل ازنمایندگان سه قوه و شورای عالی استان‌ها برای رسیدگی به پرونده محول شد.  این هیات از نمایندگان سه قوه تشکیل شد؛ محمدعلی ابطحی، معاون حقوقی رئیس‌جمهوروقت، به نمایندگی ازدولت، رئیس این هیات شد و اشرف بروجردی، معاون اجتماعی و امور شوراهای وزیرکشور، نماینده دیگر دولت اصلاحات دراین هیات شد. همچنین قوه قضاییه حجت ‌الاسلام عباسعلی علیزاده و حجت‌ الاسلام محمد ابراهیم نکونام را به کمیته فرستاد و محسن‌ترکاشوند و غلامرضا گرزین به عنوان نمایندگان خانه ملت حضور داشتند.از شورای عالی استان‌ها نیز منصور روشناسی عضو این هیات بود. هیات حل اختلاف مرکز بعداز بررسی موضوع وجلسه‌های متعدد با اعضاء شورا در دی‌ماه۱۳۸۱چاره‌ای جز انحلال شورا نیافت و پرونده این شورا بسته شد. حکیمی‌پور:  دوستان فکر می‌کردند  که شهردار بعدی تهران هستند  در همین خصوص احمد حکیمی‌پور عضو شورای اسلامی شهر تهران در گفت‌و گو با بهار می‌گوید: در خصوص اختلاف شورای اول با بزرگ‌نمایی صورت گرفته است و حقیقت این بود که ما به عنوان اعضای شورای اول زیر بار سفارشات بیرون نرفتیم همین امر سبب شد که اختلاف ایجاد شود و شورا را منحل کنند.وی ادامه داد: فرآیند انحلال شورا، اول تذکر است، سپس هیات حل اختلاف است که در آن دوره از آقایان‌ترکاشوند، شیخ، ابطحی و خانم بروجردی تشکیل می‌شد. دو نفر هم از قوه‌قضائیه حضور داشتند. هیات حل اختلاف اکثراً در اختیار اصلاح‌طلبان بود و همین دوستان شورای شهر را منحل کردند. ما حق اعتراض داشتیم و طبق قانون اعتراض کردیم اما متاسفانه طبق قانون تا مرحله اعتراض شورا منتظر نماندند.  این عضو شورای اسلامی وقت و کنونی شهر تهران با اشاره به اینکه انحلال شورای اول غیر قانونی بوده و باید وزیر کشور وقت در این خصوص پاسخگو باشد خاطرنشان کرد: برخی دوستان فکر می‌کردند که همه چیز آماده است تا شهردار بعدی تهران باشند و به همین منظور از موضع بالا بر شورا فشار وارد می‌کردند. اینها مشکلات فرهنگی تاریخی است که ما هنوز با آن دست به گریبانیم. اشرف بروجردی: شورای اول؛ قربانی اختلافات اعضا اشرف بروجردی، معاون اجتماعی و امورشوراهای وقت وزیرکشور  نیز که دبیر هیات حل اختلاف نیز بود، درباره این جلسه به «بهار» می‌گوید: بین آقایان محمد عطریانفر رئیس و عباس دوزدوزانی دبیر شورای شهر تهران بر سر تعیین دستور جلسه و اولویت بخشیدن به دستور جلسات شورا اختلاف نظرهایی به وجود آمد که این اختلافات موجب شد تا جلسات شورا سه ماه تشکیل نشود. وی ادامه داد: علی‌رغم مذاکرات متعدد وزیر کشور وقت، این اختلافات حدود ۱۰ ماه به طول انجامید که در نهایت موضوع به هیات حل اختلاف کشید و هیات در جلسه‌ای طولانی که با اعضاء شورا در نهاد ریاست جمهوری داشت توافق شد که اختلافات حل شود و به سوی ساختمان شورا حرکت کردیم.  وی ادامه داد: اما برخی از اعضاء در مسیر اعلام کردند که ما این توافق رو قبول نداریم که آقای ابطحی رئیس هیات حل اختلاف، انحلال شورا شهر تهران را اعلام کردند. دبیر هیات حل اختلاف مرکزی با رد دخالت دولت در انحلال شورای شهر خاطر نشان کرد: شورای شهر اول تهران، به دلیل اختلافاتی که بین اعضاء وجود داشت، منحل شد. شورای دوم؛ اصولگرایان نوظهور انتخابات دومین دوره شورای شهر و روستا را در ۹ اسفند ۱۳۸۱ دولت دوم اصلاحات در حالی قصد داشت برگزار کند که در این دوره از نظارت شورای نگهبان به ویژه نظارت استصوابی خبری نبود و نظارت برآن بر عهده مجلس ششم بود که علی تاجرنیا نماینده اصلاح طلب مجلس عهده‌دار هیات نظارت بر انتخابات بود و مراحل اجرایی آن نیز بر عهده وزارت کشور دولت دوم اصلاحات که سید عبدالواحد موسوی لاری سُکان‌دار آن بود.  عدم نظارت شورای نگهبان در این دوره موجب شد تا بسیاری از کاندیداها در قالب گروه‌ها و لیست‌های مختلف به نامزدی برسند که در این بین اصلاح‌طلبان برای ارائه یک لیست واحد به توافق نرسیدند و چند لیست اعلام کردند و در مقابل اصولگرایان در قالب گروهی که محمود احمدی‌نژاد به ایفای نقش در آن پرداخت به عنوان «ائتلاف آبادگران ایران اسلامی» ظاهر شدند که موفق شدند دومین دوره شورای شهر تهران را در دست بگیرند و محمود احمدی‌نژاد را به عنوان شهردار تهران راهی ساختمان خیابان بهشت کنند. شورای سوم؛ ورود ورزشکاران انتخابات سومین دوره شورای شهر و روستا سه ماه زودتر و همزمان با انتخابات مجلس خبرگان رهبری به صورت همزمان در ۲۴ آذر ۱۳۸۵ برگزار شد.   در این دوره از انتخابات، شش فهرست انتخاباتی متفاوت از نامزدهای انتخاباتی شامل: حامیان شهردار (ائتلاف اصولگرایان اصلاح طلب) ، ائتلاف بزرگ اصلاح‌طلبان، حامیان دولت (ائتلاف رایحه خوش خدمت) ، جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری، ائتلاف یاران فردا، ائتلاف شهر فردا مطرح شد که اصلاح طلبان توانستند معصومه ابتکار، محمدعلی نجفی و احمد مسجدجامعی را که هر سه از چهره‌های مطرح اصلاح‌طلب و اعضاء کاببینه اصلاحات بودند وارد شورای شهر کنند.  اصولگرایان نیز تقریبا با همان‌ترکیب قبلی و با اقتباس از جو حاکم بر فضای انتخاباتی کشور به همراه پروین احمدی‌نژاد خواهر محمود احمدی‌نژاد برای رفتن به خیابان بهشت به صف شدند. شورای چهارم؛ اوج رقابت انتخابات چهارمین دوره انتخابات شورای شهر و روستا بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی همزمان با انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ برگزار شد و موجب شد تا عمر سومین دوره انتخابات شورای شهر و روستا هفت سال به طول انجامد.  برای اولین بار فرآیند اخذ رای انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری و چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در ۱۴ حوزه انتخابیه به صورت تمام الکترونیکی برگزار شد. در این دوره سه هزار تهرانی برای حضور در این انتخابات ثبت نام کرده‌اند که در میان آنها چهره‌های سیاسی، هنری و ورزشی بسیاری به چشم می‌خورد. چهره‌هایی مانند: معصومه ابتکار، احمد مسجد جامعی، مرتضی حاجی وزیر آموزش وپرورش دولت اصلاحات، محمد غریبانی رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، فاطمه راکعی نماینده مردم تهران در مجلس پنجم، علی ربیعی عضو مرکزی خانه کارگر، محسن هاشمی رفسنجانی مدیر عامل سابق مترو، سیدمحمودعلیزاده طباطبایی وکیل خانواده هاشمی رفسنجانی، امید و امین زندگانی بازیگر، افسانه بایگان بازیگر، بهبهانی وزیر سابق راه، شیخ الاسلام وزیر سابق کار، اسکندری وزیر سابق کشاورزی، علی ذبیحی رئیس سابق تامین اجتماعی، رحمت الله حافظی رئیس سابق تامین اجتماعی، حسین غفوری نماینده سابق مجلس از جمله چهره هایی بودند که برای شرکت در انتخابات چهارمین دوره شورای شهر تهران کاندیدا شدند که برخی از آنها از سوی هیات نظارت بر انتخابات رد صلاحیت شدند و برخی از آنها نیز از کاندیدا توری انصراف دادند.   در این دوره از انتخابات همان گونه که از تعداد بالای ثبت نام کنندگان مشاهده می‌شود تعداد لیست‌ها و اتئلاف‌های گوناگونی نیز همچون: جبهه صدای ملت، خدمتگزاران آبادانی و پیشرفت، جبهه پایداری، اعتدال و توسعه، ورزشکاران حامی ولایت و انقلاب، ائتلاف بزرگ اصولگرایان شهر تهران، جهاد ادامه دارد، جبهه ایستادگی، جبهه مردمی اصلاحات، ائتلاف آبادگران ایران اسلامی، شورای هماهنگی اصلاحات و ائتلاف کاندیداهای مستقل شکل گرفت.  به دلیل انتخاب و عضویت همزمان محمدمهدی مفتح عضو منتخب اصلی شورا در مجلس شورای اسلامی، مسعود سلطانی‌فر اولین عضوعلی‌البدل جایگزین وی شد. همچنین با استعفای مهدی حجت عضو منتخب اصلی از شورای شهر به دلیل انتصاب به عنوان معاون ریاست میراث فرهنگی، ولی‌الله شجاع پوریان عضو دوم علی‌البدل جایگزین وی شد.  همچنین پس از انتصاب مسعود سلطانی‌فر به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وی از شورای شهر تهران استعفا و علی صابری جایگزین وی شد.    شوراهای شهر و روستا پس از نزدیک ۲۰ سال تجربه نشان داده‌اند که برای تحقق نیازهای عامه مردم می-توانند گام موثری بردارد و خواسته‌های مردم را در سطح خرد در شهرستان‌های دور بیش از دیگر نهادهای موجود عملی سازند. آنها آفت‌هایی چون گروه‌گرایی و تقلیل‌گرایی را تجربه کرده و می‌کنند و در شهرهای بزرگ گرفتار سیاست‌زدگی می‌شوند. به هر حال، خردترین نهاد برای اعلام و رفع نیازهای مردم  و پیدا کردن راهی برای نظارت و پیگیری بر آنها هم‌چنان شوراهایی هستند که در عمل هنوز به قدرت واقعی، لازم و کافی در طرح، پیگیری و نظارت دست نیافته‌اند.


منبع: baharnews.ir