خرسند از افزایش تنش نباشیم
منصور قنواتی- مدیر مسوول بهار
سؤال این است: آیا تنش ایجاد شده تازه بر سر «قطر» بار دیگر سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران را به سر یک دو راهی سخت تصمیمگیری قرار داده است؟ از ظاهر قضیه اینگونه برمیآید که باید هر چه زودتر از این اختلاف فیمابین اعراب، نهایت استفاده را کرد و با جانبداری از قطر در مقابل عربستان و همپیمانانش ایستاد. این سادهترین شکل قضیه است. در واقع همان ضربالمثل قدیمی مبنای این تحلیل و سیاست است که «دشمن دشمن تو، دوست توست!» فیالواقع در این تحلیل باید به یکباره همه چیز را به فراموشی سپرد و کمترین نگاهی به گذشته نکرد.
اینکه تامین چندی قبل تروریستهای مورد حمایت قطر و عربستان را عامل حوادث خونین سوریه، عراق، بحرین و یمن معرفی میکردیم حالا باید فقط به تروریستهای مورد حمایت عربستان بسنده کرد! اما نگاه دیگر به این ماجرا که البته نیازمند وسعتنظر بیشتری دارد چیست؟! زاویه دید و تحلیل عمیقتر اینگونه است: عربستان سعودی و همپیمانانش دریافتهاند که تداوم وضعیت ناامن کنونی منطقه که پای آنها را عملا وارد جنگ و نزاع (یمن مستقیم، سوریه و عراق غیرمستقیم) نموده دورنمای نامطلوبی برای اقتصادشان را رقم خواهد زد که اثرات اولیه آن بروز و نمود پیدا کردهاند.
عربستان در حال حاضر یکی از نادر دورههای خاص اقتصادی خود را تجربه میکند که عمدتا ریشه در تاثیر بودجه نظامی این کشور و حضور مستقیمش در جنگ یمن و ناامنیهای بحرین و حضور نیابتیاش در سوریه، عراق و لیبی و حتی مصر ناخواسته فشار مضاعفی بر بودجه کاملا نفتیاش وارد ساخته است. فشاری که بودجه سال جاری تبعات منفی خود را در حوزههای مختلف سرمایهگذاری، اشتغال، حقوق و… گذاشته است. همه اینها موقعی به اقتصاد نفتی عربستان بیشتر فشار آورد که قیمت نفت در مقایسه با دوره ۵ ساله قبلتر به نیم، کاهش یافته است.
اگر عربستان را به عنوان نماد کشورهای محافظهکار عربی و حتی اسلامی در نظر بگیریم به خوبی درمییابیم که عصبانیت این اردوگاه از کشور کوچکی چون قطر صرفا به خاطر چند موضعگیری متفاوت منطقهای نبوده و ریشه ساختاری و نه صرفا ظاهری دارد. ساختاری از این منظر که اقتصاد اغلب ممالک منطقه به شدت تحت تاثیر ناامنی در منطقه و حضور مستقیم و یا نیابتی در نزاعهای موجود در کشورهای مختلف قرار گرفته است. این تاثیر منفی البته صرفا به اردوگاه ممالک طیف عربستان خلاصه نمیشود و اقتصاد کشورهای بیطرف (اردن، کویت، افغانستان و…) و یا کشورهای اردوگاه مقابل عربستان شامل ایران، عراق، حزباله لبنان و سوریه را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داده است، اما در عربستان و اردوگاه این کشور اثرات منفی این بحران منطقهای و جنگ خونین و تبعات اجتماعی- اقتصادی و بینالملل آن سریعتر از دو اردوگاه دیگر مورد اشاره، اثرات خود را بروز داده است.
با این اوصاف باید واقعبینانه و نه براساس آن ضربالمثل پیش گفته (دشمن دشمن تو، دوست دوست) با این بحران جدید مواجه شد. باید دیپلماتهای همه ممالک منطقهای اعم از عربی و اسلامی دریافته باشند که هر چقدر بیشتر ناامنی، جنگ، مهاجرت، خونریزی، بمباران و… تداوم یابد به همان میزان اثرات معکوس و منفی بر اوضاع کل منطقه باقی خواهد گذاشت و هیچ کشوری نمیتواند در دراز مدت از آتش این بحران خود را مصون بدارد. آتشی که روز به روز در حوزههای اجتماعی، جغرافیایی، اقتصادی شعلهور شده و به مرور افروختهتر خواهد شد.
لذاست که باید از بروز این بحران جدید ناخشنود بود و به دوستانی که از این بحران به وجد آمدند نهیب زد که آقایان؛ منطقه خاورمیانه بیش از این توان تنش، جنگ و خونریزی ندارد. به فکر صلح، گفتوگو، مدارا و تعامل سازنده فیمابین باشیم. میلیونها آسیبدیده و آواره، صدها هزار کشته شده، با حجمی انبوه از ویرانی و خسران مالی کافی نیست که به خود بیاییم که برای منطقه آرزوی آرامش و نه تنش بیشتر داشته باشیم؟! عقل و انسانیت پاسخ میدهد: چرا، باید به فکر کاهش تنشها و نه افزایش آنها بود که دودش بیش از این به چشمهای مضطرب ملل منطقه نرود.
منبع: بهارنیوز