ذخایر واقعی نفت و گاز خزر و سهم ایران
روسیه با ۶۹۵کیلومتر ساحل خزری دارای یکی از بزرگترین صنایع نفت و گاز جهان در مناطق غیرخزری است، علاقه ای نسبت به استخراج نفت و گاز از منابع خزری خود نشان نداده است.
این کشور در کنار اوپک دو قطب عمده تأمین نفت جهان است. طبق آمار روسیه توانسته با صدور بیش از ۱۵۰میلیاردمترمکعب گاز طبیعی به اروپا در صدر فهرست بزرگترین صادرکنندگان گاز در جهان قرار گیرد.
در دو دهه گذشته منابع نفت و گاز حوزه کاسپین و کشورهای حاشیه آن بیشتر مورد توجه قرارگرفته است؛ اما همچنان در مورد حجم ذخایر واقعی نفت و گاز خزر و سهم ایران و همچنین رژیم بهره برداری از آن اختلافاتی باقی مانده است.
با توجه به برداشت ها وروایت های گونان و گاه اغراق آمیز(کویت دوم و….) در مورد منابع گازی و نفتی حوزه کاسپین کدام برداشت در مورد میزان منابع منطقی تر به نظر می رسد؟
در مورد میزان منابع هیدرو کربنی دریای خزر گمانه های متفاوتی مطرح شده است ، براساس اعلام منابع اروپایی و امریکایی و سازمان انرژی جهانی در مجموع ذخایر تأیید شده این دریا شامل حدود ۵۰ میلیارد بشکه نفت و حدود ۲۶۰تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی است.
قزاقستان با بیشترین ساحل در دریای خزر (حدود ۱۶۰۰کیلومتر ) بیشترین ذخایر نفتی را در مقایسه با ترکمنستان و آذربایجان در اختیار دارد و گفته میشود مهمترین کشور تولیدکننده نفت در منطقه خزر در سالهای آتی خواهد بود.
این کشور حدود دو درصد از ذخایر اثبات شده جهان را دارد. قزاقستان با توجه به اینکه در حال حاضر کمتر از ۲۰۰هزار بشکه از یک میلیون و ۲۰۰هزار بشکه نفت تولیدی روزانه خود را مصرف میکند، قابلیت صادراتی بالایی دارد. در حال حاضر سهم درآمدهای نفتی در تأمین بودجه این کشور ۵۵درصد است و براساس پیشبینیها در آینده این رقم بیشتر هم خواهد شد. این کشور طی برنامه ۲۵ساله تا سال ۲۰۲۵، که قبل ازسقوط قیمت جهانی نفت تدارک دیده بود به دنبال جذب ۱۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی بوده و انتظار داشت از سال ۲۰۲۱تا ۲۰۳۵ سالانه حدود ۱۲۰میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشد که امکان تحقق این اهداف در شرایط کنونی بازارنفت نفت چشم انداز مثبت و روشنی برخوردار نیست.
ترکمنستان با ۶۵۰کیلومتر ساحل در دریای خزریک کشور عمدتا گازی است و کمترین منابع نفتی را در بین پنج کشور دارد. بخش گاز، موتور محرک اقتصاد این کشور است و بیش از نیمی از درآمد بودجه را درآمدهای ناشی از صادرات گاز تشکیل میدهد. ۶۰درصد از کل صادرات این کشور را صادرات گاز، ۱۵درصد را صادرات نفتخام و ۱۴درصد را نیز صادرات فراوردههای نفتی تشکیل میدهد که در مجموع رقمی حدود ۹۰درصد است. حدود ۷۵درصد سرمایهگذاری صورتگرفته در اقتصاد این کشور در بخش نفت و گاز بوده است. در استراتژی ۱۰ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی ترکمنستان توجه خاصی به بخش نفت و گاز شده است و در برنامه توسعه صنایع نفت و گاز سهم سرمایهگذاری خارجی معادل ۷۵/۳درصد پیشبینی شدهاست که باتوجه به شرایط موجود می تواند دچارتغییرگردد.
در آذربایجان با۶۰۰ کیلومتر ساحل در دریای خزر نفت عامل اصلی در تدوین استراتژی های اقتصادی و سیاست خارجی محسوب می شود .در سال۲۰۰۶ درآمد نفتی این کشور به ۱/۵ میلیارد دلار و در سالهای به ترتیب ۲/۲و ۳/۴میلیارد دلار و نهایتا از سال ۲۰۰۸به بعد سالانه به ۵/۸میلیارد دلار و تا قبل از ماهش قیمت جهاتی نفت حدود ۱۵ میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کرده است .این کشور پیشتر برنامه ریزی کرده است طی۲۰سال (از ۲۰۰۵تا ۲۰۲۵) با فرض قیمت ۳۵دلار برای هر بشکه، درآمدی معادل ۱۰۰میلیارد دلار بدست آورد. قرارداد نفتی این کشور تحت عنوان قرارداد قرن اولین قرارداد با شرکت های نفتی معتبر جهانی جهت بهره برداری از معادن نفتی آراز، آلو و شرق در قالب کنسرسیومی منعقد شد و نفت تولیدی آن از سال ۲۰۰۶ از طریق خط لوله باکو- تفلیس – جیحان به ترکیه و سایر مقاصد صادر می شود. همچنین گاز آذربایجان از معادن معروف شاه دنیز تحت کنسرسیوم دیگری (که شرکت ایرانی، نیکو نیز سهامدار آن ست) از طریق خط لوله گاز، باکو- تفلیس – ارضروم صادر می شود.
از آنجا که روسیه با ۶۹۵کیلومتر ساحل خزری دارای یکی از بزرگترین صنایع نفت و گاز جهان در مناطق غیرخزری است، علاقه ای نسبت به استخراج نفت و گاز از منابع خزری خود نشان نداده است. این کشور در کنار اوپک دو قطب عمده تأمین نفت جهان است. طبق آمار روسیه توانسته با صدور بیش از ۱۵۰میلیاردمترمکعب گاز طبیعی به اروپا در صدر فهرست بزرگترین صادرکنندگان گاز در جهان قرار گیرد. روسیه همچنین با اختصاص حدود ۱۳الی ۱۴درصد از تولید جهانی نفت بهخود، بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان محسوب می شود.
مهمترین میدان نفتی و گازی نزدیک به ایران در خزر کدام است؟
شناخته شدهترین میدان نفتی و گازی ایران در دریای خزر که دارای کمترین ساحل یعنی حدود ۶۰۰ کیلومتر می باشد ، میدان سردار جنگل است.این میدان که در انتهای بخش مرزی ایران در استان گیلان واقع شده، ۲۴کیلومتر طول و ۱۶کیلومتر عرض دارد و از لایههای مختلفی تشکیل شدهاست و در سال ۱۳۸۰ و در عمق ۷۰۰متری از سطح آب، کشف و ۱۰سال بعد (در سال ۹۰)، در پی مطالعات اکتشافی روی سکوی نیمهشناور امیرکبیر، یک لایه نفتی در عمق ۷۲۸ متری در این مخزن هیدروکربوری کشف شد. گفته می شود میدان سردارجنگل، دارای ۵۰هزارمیلیارد فوت مکعب ذخیره «درجا»ی گاز است؛ یعنی بیش از ۱۰برابر میدان شاهدنیز در جمهوری آذربایجان. این در حالی است که پیش از این، سهم ایران در دریای خزر ۱۱تریلیون فوت مکعب گاز اعلام شده بود. همچنین میزان نفت درجای لایه نفتی این میدان، دومیلیارد بشکه است که نفت قابل استحصال آن حدود ۵۰۰میلیون بشکه برآورد شده است. میدان سردار جنگل محل مناقشه ایران و جمهوری آذربایجان قرار دارد و دوطرف تفاهم کرده اند تا تعیین تکلیف سهام متعلق به دو کشور از بهره برداری از این منابع امتناع نمایند. پیشبینیهای اولیه درمورد سهم ایران از نفت خزر ۲۰میلیارد بشکه است که در میادین نفتی سردار جنگل ، چالوس، نورو رویان ، رامسر ورودسر و چند منبع دیگر واقع است.اما با توجه به عدم لرزه نگاری در همه مناطق و مشخص نبودن عمق معادن ، نمی توان نسبت به دقیق و اقتصادی بودن همه منابع ابراز نظر اطمینان بخشی نمود .
رویکرد هر یک از کشورهای همسایه خزر در برداشت از منابع هیدروکربنی خزر چگونه و تا چه حدی متفاوت یا همسان است؟
منابع نفتی زیر بستر دریای خزر مولفه اصلی تعیین رژیم حقوقی این دریا محسوب می شود و کشورهای روسیه ، قزاقستان و آذربایجان به رهبری و هدایت مسکو براساس ادعای خود نسبت به تعیین سهم منابع هیدروکربوری و امضای اسناد دوجانبه و سه جانبه اقدام نموده اند و اعلام داشته اند تکلیف سهام این کشورها در شمال دریای خزر را تعیین کرده اند و سه کشور ایران ، آذربایجان و ترکمنستان را نسبت به تعیین تکلیف سهام نفتی وگازی در جنوب دریای خزر در مقابل عمل انجام شده قرار داده اند ،این در حالی است که از ابتدای مذاکرات خزری روسیه و ایران بر تعیین تکلیف رژیم حقوقی دریای خزر و سهم منابع انرژی کشورها ی ساحلی براساس توافق پنج جانبه تاکید کرده بودند، اما روسیه وفای به عهد نکرد ، سه کشور شمال خزر بر تعیین سهام نفتی زیر کف دریا براساس ترسیم خط میانی و شراکت مساوی در مورد منابعی که خط میانی برروی آنها واقع میشود تاکید کردند و برهمین اساس نیز نسبت به اکتشاف ،استخراج و فروش منابع انرژی اقدام کرده اند . این درحالیست که تکلیف منابع زیر بستر در جنوب خزر توسط ایران ،آذربایجان و ترکمنستان برغم برگزاری نشست های مختلف بویژه از سوی ایران وآذربایجان مشخص نشده است .همچنین علیرغم برگزاری بیش از چهل نشست دوره ای نمایندگان پنج دولت تاکنون تکلیف کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر روشن نشده است .البته بخش های زیادی از کنوانسیون جدید تعیین تکلیف شده،اما بحث مهم منابع زیر بستربه جای خود باقی مانده است.
رویکردهای هیدروکربنی کشورهای همسایه خزر چه تاثیری بر منافع ملی ایران دارد؟
عدم تعیین رژیم حقوقی دریای خزر و نهایی نشدن سهم ایران از منابع هیدروکربنی این دریا و عدم تعیین تکلیف منابع زیر بستر دریای خزر از سوی ایران. آذربایجان و ترکمنستان در شرایطی که با حمایتهای روسیه تکلیف منابع نفتی وگازی این دریا توسط ،روسیه ، قزاقستان و آذربایجان نهایی و توسط، این سه کشور در قالب سندی به امضا رسیده است و غیر از روسیه دو کشور دیگر از منابع انرژی خزر در شمال دریا بهره برداری می کنند، می تواند موجب فرسایشی شدن بیشتر وضعیت کنونی گردد.
هر یک از کشورهای همسایه خزر چه نگاهی به حقوق ایران در دریای خزر و منابع آن دارند؟ آینده را چگونه می بینید ؟
با حمایتهای روسیه سه کشور دیگر خزر با تاکید بر وضعیت تحمیل شده بر ایران در دوره شوروی سابق در دریای خزر و طول سواحل اندک ایران در این دریا در مقایسه با سواحل دیگرکشورها و تاکید بر تعیین میزان منابع زیربستر براساس، ترسیم خط میانی سهم کمتری برای، ایران در نظر میگیرند که ایران با اشاره به اصل انصاف و میزان جمعیت در شهرهای ساحلی خود و قرادادهای ۱۹۲۱ و۱۹۴۰ و محدب و مقعر بودن سواحل و عمیقتر بودن عمق دریای خزر در جنوب این دریا پیشنهاد دیگری در ترسیم خط میانی مطرح کرده که حدود بیست درصد از منابع زیر بستر دریا را شامل می شود ،اما مذاکرات در این رابطه هنوز با افت و خیزهایی مواجه است و به سرانجام نرسیده است.
مسیرهای انتقال انرژی خزر به بازارهای جهانی کدامند ؟
انرژی دریای خزر از طریق چند مسیر به مقاصد خریداران منتقل می شود از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد :
مسیرهای غربی: این مسیر، نفتوگاز کشورهای حاشیه خزر را از طریق ترکیه و گرجستان به اروپا منتقل میکند و مورد حمایت آمریکا ترکیه ، آذربایجان و گرجستان است. خط لوله نفت باکو- نوورسیسک (۱۵۰۰کیلومتر)، باکو- سوپسا (۹۲۰کیلومتر)، باکو- تفلیس- جیحان (۱۷۳۰کیلومتر)، خط لوله تنگیز- نوورسیسک (۱۶۰۰کیلومتر)، خط لوله گاز باکو- ارزروم و کنسرسیوم خط لوله خزر از مهمترین خطوط انتقال انرژی در این مسیر هستند.
مسیر شمالی: این مسیر ،نفت و گاز قزاقستان را از طریق دریای سیاه منتقل می کند و از سوی روسیه حمایت میشود. خط لوله این مسیر آتیرو- سامارا (۶۹۵کیلومتر) است که از بندر آتیرو در قزاقستان شروع میشود و به سامارا در روسیه میرود و از طریق خطوط داخلی روسیه به کشورهای بلاروس ، لهستان و مجارستان. میرسد.
مسیر شرقی: نفت و گاز قزاقستان و ترکمنستان از این مسیر به شرق چین منتقل میشود و از این رو مورد حمایت چین است. خط لوله قزاقستان- سین کیانگ به طول ۳۰۰۰کیلومتر، مسیر شرقی انتقال انرژی به کشور چین است. این خط لوله به افزایش نفوذ چین در استفاده از منابع غنی انرژی منطقه خزر کمک بسیاری میکند.
مسیر جنوب شرقی: این مسیر از ترکمنستان آغاز میشود و پس از گذر از افغانستان ، در خاک پاکستان ادامه مییابد تا به بندرهای آن کشور برسد. یادداشت تفاهم این خط لوله در سال ۱۹۹۷میان ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و ازبکستان به امضا رسیده است. طول این خط لوله ۱۶۷۳کیلومتر است که البته بهدلیل ناامنی مسیر، قابلیت چندانی برای اجرا نیافته است.
در همین مسیر، خط لوله «تاپی» نیز قابل ذکر است که گاز ترکمنستان را از مسیر افغانستان و پاکستان به هند میرساند. این خط لوله ۱۷۳۵ کیلومتری قرار است سالانه ۳۳ میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان را به کشورهای افغانستان، پاکستان و هند منتقل کند که هنوز به اتمام.نرسیده آست.
منبع: امید ملی ایرانیان
منبع: alef.ir