روحانی متاخر و پروژه «ایوبسازی»
لیلا واحدی
روزی که روحانی پشتتریبون رسمی و از مقام رئیس جمهور ایران، مخالفانش را «بی سواد» دانست، بسیاری از هر دو جریان به او تاختند که مرزهای مردم سالاری را درنوردیده است! اما این روزها که مخالفان کانالدار وتریبوندارش توتال را نخوانده نقد و تخریب میکنند، جامعه سیاسی بیش از پیش بی سوادی و بی انصافی آنها را دیده و افسوس میخورد.
هنوز تا تحلیف روحانی متاخر یک ماه زمان باقی است اما دور دوم دولت تدبیر و امید نه به دلیل وجود انتقاد که به دلیل حضور و عرض اندام هتاکان بیسواد و بی هویت، دوره سختی برای شیخ دیپلمات خواهد بود و از این نظر دوران اعتدال با وجود نزدیکیهای فراوانی با دوره اصلاحات، تفاوتهایی هم دارد. هجمهها به هر دو رئیس جمهوری وقت، آرامش را از جامعه میگرفت اما این کجا و آن کجا. اگر محمد خاتمی را امثال احمد توکلی و اسدالله بادمچیان نقد میکردند، حسن روحانی را تعدادی بی سواد شاعر مسلک اماتریبوندار مورد هجمه قرار میدهند. اگر بحرانهای دولت اصلاحات از جنس تعطیلی روزنامهها و اعتراضات مدنی و تحول خواهانه بود؛ بحرانهای دولت روحانی از جنس کنسرت و توتال است.
این نوع بهانه جوییهای «چیپ» کار را برای روحانی متاخر شاید ناممکن نسازد اما قطعا دشوار خواهد ساخت. در سایه این دشواری اما امید است بحرانهای اساسی کشور در حاشیه قرار نگیرد. یکی از این بحرانها برداشت یا سوءبرداشت قطر از میادین مشترک نفت و گاز است. برای ایران نفتی و گازی این موضوع از هر بحرانی، مهمتر به نظر میرسد. بیژن زنگنه این بحران را درک کرد و با هزاران مشکل و معضل توتال بدبین به بازگشت تحریمها را پای میز مذاکره و امضا آورده است. امضای تاریخی صورت گرفته و قرار شده است که میادین مشترک به تاراج نرود؛ اکنون اما همان منتقدان بیهویت، زحمت خواندن متن قرار داد را هم به خود نداده اند، برداشت اشتباه خود از این قرارداد را،ترکمانچای نام گذاشته و در نهایت بی انصافی بر این قرارداد حمله میکنند.
اینکه چرا عدهای خود را برای ایران مادری مهربان تصور و تصویر میکنند و زنگنه و روحانی را به سیاق شاهان قاجار متهم به کشورفروشی میکنند هم نهایت عناد آنها را میرساند و هم اوج بیسوادی را. منتقدان روحانی در کانالهای تلگرامی خود، تفاوت قرارداد نفت و گاز را از هم تمیز نمیدهند، متوجه رابطه مستقیم میزان سرمایهگذاری و میزان برداشت سود حاصل از آن نیستند. تنها به این دلیل بر روحانی میتازند که تصمیم گرفته است کار و وظیفه اصلی و اساسی هر نهاد و سازمانی را به آنها یادآور شود.
روحانی و کابینهاش این روزها تنها به این دلیل ساده مورد هجمه قرار میگیرند که میخواهند کار بهرهبرداری را به جای واسطهبازی روسی، بی واسطه با فرانسویها انجام دهند، میخواهند کار با کمترین زمان و هزینه ممکن پیش رود و این به مذاق برخیها خوش نیامده است. البته که برای هر نظام مردمسالاری وجود و حضور منتقد و مخالف و حتی هتاک ضرورت و نیاز است، اما به بنبست رساندن و کشاندن منافع ملی از سوی این مخالفان و هتاکان در هیچ نظامی مورد تایید نیست.
روحانی متاخر از این نظر، چهار سال دشواری را پیشرو خواهد داشت چه آنکه این مخالفان و منتقدان و حتی هتاکان، حداقل سواد، مطالعه و هویت را هم ندارند. استراتژی روحانی در برابر این جریان تاکنون درست بوده است، سکوت در برابر کسانی که خود را به خواب زدهاند هرچند صبر ایوب میخواهد اما روحانی طی دو ماه گذشته نشان داده است که ظرفیت خوبی برای ایوب سیاست ایران شدن دارد.
منبع: بهارنیوز