دلار بار دیگر التهاب را به بازار بازگرداند

برق شادی در چشم و التهاب سودی جدید، جنب‌وجوشی در راسته ارزفروشان تهران انداخته بود. هرچه دیروز تالار حافظ و بازار طلای کشور آرام و در سکون بود، بازار ارز تهران پرهیجان و پرالتهاب. برق شادی در چشم «ارزفروشان» فردوسی و سبزه‌میدان و صرافان بازار و مغازه‌ها دیده می‌شد. التهابی که بازار ارز کشور تجربه می‌کرد پُر بی‌راه هم نبود؛ هرچه باشد، دلار باز هم وارد کانال چهار‌هزارتومانی شد. هرچند تا پایان روز، چندبار قیمت این ارز آمریکایی تا سه‌هزار و ٩٩۵ تومان پایین آمد، اما حدود ساعت هفت عصر، بر بهای چهار‌هزار تومان ثابت شده بود.

خبرنگار «شرق» دیروز به بازارهای طلا، ارز و سرمایه تهران سر زد تا از زبان خود بازاری‌ها بشنود که چه بر آنها می‌گذرد؛ همان‌هایی که برخی‌شان خوشحال بودند و آن دیگران نگران. برخی خوشحال از سود لحظه‌ای که می‌بردند و برخی بی‌آنکه نوری در آینده ببینند، روزهای پیش‌رو را هم مانند امروز و دیروز می‌دیدند. 

 کارشناسان می‌گویند جهش پاییزی ۵٠٠ تومانی قیمت دلار دلایل بنیادی زیادی دارد؛ «تقویت شاخص جهانی دلار»، «تورم انباشته» سال‌های گذشته، «تقاضای احتیاطی» پس از ترامپ، «تقاضای ارز مسافرتی» که هر سال با نزدیکی به ژانویه رخ می‌دهد، «تقاضای ارز واردکننده‌ها» با توجه به نزدیکی به نوروز و «کاهش درآمدهای نفتی دولت». (مربوط به سال‌های گذشته). مردانی که از شوق سود بیشتر، سرمای هوا را فراموش کرده‌اند و با همه وجود فریاد می‌زنند، اما کاری به حرف‌های کارشناسی ندارند.

برخی دلشان پُر است. اینجا سبزه‌میدان است؛ از بازار سرپوشیده (١۵ خرداد) که بیرون بیایی و سمت چپ را بگیری و کمی پیاده بروی، دلارفروشان را می‌بینی. همه‌شان مرد هستند؛ چه خریدارها و چه فروشنده‌ها. همه داد می‌زنند، فریاد می‌زنند. اگر ندانی که دلار و سکه خریدوفروش می‌کنند، هوا برت می‌دارد که دعوایی بزرگ، این مردان را به جان هم انداخته است. چندنفری برای خودشان گعده گرفته‌اند. هرکدام روی یک سکو ایستاده‌اند و فریاد می‌زنند؛ مردمی پایین، زیر پایشان جمع شده‌اند و همه با هم هوار می‌کشند. برایشان عجیب است که یک زن میانشان ایستاده است. یکی از فروشنده‌ها را از پله پایین می‌کشم و می‌پرسم: «چه خبر است؟ این‌همه هیاهو که چه؟می‌گوید: «فکر می‌کنید کم است؟ از موقعی که برجام شده، همه‌چیز خیلی راکد است. شما ناراحتید که کسب ما هم رونق گرفته؟»می‌گویم: «نه! اما به نظرتان چرا دلار گران شد؟»می‌گوید: «در ایران هیچ‌چیز از پیش روشن نیست. خیلی‌وقت‌ها قیمت‌ها بی‌دلیل و ناگهانی بالا و پایین می‌رود. شاید اصلا معلوم نشود چرا این اتفاق افتاد. شاید یکی از اصلی‌ها با دست‌کاری خاصی قیمت‌ها را تغییر می‌دهد؛ شاید هم هیچ‌وقت معلوم نشود ماجرا چه بوده».

چشم‌هایش برقی می‌زند و می‌خندد: «خانم! اینها مهم نیست؛ مهم این است که حس من که چندسالی است شغلم این است، می‌گوید این دلار گران‌تر هم خواهد شد؛ شما هم جای این حرف‌ها برو اگر پولی داری بیاور و دلار ببر». فروشنده دیگری از سر کنجکاوی نزدیک شده، حرف را می‌گیرد: «قیمت‌ها بالا رفته و مردم که مدتی طولانی است پول‌هایشان را خرج خاصی نکرده‌اند، خب، می‌آیند و دلار می‌خرند دیگر. همین امروز من چند نفر را دیدم که پولشان را از بانک درآوردند؛ خب؛ اینها امروز دلار می‌خرند؛ چند روز بعد گران‌تر می‌فروشند و دوباره پول بیشترشده‌شان را می‌برند و در بانک می‌خوابانند». 

وعده آقای رئیس‌کل دود شد
هرچند همین دو هفته پیش رئیس کل بانک مرکزی دست‌به‌دامن پتروشیمی‌ها شده بود تا بازار تنظیم شود. او وعده داده بود به‌زودی و در سه ماه پایانی سال دلار ارزان می‌شود. روز نخست از سه ماهه آخر سال، اما دلار گران شد.موج نخست گرانی دلار، با رئیس‌جمهوری‌شدن دونالد ترامپ بود. نه‌تنها در ایران که در همه بورس‌های جهانی نرخ برابری دلار برابر سبدی از ارزها رشد کرد. تقویت این ارز آمریکایی و ریزش بورس‌های دیگر، بازار ارز ایران را هم درنوردید.

موج دوم، پس از ترامپ و هم‌زمان با رفتن لایحه بودجه سال ١٣٩۶ به مجلس بود. در این لایحه، قیمت دلار مبادله‌ای یا دولتی سه‌هزارو ٣٠٠ تومان، یعنی ٣٠٠ تومان گران‌تر از امسال در نظر گرفته شده است؛ دیگر آنکه، در لایحه جدید، رقم بودجه عمرانی با ۶٢ هزار میلیارد تومان، حدود ٩ درصد نسبت به امسال رشد کرده است؛ این یعنی نیاز دولت به منابع بیشتر خواهد شد و دلار بیشتری را به ریال تبدیل خواهد کرد تا پروژه‌های عمرانی را آغاز کند. این دو نکته با تأثیر بر بازار ارز، آن را با تکانه مواجه کردند؛ به‌گونه‌ای که بیشتر ارزهای مهم بازار روند صعودی به خود گرفتند. ایران اما شرایط ویژه‌ای دارد. اقتصاد زیر هاله‌ای از رکود گرفتار شده است و مردم به «تولید» با دیده تردید می‌نگرند؛ برای همین است که به بازارهایی مانند دلار، طلا، بورس، خودرو، مسکن و مانند اینها گرایش ویژه‌ای دارند. بازارهایی مانند دلار و طلا، با توان جذب سرمایه‌های کوچک همواره محبوب هستند؛ مردم هم با توان کسب آسان درآمد، همواره به اینها اعتماد می‌کنند. تلنگری کوچک می‌تواند اینها را ملتهب کند.

هرچند شیوه مدیریت دولتی این بازارها هم نقش مؤثری در این پدیده دارد.این روزها برهه حساسی برای کابینه است؛ سال پایانی دولت یازدهم و نزدیک‌شدن به انتخابات، حساسیت تغییر لحظه‌ای نرخ این ارز را دوچندان کرده است. ماه‌های گذشته دولت مدام از یکسان‌سازی نرخ ارز دم زده و آن را یکی از اهداف مشخصش برشمرده است. حالا چند ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری، دوباره قیمت دلار در وضعیت قرمز قرار گرفته است. 

پتروشیمی‌ها حرف‌شنوی نداشتند
معاون سابق ارزی بانک مرکزی در این زمینه به «شرق» توضیح می‌دهد: به گمان من بیشتر تقاضای این روزها، مربوط به سفته‌بازی است؛ بخشی از آن مربوط به تقاضای احتیاطی واردکننده‌های کالاهای واسطه‌ای و مواد اولیه است و بخش دیگری هم مربوط به ارجاع کالاهای موجود در اتاق مبادلات به بازار. سیدکمال سیدعلی ادامه می‌دهد: مسئله دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، فروش ارز حاصل از نفت است. به گمان من زمانی که فعالان بازار حس می‌کنند قیمت ارز بالا می‌رود از فروش آن اجتناب می‌کنند تا قیمت بالاتر برود. او با اشاره به جلسه رئیس کل بانک مرکزی با صادرکننده‌های بزرگ پتروشیمی ادامه می‌دهد: به‌هرحال سخنان آقای سیف، دستوری نیست که مطمئن باشیم اجرا می‌شود؛ گفته‌های او بیش از هرچه، ارشادی و توصیه‌ای است. برای همین هم پتروشیمی‌ها حرف‌شنوی خاصی از او نداشتند.

احتمالا آنها با نگه‌داشتن ارزشان توان این را دارند که قیمت‌ها را در بازار بالا بکشند. سیدعلی می‌گوید: به گمان من اکنون تنها راه برای بهبود وضعیت ارز ایران، این است که دولت ترامپ هرچه سریع‌تر مواضعش را درباره ایران اعلام کند. تا آن زمان باید منتظر باشیم؛ چراکه پس از ترامپ نوعی تقاضای تورمی و احتیاطی در بازار ارز ایران شکل گرفته است. تا زمانی که سیاست‌های ترامپ در قبال ایران اعلام نشود، این بی‌ثباتی ادامه خواهد داشت؛ چراکه برخی به‌ دلیل نگرانی از قیمت ارز همواره برای خرید اقدام می‌کنند. او تأکید می‌کند نکته‌ای که نباید نادیده گرفته شود این است که نرخ برابری دلار با ارزهای دیگر در دو تا سه سال گذشته حدود ١٢ درصد رشد کرده است؛ این افزایش می‌تواند در مقاطع حساس، خودش را در بازار ارز ایران نشان دهد. 


منبع: alef.ir