روایت زندگیهایی پر از نداری
فقر، بیکاری، اعتیاد و مشکلات خانوادگی تنها بخشی از آسیبهای مردم حاشیهنشین است.
به گزارش ایسنا، حاشیهنشینی به آن نوع از زندگی شهری اطلاق میشود که در حومه شهرها و حاشیههای نزدیک به شهر تعدادی خانوار به صورت نامتعارف و بدمسکن و حتی بدون توجه به ابتداییترین نیازهای اجتماعی اقدام به تشکیل جمعیتی شهرک مانند یا یک مرکز جمعیتی کرده باشند. در استان خراسانجنوبی نیز طی سال گذشته مهاجرت مردم از روستاها به شهر بیرجند به دلیل عمده خشکسالی، باعث بروز حاشیهنشینی شده است.
و شاید اگر یک طرفه به قاضی نرویم و پای درد دل مردم این منطقه بنشینیم، این موضوع را درک کنیم که قطعا زندگی برای بسیاری از آنان در این وضع ناخوشایند است، اما همین که به قول خودشان سرپناهی دارند برای خواب و همین که جلوی خانواده شرمنده نیستند، شکر.
وقتی خبر از اعتیاد و آسیب میزنیم چه میزان درک کردهایم که آیا همه مردم این منطقه را شامل میشود؟ آیا واقعا به همه آنها انگ حاشیه نشین و مردم بزهکار را باید زد. حاشیهنشینی یک معضل ملی و حاشیهنشینی زنجیرهای از ناهنجاریها، حاشیهنشینی فقر، اعتیاد و فساد است.
باید پرسید مسئولان، چه برنامهای برای مردمی دارند که در خانههای چوبی و مصالح غیراستاندارد و در چند قدمی آپارتمانهای شیک و لوکس زندگی میکنند؟ برای تهیه گزارش میدانی از مردم حاشیهنشین بیرجند که رفتم، خانوادههای زیادی بودند که به قول معروف صورتشان را با سیلی سرخ نگه میداشتند و جلوی فرزندانشان از فقر و نداری نمیگفتند تا آرزوهای کودکانهشان خراب نشود.
رنج اینروزهای شهربانو را شاید کمتر کسی دیده باشد که با وجود سه فرزند کوچک و شوهری که از کار افتاده و زمین گیر شده است، اما همچنان کار کشاورزی و پخت نان برای مردم انجام میدهد. بیشتر ساکنین این منطقه کارگرهای ساده هستند که درآمد چندانی ندارند و مجبور هستند این محلهها را برای زندگی انتخاب کنند.
عباس که با زن و سه فرزندش در خانهای ۴۵ متری زندگی میکند، از بیماری همسر و پسرش میگوید؛ پسرش بیماری قلبی دارد و با همه نداری توانستند هزینه یک عمل را پرداخت کنند.
او می گوید: چون داروهای پسرم گران بود الان چندماهی هست که داروهایش را قطع کردهایم و دیگر توان خرید دارو نداریم.
همسر عباس که زنی قانع و خانهدار است، میگوید: دوسال پیش که برای درمان رفتم گفتند سرطان دارم، اما خداروشکر خبری از سرطان نبود ولی الان هزینه درمان خودم بیشتر از پسرم است.
درحالی که برگههای آزمایشش را نشان میدهد و اشک در چشمانش حلقه زده، میگوید: ترجیح میدهم به جای خرید دارو برای خودم برای پسرم دارو بگیرم.
حرفهای زیادی برای گفتن داشتند، حرفهایی که واقعا شنیدنی است، کاش کمی وقت بگذاریم و سری به مردم این منطقه بزنیم، شاید با خرید یک عروسک یا خرید مقداری گوشت بتوان دل دختران و خانوادههایی را شاد کرد. شاید با درست کردن پارکی هرچند کوچک بتوان دل بچهای پاک و معصوم این منطقه را شاد کرد و شاید اگر با کمی همت و با ترغیب خیرین برای کمک به مردم واقعا نیازمند این منطقه تلاش کنیم، جای دوری نرود و معنی بگیرد شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند…
مسئولان باید مسایلی از قبیل بیکاری و نگاه و نگرش به بخش تولید را مدنظر داشته باشند و برای برطرف شدن آنها تلاش کنند، چراکه این مشکلات باعث شده تا مردم به حاشیهنشینی روی آوردند و از روستاها مهاجرت کنند که به تبع مشکلات و عواقب زیادی را در پی دارد.
منبع: alef.ir