خواست دشمن چیست؟
صادق صدرایی
در چند دوره اخیر انتخابات شاهد آن بودهایم که جریان اصوگرا با برجستهسازی بخشی از گفتههای مرحوم امام به نوعی در حال تخریب رقیب خود است. آنها با بزرگنمایی برخی تحلیلها در رسانههای خارج از کشور این گونه وانمود میکنند که گویا دولتهای جهان الان منتظر رای آوری نامزد رقیبشان هستند و در این راه هم از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد اما به واقع آیا کشورهایی که دشمن نامیده میشوند برایشان تفاوتی است بین روحانی و قالیباف و رییسی و دیگران؟
آیا به عنوان مثال روحانی رای بیاورد آنها جشن میگیرند و اگر نامزد اصولگرا بر سر کار بیاید عزا خواهند گرفت؟ به نظر میآید دنیای امروز پیچیدهتر از این شکل نگاههای تک بعدی مبتنی بر تقسیمبندی سیاه و سفید باشد. قاعدتا رقبای ایران از پیشرفت کشور در حوزهای مثل اقتصاد شادمان نخواهند شد و مثلا حضور دولتی که اقتصاد کشور را به معنای واقعی کلمه فلج کرده باشد برایشان دلنشینتر است تا حضور کسانی که با باور داشتن به الگوهای امتحان پس داده در همه نقاط جهان سعی در اصلاحات اقتصادی دارند. به عنوان نمونه اگر در راس قوه مجریه شخصی حضور داشته باشد که با در هم ریختن ساختارهای اقتصادی و عدم دنبال کردن هر نوع الگویی باعث مفاسدی عظیم و اقتصادی از هم گسیخته شود برای کشورهای رقیب کشورمان مورد مطلوبتری است تا افرادی که توان اداره کشور با وجود کاهش حیرت انگیز و به یکباره قیمت نفت را دارند.
همین امر در حوزه سیاست خارجی نیز به گونهای دیگر وجود دارد. اگر سیاسیون میانه رو سکان هدایت امور کشور را در دست داشته باشند از جهاتی برای بسیاری از کشورهای جهان که حتی شاید از منظر اقتصادی نیز رقیب به حساب میآیند باعث خرسندی است زیرا تندروهای ماجراجو علاوه بر برهم زدن قواعد بین المللی علاوه بر مردم خودشان به مردم سایر نقاط جهان هم آسیب وارد میکنند. از همین جهت کاملا طبیعی است که کشورهای مختلفی از حضور میانه روها در کشورهای دیگر استقبال کنند زیرا امکان مذاکره و دست یافتن به توافقات برد – برد با جریانات معتدل کشورهای مختلف بیشتر است. کوتاه سخن آن که برجستهسازی کلامی از بنیانگذار جمهوری اسلامی بی توجه به واقعیتهای پیچیده دنیای امروز و همین طور ظرف زمانی و مقتضیات شرایطی که آن سخن بیان شده است نشانگر سوء استفاده جناحی از بخش هایی از گفتههای رهبران کشور خواهد بود.
منبع: بهارنیوز