شوخی انتخاباتی کاندیداهای اصولگرا با اعداد
روزنامه بهار: در این دوره از انتخابات بیشتر از هر موضوعی شاهد به بازی گرفته شدن شاخصها و آمار و ارقام اقتصادی از سوی کاندیداهای ریاست جمهوری هستیم. نامزدهای انتخاباتی در تلاش برای کسب چند رای بیشتر علاوه بر آن که تمام مبانی علم اقتصاد را نادیده میگیرند مشغول بازی با اعداد هم هستند. علت این امر هم در آن است که اگر قرار باشد وضعیت اقتصادی کشور را با واقعیات اعلام شده از سوی مرکز آمار، بانک مرکزی، ستاد مبارزه با قاچاق کالا، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سایر نهادهای معتبر داخلی و بین المللی بسنجیم آنگاه شاهد آن خواهیم بود که عملکرد اقتصادی دولت هر چقدر هم برای بخش هایی از جامعه رضایت بخش نباشد نسبت به آغاز به کار دولت در تابستان سال ۱۳۹۲ دهها پله صعود کرده است.
از همین رو رقبای روحانی با نوعی هوچی گری رسانهای و بیتوجهی به مبانی قانونی اعلام آمارها و شاخصهای اقتصادی مشغول بازی با اعداد هستند. در ادامه به چند نمونه از این نوع اظهارات که در آن شاهد بیان ادعاهایی کذب در خصوص موضوعات اقتصادی برای کسب رای بودهایم میپردازیم. آغاز این روند شوخی با اعداد از صحبتهای قالیباف شروع شد. دقایقی از ثبت نام این نامزد انتخابات۹۶ نگذشته بود که او با حضور در پشتتریبون از وعده ۵ میلیون شغل در ۴سال و و ۲٫ ۵ برابر کردن درآمد کشور در این مدت رونمایی کرد. با محاسبهای ساده میتوان به این نتیجه رسید که هر دوی این وعدهها نشدنی است.
در کشوری که در چند دهه گذشته در بهترین شرایط اقتصادی و با کارآمدترین تیم اقتصادی تنها توانسته است سالانه هفتصد تا هشتصد هزار شغل در دولت اصلاحات ایجاد کند چگونه ممکن است به یکباره معجزه شده و در شرایط حاضر که با کمبود شدید منابع مالی و عدم رغبت سرمایه گذاران خارجی مواجه بودهایم سالانه یک میلیون و دویست و پنجاه هزار شغل ایجاد شود؟ ! یا وعده دوم این نامزد انتخابات مبنی بر ۲٫ ۵ برابر کردن درآمد کشور هم به معنای نرخ رشد اقتصادی بیش از ۲۵ درصد برای چهار سال متوالی است. چنین نرخ رشد اقتصادی را به شکل مداوم و مستمر برای چهار سال پیاپی هیچ کشوری در سطح جهان طی چند دهه اخیر تجربه نکرده است.
آقای شهردار نقدهای منطقی به وعدههای غیر منطقیاش را که از سوی حامیان دولت و حتی چهرههای اصولگرای مجلس بیان شده را این گونه به مخاطبانش القا میکند که گویا نشدنی بودن وعدههای ایشان ناشی از ناتوانی دولت مستقر است، این در حالی است که مبنای این نقدها نه ناتوانی یک دولت خاص بلکه یک «دودو تا چهارتا»ی ساده است که بسیار بعید است که فرمانده اسبق پلیس از محاسبه اش ناتوان باشد. ابراهیم رییسی، دیگر نامزد جریان مخالف دولت روحانی نیز برای عقب نماندن از نماینده دیگر این جریان در انتخابات ریاست جمهوری از وعده شش میلیون شغل در طول چهار سال خبر داد. به عبارت دیگر در ذهن برخی کاندیداهای محترم صحنه انتخابات همان مزایده است که میبایست هر بار با وعدهای بزرگتر رای مردم را به سمت خود جذب کرد.
تصور تولیت آستان قدس آن است که میتوان با صرفه جویی در هزینههای دولت سرمایه کافی را برای ایجاد یک میلیون و نیم شغل در هر سال فراهم آورد. در پاسخ به این تصور ساده انگارانه باید تاکید کرد که مگر هزینههای دولت چیزی جز طرح تحول سلامت که باعث کاهش هزینههای پرداختی از جیب مردم شده است بوده، یا مگر افزایش قابل ملاحظه حقوق فرهنگیان، بازنشستگان، معوقات ایثارگران و… نسبت به دولت گذشته ذیل همین هزینههای دولت تعریف نمیشود؟ آیا قرار است با کاهش پرداختیها در این حوزهها ایجاد اشتغال کنید؟!این دو نامزد پس از بیان وعدههای نشدنی در حوزه اشتغال از یارانهها سخن گفتند و این بار وعده سه برابر شدن یارانه نقدی را مطرح کردند. وعدهای که فریاد اعتراض رئیس مجلس و رئیس مرکز پژوهشها که هر دو برحسب اتفاق اصولگرا نیز هستند را بلند کرد و حتی مصباحی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا و اقتصاددان که در انتخابات پیش رو نیز به احتمال قوی از همین دو نامزد حمایت خواهد کرد چنین وعدههایی را «احمقانه» خواند.
پرسشی که میتوان مطرح کرد این است که آیا این کاندیداهای محترم به واقع نمیدانند که وعدههایشان قابل تحقق نیست؟
آیا آنها متوجه نیستند که این چنین وعده هایی تنها سبب آن میشود که پس از اجرایی نشدنشان مردم نسبت به کلیت نظام و تمامی مسئولان کشور بدبین و دل آزرده شوند؟ آنها پس از شوخی با اعداد در حوزه وعدهها در مرحله بعد وارد فاز ارائه اعداد و ارقامی کذب در حوزه عملکرد دولت شدند. ابتدا شهردار تهران تقریبا در همه نشستهای تبلیغاتیاش از قاچاق کالا به میزان ۲۵میلیارد دلار گفت و پس از او رئیسی نیز از ۱۸تا۳۰ میلیارد قاچاق کالا سخن گفته است. این شکل از وارونه نمایی سبب آن شد که ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در سه روز اخیر طی دو اطلاعیه به ارائه اطلاعات کذب توسط این نامزد انتخابات اعتراض کند. واقعیت آن است که آقایان رئیسی و قالیباف خود به خوبی از این امر آگاهند که امروز قاچاق کالا به کمتر از سیزده میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است و آمار ۲۵میلیارد دلار در حوزه قاچاق عملکرد به جای مانده از دولتی بود که اتفاقا همراهان همان دولت، اکنون همراه این آقایان هستند.
در تازهترین نمونه نیز تولیت آستان قدس رضوی صحبت هایی را داشته است که نوعی تناقض یا بیان اطلاعاتی خلاف واقع در آنها به چشم میخورد. ابراهیم رئیسی چند شب پیش در گفتگو با صداوسیما در حین توضیح درباره چرایی عدم پرداخت مالیات توسط هلدینگ عظیم مالی آستان قدس بیان داشت که مرکز تحت مدیریت ایشان «ده برابر» مالیاتی که دولت خواهان دریافت آن است را به نیازمندان کمک میکند. با نگاهی به ویدئوهای منتشر شده از سوی ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی در فضای مجازی شاهد آن هستیم که چند روز قبل از گفتگو با صداوسیما این نامزد انتخابات۹۶ در همین باره گفته بود که آستان قدس «سه و چهار برابر» مالیات که دولت به دنبال آن است را به نیازمندان کمک میکند. پرسش قابل طرح در این باره فارغ از درستی یا نادرستی استدلال جناب رئیسی درباره عدم اجرای قانون برای پرداخت مالیات آستان قدس این است که آیا تفاوتی بین هزار درصد مالیات احتمالی آستان قدس با چهارصد درصد آن وجود ندارد؟ به نظر میرسد همین مثال در کنار محاسبه نادرستی که شهردار تهران در خصوص میزان ایجاد اشتغال در حوزه پتروشیمی داشت به خوبی میتواند نشان دهد که این دو نامزد محترم اساسا با دنیای اقتصاد و شاخصهای این حوزه بیگانهاند و واقعا مشخص نیست با اتکا به چه مبانی در حال وارونمایی از وضع موجود و طراحی تصویری بهشت گونه در صورت حضورشان در دولت هستند.
منبع: بهارنیوز