در مذمت «قالتاق»های سیاسی
رضا صادقیان
زمین حاصلخیز سیاست در کشورهای کمتر توسعه یافته به دلیل نداشتن سیستم حزبی و نامشخص بودن مرزبندیهای جریانهای سیاسی و کنشگران اجتماعی، بستر رشد نیروهای سیاسی میشوند که میتوان برخی از آنها را «قالتاق سیاسی» خواند. نیروهای بیبنیادی که برای کسب سود شخصی و قومی حاضرند به هر رنگی دربیاید، حتی به رنگ آن چیزی که سالها علیهاش مبارزه کرده است. کسانی که هر روز به رنگی در میآیند و با چرخش سیاستهای دولت مستقر، قبل از آنکه حکمی ابلاغ گردد، سیاستی تدوین و یا تبصرهای به بخشنامههای سابق الصاق گردد، آنان زودتر از همگان در صف اول برای دستورات جدید میدوند، سریعتر از کوکو دونده (میگ میگ خودمان!) .
همان کسانی که به گفته یکی از فعالان سیاسی از «جا کولری» ساختمان نهاد ریاست جمهوری به داخل عمارت میرفتند تا بلکه مدیریت، معاونت و یا صندلی را از آن خود کنند. قالتاق سیاسی گمان میکند زرنگ است. باهوش است. اینکه دارای «ژن خوب» باشد چندان روشن نیست. بدونتردید خودش را تیزهوشتر از دیگران هم میداند ولی قالتاق بودن ناخواسته در کنار «بیشعوری» نیز قرار میگیرد، به عبارتی قالتاق سیاسی خواهان چیزی است که ضد خودش را در شرایط مطلوب جذب میکند، ناآگاه از این جذب ناخواسته است ولی برای دیگران امری عیان و بیپرده است. کسی که خیال میکند دیگران از چرخیدنهای او باخبر نیستند و از چند و چون کارهایش اطلاع دقیق ندارند، قبل از آنکه زرنگ و باهوش باشد، قالتاق بیشعور است. شاید با پیشه کردن رویکرد شعبده بازی وتردستی در عرصه سیاست به مدت یکسال یا کمی بیشتر موفق به مخفی کردن شخصیتش شود، ولی در میان همان کنشگران شناخته خواهد شد.
بهراستی چرا این قالتاقها طرد نمیشوند و هر بار از دریچهای دیگری ورود میکنند؟ قالتاقهای سیاسی معمولا در کار خودشان موفق هستند، همین که سالها در عرصه سیاست و اجتماع راه خود میروند و در موقع ضرور به رنگ مورد علاقه چهرههای سیاسی و جریانها در میآیند، یعنی حضور پیروزمندی دارند. از همینرو بودن و زیست این قالتاقهای سیاسی برای کسانی که در دوران فعالیت سیاسیشان از اصولی حمایت میکردند و حاضر نشدند در جهتی خلاف آن نگاه اصولگرایانه-اصلاحطلبانه گام برداند، حامل ناامیدی هستند. در زمانهای که نزدیکی به جریانهای سیاسی به عنوان پیشزمینه ذهنی سیاسیون جهت ارزیابی فعالان سیاسی نقشی درخور توجه ایفا میکند، قالتاقهای سیاسی از جایی به مکانی دیگر میروند و سود حاصل از تغییر چهره را با فخرفروشی بیمثال فریاد میزنند.
قالتاق سیاسی یعنی کسانی که شخصیت سیاسی خود را وامدار جریان اصلاحطلب است، ولی در مقابل جریان اصولگرا حرفی برای گفتن به عنوان نیروی اصلاحگر ندارد، سخن از وحدت و همدلی در عرصه ملی نیست، جان کلام نقد رفتاری است که در عرصه سیاسی و اجتماعی سراسر هزینهساز است. قالتاق-شارلاتان سیاسی نابود کننده سرمایه اجتماعی است. قالتاق سیاسی کسی است که برای گرفتن ناچیزترین امتیاز، حتی خرید دو حلقه لاستیک اتومبیل به قیمت تعاونی حاضر میشود ساعتها در نقد دوستان سیاسی سابق در مقابل حریف سیاسی مجیز گوید. قالتاق سیاسی یعنی آفت، بیماری که آنقدر واگیردار هست که به جان بسیاری از افراد کمآگاه سیاسی بشیند و ریشه جان آنان را با عواقب غیرقابل محاسبه در سپهر عمومی آلوده کند. بهراستی راهی برای مقابله با این افراد وجود ندارد.
نسخهای برای درمان این بلای سیاسی در دست نیست. اما، احزاب میتوانند با بستن راه ورود این افراد و جلوگیری از نشست و برخاست قالتاقها با شاخه جوانان، یا اخراج آنان در هر سطح حزبی از ورود این ویروس به بدنه خود جلوگیری کنند. دیگر آنکه، قالتاقهای سیاسی در فضای تاریک و غیرشفاف زیست میکنند، چنانچه از آنان طلب شفافیت شود و یا یکی از اصول غیرقابل چشمپوشی فعالیت سیاسی شفافیت عنوان شود، بدونتردید شاهد کمتر شدن و نه از میان رفتن شیادان در میدان سیاست هستیم.
منبع: بهارنیوز