حقه انگلیس به فاجعه در خاورمیانه انجامید
با تاسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ که بیتردید و البته به صورت غیرمستقیم به بیانیه بالفور ارتباط داشت، مناقشه بر سر فلسطین، ابعادی وحشتناک به خود گرفت. این ماجرا از آن زمان تاکنون و البته در شکلهای مختلف عرصه سیاست جهان را تحت تاثیر قرار داده است.

دیپلماسی هنری است که منافع متقابل را چنان موازنه کند که همه طرفها خود را برنده بدانند. با توجه به این تعریف میتوان نتیجه گرفت آن نامهای که آرتور بالفور وزیر خارجه بریتانیا در ۲ نوامبر ۱۹۱۷ ارسال کرد، یک فاجعه دیپلماتیک بود.
البته این فاجعه به خود این نامه ارتباطی ندارد. آرتور بالفور یا همان سیاستمدار باتجربه و کهنهکار که از ۴۰ سال قبل در پارلمان نماینده بود و از ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۵ نخستوزیری بریتانیا را بر عهده داشت، در آن روز جمعه طی نامهای خطاب به نماینده و چهره برجسته صهیونیسم در بریتانیای کبیر یعنی «لیونل والتر روتشیلد»، تنها از تلاشهایی اندک برای امری مهم گفت:
این در حالی بود که بریتانیا مدتها قبل موافقت کتبی خود را نیز در مورد حمایت از طرف دیگر این ماجرا اعلام کرده بود، زیرا «هنری مک ماهون»، کمیسر ارشد امپراتوری در مصر، در سال ۱۹۱۵ به حاکم وقت مکه یعنی «حسین بن علی» گفته بود که بریتانیا با تاسیس پادشاهی شامل محدودهای از فلسطین تا سواحل خلیج فارس، موافق است.
بیتردید بالفور از این داستان باخبر بود، به همین خاطر هم در نامهاش، به محدودیتها برای تاسیس کشوری یهود و مخالفتهای جهانی با آن اشاره کرد و نوشت: «البته مستحضر هستید که این مهم نباید حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی حاضر در فلسطین و یا حقوق و موقعیت سیاسی یهودیان در دیگر کشورها را مورد تردید قرار دهد.» البته گیرنده این نامه اصلا این محدودیتها و شروط را قبول نداشت و یا حداقل آن را جدی نمیگرفت.
روتشیلد به هر حال ضمن اعلام موافقت بالفور گفت که «این مسئله بزرگترین رویداد در تاریخ ۱۸۰۰ ساله یهود به شمار میآید.»
لندن از فلسطین، اردن امروزی و عراق به عنوان سرزمینهای میانی مهم در مسیر هندوستان یاد میکرد و در مورد مالکیت و استعمار این کشورها ادعا داشت.
از سوی دیگر فرانسه خواهان لبنان، سوریه و مناطق کردنشین این منطقه بود. در این میان فلسطین به دلایل تاریخی و مذهبی داغترین حوزه محسوب میشد و قرار بر این بود که به صورت مشترک اداره شود.
در نوامبر سال ۱۹۱۷ معلوم شد که برد با جامعه یهودیان حاضر در روسیه و آمریکا بوده است؛ زیرا روسیه در حال تغییر و تحولات اساسی ناشی از انقلاب بود و تمایلی برای جنگ مورد نظر لندن نشان نمیداد. ایالات متحده آمریکا هم که به شدت تحت نفوذ یهودیان قرار داشت تازه برای شرکت در جنگ در حال آماده کردن نیروهایش بود.
بریتانیاییها پس از پیروزی سال ۱۹۱۸ نیز همین تاکتیک را با غوغا و هیاهو به کار گرفتند. در سال ۱۹۲۲ فلسطین به عنوان منطقه تحت قیمومیت بریتانیا اعلام و بیانیه بالفور به عنوان بخشی از پرونده قیمومیت که تعارضی با حقوق بینالملل ندارد به رسمیت شناخته شد.
در همان حال که صهیونیستها با شتابی مثالزدنی در حال سازماندهی مهاجرت یهودیان به فلسطین و خرید زمین و املاک و تاسیس یک کشور مستقل بودند، اعراب فلسطینی یا همان صاحبان اصلی این سرزمین غالبا برای حفظ حقوق خود راه به جایی نبرده و چارهای به غیر از اعمال خشونت نداشتند.
بدین ترتیب لندن از مهاجرت یهودیان در جهت منافع خود بهره برد. در سال ۱۹۱۸ در کشور فلسطین ۶۶ هزار یهودی و بیش از ۵۷۳ هزار عرب زندگی میکردند.
این وضعیت تا سال ۱۹۳۶ به ۳۷۰ هزار عرب و ۹۵۵ هزار یهودی تغییر کرد. مهاجران یهودی غالبا از اروپای شرقی و آلمان هیتلری به فلسطین سرازیر میشدند؛ اما علیرغم آنکه از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۶ نزدیک به ۴۰ هزار یهودی آلمانی به مناطق تحت قیمومیت بریتانیا مهاجرت کردند، این رقم از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰ به ۱۳۵۰۰ مهاجر قانونی آلمانی کاهش یافت.
دلیل این کاهش این بود که بریتانیای کبیر نمیخواست در مناطق عربنشین تحت سلطهاش به ویژه در مصر خطر شورش و طغیان را افزایش دهد. به عبارت بهتر بریتانیا ترجیح میداد که اعراب در جنگ علیه آلمان تقریبا در آرامش و سکون باشند.
بیانیه بالفور که در واقع نباید هیچ ارتباطی با موضوع فلسطین داشته باشد، از نظر اکثریت اعراب یک خیانت و «علت اصلی» مناقشه خاورمیانه به شمار میآید. هرچند بسیاری از اسرائیلیها نظر دیگری دارند و راهحل دو دولت و دو کشور را نخستین گام در جهت حل این مناقشه میدانند.
بسیاری از گروههای فلسطینی در اسرائیل و لندن به مناسبت یکصدمین سالگرد انتشار بیانیه بالفور، مراسم و تظاهرات برگزار کردند. آیدا توما سلیمان، نماینده عرب پارلمان اسرائیل ضمن انتقاد شدید از بیانیه بالفور اعتقاد دارد که بالفور با این کار حقوق سیاسی و ملی ملت فلسطین را پایمال و راه را برای بیرون راندن فلسطینیان از سرزمین خود در سال ۱۹۴۸ هموار کرد. به همین دلیل اعراب از پایان سال ۱۹۱۷ به عنوان پایان کار ۹۰ درصد از ملت فلسطین یاد میکنند.
در این میان تشکیلات خودگردان فلسطینی از دولت بریتانیا خواسته است که به صورت رسمی بابت اقدامات خود در آن سالها عذرخواهی کند؛ اما سفارت بریتانیا در تلآویو واکنش سردی به این خواسته نشان داده و اعلام کرده است که بریتانیای کبیر به سهم و مشارکت خود در تاسیس کشور اسرائیل افتخار میکند!
منبع: تاریخ ایرانی
منبع: فرادید