در پسِ لبخندهای کودکان کار
آرشام تاجور- روزنامه بهار
لیگ پرشین شب عید غدیر پایان یافت. مسابقهای بین تیمهای کودکان کار. کودکان کار برای مدت یک هفته با هم مسابقه فوتبال دادند.لبخند و شادی بر چهره آنان عیان بود، خرسند از رهایی از کار و تماشاچیان نیز در اوج عواطف و احساسات بودند. دیدن عکسهای تیمها برای جمع شدن اشک در چشمها کافی بود. درد آورترین عکس شاید عکسی از اهدای مدال به تیم کوره محمودآباد بود. بله درست شنیدید تیم کودکان کارِ کوره محمودآباد مدال گرفتند. لبخند زدند و احتمالا احساسات تماشاچیان با دیدن این لحظات به اوج رسیده است. عدهای نیز در شبکههای اجتماعی از دست اندرکاران مراسم که به قول آنها قدمی برای بهبود وضعیت جامعه برمیدارند، تشکر میکردند. عضو شورای شهر تهران، خبرنگاران، برخی فوتبالیستها و. . . همه بودند. برای حضور در خوشی کوچک.
امروز دیگر لیگ پرشین ادامه ندارد، با پایان آن مسابقات کودکان به کار باز میگردند. احتمالا امروز تیم کوره محمودآباد به محل کوره محمودآباد بازگشته و کار آغاز شده است. این خوشی کوچک تمام شد، احساسات تماشاچیان احتمالا با تشویقهای مداوم کودکان ارضا شد، شاید ذوق و دلخوشی در چهره این کودکان موجب خرسندی تماشاچیان نیز شده باشد. حالا دیگر کودکان ماندهاند و تلخیهای بزرگ، تلخی بزرگ کار، آن هم مخصوص کودکان.اما به سوالات اساسی پاسخ داده نشد. قرار است آخرش چه اتفاقی را شاهد باشیم؟ پایان آن تغییر وضعیت (همه) ی کودکان کار است یا قرار است یک مقدار دور هم خوش بگذرانیم؟ دلیل ایجاد کودکان کار چیست؟ مقابله با به کارگیری کودکان در کار وظیفه چه کسانی است؟ و چه کسانی در این مسیر کوتاهی کردهاند؟ مجموع درآمد ریالی از ابتدای سال ۹۲ تا پایان آبان ۹۵ از فروش نفت ۲۲۷ هزار و ۸۲۵ میلیارد تومان بوده است، تاثیر این درآمد بر کودکان کار چه بوده است؟ سهم کودکان کار از این درآمدها چقدر بوده است؟ با توجه به آنکه براساس شاخص رفاه لگاتوم رتبه ایران از لحاظ شاخص رفاه ۱۲ پله نزول کرده است، با این خوشیهای مقطعی برای کودکان چه تغییری در شرایط زندگی آنها به وجود میآید؟ آیا در کشور شاهد افزایش تعداد کودکان کار، کولبران و بیکاران هستیم یا در مسیر کاهش آن حرکت میکنیم؟ آیا در حالیکه کودکان همچنان ملزم به بازگشت به کار هستند این مسابقات فرصتی برای بازگرداندن کودکان به کودکی ایجاد کرده است یا موجب عادیسازی این شده است که گویا بخشی از کودکان مجبور به کار هستند و مانع ادامه این کار نمیتوان شد؟ و احتمالا ما هم تنها میتوانیم با تشویق آنها درحالیکه فوتبال بازی میکنند به آنها دلخوشی دهیم و دیگر از این بیشتر جزو وظایف ما نیست؟ آیا بهتر نیست به جای استفاده از اعضای شورای شهر در این مراسم برای اهدای مدال از آنها بپرسیم برای بهبود شرایط همه کودکان کار این شهر چه کردهاید؟ آیا بهتر نیست به آنها اجازه عکس گرفتن با این کودکان را ندهیم و به جای آن از برنامههای آنها برای کاستن از تعداد کودکان کار بپرسیم؟ جایگاه (اعتراض به تضاد طبقاتی) در این مراسم کجاست؟ اگر این اعتراض جزو وظایف این برنامهها نیست پس چطور میتوان با کمک به این جمعیتها به کاستن از فلاکت امید داشت؟به امید روزی که همه با هم بپرسیم مگر تفاوت این کودکان با بقیه کودکان چه بود که اینها مجبور به کار هستند؟ البته برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید بپرسیم مگر تفاوت جوانان مملکت با فرزند آن نماینده مجلس چه بود که آن آقازاده شهردار شد؟ دست تمام کسانیکه خالصانه برای بهبود وضعیت کودکان کار میجنگند را میبوسم.
منبع: بهارنیوز