سعید جلیلی، شاید وقتی دیگر
رضا صادقیان- روزنامه بهار:
آخرین روز ثبتنام کاندیدای ریاست جمهوری به پایان رسید و سعید جلیلی در صحنه رقابتها حاضر نشد. اوترجیح داد در شرایطی که بسیاری از نیروهای نزدیک به جریان اصولگرا در کارزار انتخابات حاضر شدند و جمنا نیز موفق به معرفی نامزد مورد اجماع اصولگرایان نشده است ولی در چنین صحنهای این نیامدن به معنای برون راندن سودای ریاست جمهوری از ذهن ایشان و طرفداران او نیست. جلیلی نیامد تا در انتهای بازی متهم به کاستن آرای جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری نشود، نیامدنی که برای حامیان وی ناامیدی چند روزه را در پی دارد ولی از نگاه جلیلی این نیامدن مقدمهای برای آمدنی با صلابتتر از امروز است.
جلیلی بدنه رای مشخصی در میان رای دهندگان دارد. او از ادبیاتی وام میگیرد که برای بخشی از نیروهای وامدار انقلاب معنادار و با ارزش است. نداشتن هیچگونه شائبه مالی و اقتصادی یکی از همان امتیازهای خاصی است که او دارد و برای جوانانی که همچنان در میان مسئولان کشور در پی یافتن شخصیتی برآمده از آرمانهای انقلاب اسلامی و معتقد به آن خطوطترسیم شده باشند، او آنقدر کشش دارد که بتواند از پاکدستی سخن بگوید و قبل از هر فردی خود را ملزم به رعایت آن گفتار بداند.
شاید برای بسیاری از ناظران رویدادهای اجتماعی مسئول سابق مذاکرات هستهای بیش از آنکه یک فرد جریانساز معرفی شود، مسئولی شناخته میشود که گام به گام پرونده هستهای را با بنبست روبه رو ساخت، چنین نگاهی در میان منتقدان وی از طرفدارانی برخوردار است، حامیان وی دقیقا همین نکتههای منفی را کنار هم قرار میدهند و از وی حمایت میکنند. اگر برای منتقدان او پرونده هستهای نقطه ضعف تلقی گردد، حامیان وی به آن اقدامات و سیاستهای اتخاذ شده افتخار میکنند.
برای طرفداران وی، نحوه گفتار و عملکرد وی نشانههای روشن یک فرد انقلابی است. شخصیتی که قبل از آنکه ملاحظه قدرتمداران را بکند نگاهش به سوی بدنه اجتماعیاش است. جلیلی مانند هر انسانی که طعم قدرت را چشیده، نیمنگاه که نه، نگاه مستقیم به قدرت دارد ولی احتیاطهای خاص خود را داشته و دارد. او میکوشد در جلسات مختلف حضور یافته و حامیان خود را از نزدیک ملاقات کند. او صاحب حزب نیست، ولی بهترین راه را ارتباط و حفظ این رابطهها به صورت مستقیم میداند. سفرهایش با کمترین حاشیه روبهروست و سخنرانیهای او اصطلاحا تبدیل به بمب خبری نمیشود، ولی برای او و حامیانش نگاهداری از چنین ارتباطاتی کفایت میکند.
همین قدر که بتواند برای مدتی خوراک فکری با توجه به روحیه و منش فکری حامیانش برای آنان فراهم آورد، میتواند به حفظ این حلقه ارتباطی و بهرهجویی از آن در آینده امید داشته باشد. جلیلی با اندیشه به دست آوردن قدرت ریاست جمهوری به حیات سیاسی خویش ادامه میدهد. شاید او با ادبیاتی شبیه به احمدینژاد سخن بگوید ولی برای نیروهایی که کنشهای سیاسی و پرهزینه رئیس دولت نهم و دهم را به یاد دارند و تلخی ۱۱ روز خانهنشینی او را هیچوقت از یاد نخواهند برد، جلیلی هیچ کدام از اینگونه تحرکات را انجام نخواهد داد.
کارنامه اجرایی و فکری او نشان داده، شخصیت جلیلی بیش از آنکه گمان میکنیم محفوظ مانده برای فرداست. روزهایی که اصولگرایان هیچ راهی مقابل خود ندارند مگر استفاده از کسانی که حامل آرمانهای سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی باشند. جلیلی به عنوان یکی از شخصیتهای سیاسی نزدیک به جریان اصولگرا با مسائلی در جامعه روبهرواست که رسیدن وی به صندلی ریاست جمهوری را تقریبا ناممکن میسازد. البته وی در بهترین حالت توانایی کسب رای اکثر شهروندان را نخواهد داشت، ادبیات او قدرت جذب بخشی از جامعه را دارد ولی همان گفتار برای اکثریت جامعه دافعه ایجاد میکند.
تجربه سال ۹۲ نشان داد ادبیات به کار گرفته از سوی او و کلیگویی ایشان باعث شد آرای کمتری در مقایسه با دیگر کاندیدای اصولگرا داشته باشند. شاید جلیلی بهروز شده در سالهای آینده موفق به جذب رای بخشی دیگر از جامعه شود ولی این خطر را میبایست به جان بخرد که این کسب رای سبب ریزش بدنه رای واقعی او خواهد شد. فارغ از تمام بحثهای بالا، همین که گفت در انتخابات نمیآید و نیامد کافی است تا نشان دهد او خود را پایبند به قول و قرار میداند. نمیتوان صرفا به میدان سیاست و انتخابات نگریست و رعایت اخلاق از سوی او را در این آشفته بازار خبرهای سیاسی نادیده گرفت.
منبع: بهارنیوز