درک تپش نبض جامعه
رضا صادقیان- روزنامه بهار
آخرین اطلاعات منتشر شده توسط درگاه پایش جامعه اطلاعاتی در مورد شمار کاربران اینترنت در سال ۹۵، روند افزایشی استفاده از اینترنت در سالهای اخیر را نشان میدهد. وضعیتی که در سالهای گذشته و بعد از بهرهجویی شهروندان از گوشیهای هوشمند نیز با آن روبرو بودیم. براساس این سنجش آماری، بیش از چهل میلیون کاربر اینترنت در کشور فعال هستند، شاید برای برخی دیدن عدد ۵۷ که نشانه درصد کاربرانی است که به دنبال سرگرمی و تفریح در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هستند به نوعی حکایت بیاهمیت بودن این ابزارها را نشان میدهد، در صورتی که نمیتوان به سادگی رای به اهمیت بیش ازاندازه این ابزارها و یا غیرمهم بودن آنان داد. آنچه در حال حاضر مهمتر از شمارگان کاربران اینترنت در کشور است، دقت به تعداد کاربران شبکههای اجتماعی است. عدد ۳۰ میلیون کاربر شبکههای اجتماعی برای هر ناظر رویدادهای جامعه همزمان خیره و گمراه کننده خواهد بود.
آنچه از اهمیت بیشتری در زمان انتخابات برخوردار است، استفاده از ظرفیت این ابزارها و از دست ندادن فضای واقعی در جامعه است. نمیتوان تمام سرمایه و سیاستهای تبلیغی خود را روانه دنیای مجازی و درصددترغیب کاربران شبکههای اجتماعی به مشارکت در انتخابات متمرکز کرد و از روشهای دیگر، از جمله دعوت به مشارکت به صورت چهره به چهره در انتخابات غفلت کرد. اگر جمعیت کشور را نزدیک به ۸۰ میلیون شهروند ایرانی در نظر آوریم، تنها نیمی از جمعت کشور در شبکههای اجتماعی حضور دارند. نیمی دیگر از جمعیت کشور تنها از منابع رسمی نشر خبر، اخبار را دریافت میکنند، منابعی مانند صدا و سیما و برنامههای رادیویی. مهمتر آنکه براساس اطلاعات منتشر شده درباره شهروندان واجد رای در انتخابات ریاست جمهوری توسط وزارت کشور، با جمعیتی بیش از ۵۵ میلیون نفر در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو مواجه هستیم. براساس آمارهای موجود نمیتوان به این باور رسید که همین جمعیت واجد رای در شبکههای اجتماعی حضور داشته و میتوان با تبلیغات پیوسته موفق به کسب رای آنان شد. نبض جامعه در جایی دیگر نیز میتپد.
غفلت از رای مردم کوچه و خیابان و شهروندانی که گاه از بامداد تا شامگاه برای کسب روزی حلال در بیرون از خانه به سر میبرند فرجام خوشی را برای طرفداران تبلیغات در شبکههای اجتماعی به دنیال نخواهد داشت. فراموش کردن نقش تاثیرگذار شهروندانی که در این فضا حضور ندارند و نادیده گرفتن میزان تاثیرگذاری آرای آنان در صندوقهای رای، منجر به شوک نهایی شوند. چنانچه همین روش ادامه پیدا کند دور از ذهن نیست که طرفداران فعالیت تبلیغی در شبکههای اجتماعی با نادیده گرفتن این بخش از آرای جامعه باعث کسب یک نتیجه ضعیف خواهند شد.
واگذاری نتیجه و غرق شدن در فضای مجازی سرانجام طرفداران اصلاحات و اعتدال ضربه میزند، نمیتوان صرفا در یک زمین بازی کرد و انتظار کسب نتیجه دلخواه را داشت. هنگامی که نتوان همزمان در دو فضای متفاوت و به صورت موازی اقدام به تبلیغات و اقناع شهروندان به رای دادن کرد، ناخواسته بخشی از آرای خاکستری، خاموش و شهروندانی که به این ابزارها دسترسی ندارند را از کف میدهیم.گویا باید با خودمان تکرار کنیم: همه شهروندان کشور در شبکههای اجتماعی حضور ندارند. مردمی که در روستاهای سراسر کشور زندگی میکنند، مردان و زنانی که حتی اسم و امکانات جدید گوشیهای هوشمند را تا به حال نشنیدن و صفحه لمسی این ابزار را با دستهای خودشان لمس نکردهاند، آنان نیز شهروندان این سرزمین و صاحبان رای هستند. نمیتوان چشمان خود را به اهمیت آرای آنان بست و به نقطهای دیگر خیره ماند.
بدونتردید حفظ و گسترش تبلیغات در شبکههای مجازی بسیار مهم است، ولی مهمتر از نشستن پای صفحه مانیتور و موافقت و یا مخالفت با نظرات تحریمکنندگان انتخابات و وارد جدل با دیگر کاندیدا شدن، بهتر آن است به سوی دعوت از شهروندان به مشارکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدای مورد نظرمان در خیابانهای شهر برویم. با ارسال پیام و یا بحثهای بیپایان در شبکههای اجتماعی نمیتوان آنقدر امیدوار بود که نام کاندیدای مطلوب ما از صندوق رای بیرون خواهد آمد. اکنون تپیدن نبض جامعه در دو موقعیت متفاوت است، شبکههای اجتماعی و میلیونها شهروندی که به این وسایل نوین دسترسی ندارند، اهمیت کاذب قائل شده برای گزینه نخست و ناچیز دیدن میزان آرای دومی به سادگی ما را با نتیجهای دیگر روبهرو خواهد ساخت.
منبع: بهارنیوز