سیاست‌ورزی در عصر تلگرام

محمدآزاد جلالی‌زاده – روزنامه بهار

الف: گهگاه در عرصه کنشگری سیاست و در سپهر سیاسی ایران، وقایعی پیش می‌آید که بیش از آنکه قوه تحلیل بشری را بارور کند، حس حیرت  آدمی را نیرو می‌دهد و جز انگشت حیرت به دهان گزیدنی سهم رصدکنندگان وقایع، چیزی نصیب نمی‌شود، در تازه‌ترین رویدادهایی از این دست، سانسور مستند انتخاباتی رئیس جمهور از صدا و سیمای ملی کشور، بهت و حیرت را به جامعه کنش – واکنشی سیاسی و اجتماعی ایران افزود و بحث هایی درگرفت.
ب: یکی از عناصر مدرنیته، «مدرنیسم» و «اتکا به ابزارهای مدرن» است، استفاده از خودرو، امپراتوری‌های صوتی-تصویری، رایانه‌ها و. . . نمودِ آشکاری از مدرنیسم‌اند و تقریباً اغلب  مردمان جهان از این مواهب مدرنیسم بهره گرفته و حظ‌ها برده‌اند، امّا از دیگر عناصر و مؤلفه‌های بنیادین عصر جدید به دست آوردن و به‌کارگیری ذهنیت و عقل مدرن و درونی کردن الزامات آن است و تا این مهم صورت نگیرد، تعلیق بین سنت و مدرنیته ناگزیر خواهد بود.
ج: هایدگر فیلسوفِ هستیِ قرن بیستم، نکته‌ای بدین مضمون دارد که «تکنولوژی، متافیزیک عصر پیش روست»، مداقّه در این کوته نکته نشان از آن دارد که آدم عصر جدید بر خلاف انسان سنتی که در پی شناسایی راز گل سرخ نمی‌رفت و به اصطلاح آن را حوزه گریز و گزیر ناپذیر متافیزیک می‌دانست، دیگر احساس ناتوانی نمی‌کند و خواهان آن است که همه چیز را از طریق عقل مدرن و غول اصلی اش یعنی تکنولوژی فراچنگ آورد و در این میان محدودیت‌ها را قابل حل در گذر زمان می‌داند‌.
د: بسیاری هستند که دنیای مدرن را کج راهه‌ای در مسیر بشر  می‌دانند و به تبع تکنولوژی را فریبنده و ضربه زننده و موجب نابودی معنوی، روحی و حتی جسمانی مردمان می‌دانند و خواهان بازگشت به اصلند، امّا این گروه نیز خود به درستی دریافته‌اند که غول برون آمده تکنولوژی از بطری مدرنیته، دیگر به سر جای خود باز نمی‌گردد و بایستی بالاخره با آن کنار آمد. با نگاهی کلی و گذرا می‌توان پی بردکه تکنولوژی با همه آفت‌هایش از جمله یورش بی‌رحمانه به حوزه خصوصی افراد انسانی و کمرنگ و بیرنگ کردن این حوزه از زندگانی موجود انسانی، فایده‌های غیر قابل انکاری داشته است.
ه: از بزرگترین نعمات یورش بی محابای تکنولوژی یکی آنست که انحصار و رانت معرفتی را به نوعی در هم شکسته و آگاهی را به امری عمومی بدل ساخته « البته بحث چپ‌های نو و هوادارانشان مبنی بر اینکه این نوع آگاهی، سرمایه دارانه و کاذب است، بماند» و از دیگرسو از بزرگترین خدمات گسترش تکنولوژی و به تبع گسترش فضای به اصطلاح مجازی – و در اصل واقعی – به زیر ذره بین بردن بی‌رحمانه سیاست مداران و قدرت‌ورزان است و این خود باعث شده که تا حدودی پروسه تبدیل قدرت به فساد فردی و جمعی و ساختاری کنترل شود.
و: ابزارهای مدرن و نیز شبکه‌های اجتماعی مدرن همچون تلگرام و توئیتر و اینستاگرام و فیس بوک و وایبر و گوگل پلاس  و. . .، باعث شده که دیوارهای ضخیم پنهان کاری و معامله پنهان پشت درهای بسته عرصه سیاست و قدرت ورزی سنتی را در هم شکسته شده و بسیاری از امور این حوزه را به اتاق شیشه‌ای و در جلوی چشمان افکار عمومی هدایت شود.
ز: همگامی با این تغییرات گسترده، تنها همگامی سخت‌افزاری و استفاده از ابزار جدید و استودیوهای پر زرق و برق و تقلید مناظره‌های دیگر کشورها و. . . نیست، بلکه علاوه برآن و در بُعدی مهم‌تر، همگامی ذهنی و درونی‌سازی روانی این امر و به اصطلاح همگامی نرم‌افزاری ا‌ست، همگامی نرم‌افزاری یعنی اینکه ما از نظر روانی – ذهنی بپذیریم و قبول کنیم که «عصر تلگرام» ، مؤلفه‌ها و الزامات خاص خود را دارد و اگر این الزامات را نپذیریم، سیلِ تلگرامیسم ما و مدیریتمان را با خود خواهد برد. انگار مدیران رسانه ملی هنوز نفهمیده‌اند در عصر تلگرام و توئیتر  اگر رسانه‌ای برنامه‌ای را پخش نکند یا با تیغ سانسور  دچار بدپخشی اش کند، شبکه‌های مجازی بی‌رحمانه جایش را خواهند گرفت و بدون سانسور همه چیز را پیش روی چشمان افکار عمومی نشان می‌دهند‌.
ح: این‌چنین است که سیاست ورزی در عصر پیشا و پسا تلگرام اساساً با هم تفاوت دارد، و دیگر انحصار و سانسور و محدودیت ایجاد کردن، محلی از اعراب ندارد، وقتی صدا و سیما برنامه روحانی را ناقص نشان می‌دهد و شهروندان ایرانی نمی‌توانند بر روی تلویزیون‌های صفحه بزرگ جدیدشان، برنامه‌ کامل و بدون سانسور را ببینند، به گوشی‌های هوشمند با صفحه‌های کوچکشان پناه می‌برند، اصل فیلم را که منتشرشده، نگاه می‌کنند و مرزهای سانسور را پشت سر می‌گذارند.


منبع: بهارنیوز