جایی​برای به​رسمیت شناختن​​فردیت کودکان

روزنامه بهاردر ابتدای هفته گذشته، معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط‌زیست، در سخنرانی‌ای به تاسیس چندین «مدرسه طبیعت» در سطح کشور اشاره کرد و از آن به‌عنوان دست‌آوردی در جهت فرهنگ‌سازی یاد کرد. این اولین‌بار نبود که ابتکار در این باره سخن می‌گفت. در مرداد امسال هم ابتکار از تاسیس ۱۶ مدرسه طبیعت خبر داده بود. این پدیده که یاد کردن از آن باعث افتخار رئیس سازمان محیط زیست است، چیست؟ از کجا آمده و چه می‌کند؟ *** مدرسه‌ای برای ترویج عشق به طبیعت بسیاری از کودکان و نوجوانان، امروزه فرصت تجربه طبیعت را ندارند و شناخت آنها از طبیعت محدود به رسانه‌ها و دنیای مجازی شده است. هنگامی که تجربه‌ای وجود نداشته باشد در پی آن عشقی هم به وجود نخواهد آمد و هنگامی که عشقی وجود نداشته باشد، آگاهی نیز به تنهایی راهی پیش نخواهد برد.در جریان تجربه مستمر و ملموس طبیعت، ارزش‌های طبیعت در کودکان نهادینه می‌شود و در آینده موجب عشق و احترام آنها به محیط زیست خواهد شد. در این صورت می‌توان انتظار نسلی را داشت که دغدغه‌های محیط زیستی بیشتری داشته باشند و نسبت به مسائل مربوط به آن واکنش نشان دهند. یکی از روش‌هایی که می‌تواند به ایجاد تجربه مستمر کودکان با طبیعت کمک کند، «مدارس طبیعت» هستند. مدرسه طبیعت رویکرد جدیدی است که از اواخر دهه ۵۰ میلادی در جهان گسترش پیدا کرده است. در این مدارس فرصت تجربه، کشف، تخیل و خیال‌بافی، همکاری و تعامل فراهم میشود تا کودکان آزادانه، سرخوشانه و خودانگیخته حضور در طبیعت را تجربه کنند. در مدارس طبیعت آموزش کلاسیک و مستقیم پرهیز می‌شود و هیچ گونه اطلاعاتی در مورد طبیعت، همچون انقراض گونه‌ها، شکار، آلودگی و خطرات آن داده نمی‌شود. مدرسه طبیعت در ایران ایده ترویج مدارس طبیعت در ایران را «عبدالحسین وهاب‌زاده» داده است. بوم‌شناس و فعال محیط‌زیستی از خراسان که در سال ۱۳۸۴ برنده جایزه ملی محیط‌زیست شده است و در سال ۱۳۸۵ هم جایزه «مهرگان علم» را به خود اختصاص داده است. ایده مدرسه طبیعت، حاصل سال‌های طولانی تدریس و تجربیات وی است و از  منظر او گره‌گشای آموزش‌های ناکارآمد  محیط‌زیست است. عبدالحسین وهاب‌زاده در حال ترویج ایده مدرسه طبیعت در سرتاسر ایران است. بر پایه‌ تلاش او تا کنون مدارس طبیعت زیادی در سطح کشور فعال شده‌اند. چنان‌که گفته شد در مردادماه امسال تعداد این مدارس به ۱۶ رسیده بود و در مهرماه هم به گفته محمد درویش، مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان محیط زیست، این تعداد به ۲۰ رسیده بوده است. درویش در سخنان مهرماهش گفته بود که تعداد این مدارس تا انتهای سال جاری دو برابر خواهد شد. مشهد، تهران، کرمانشاه، همدان، تبریز، رشت، دماوند، ساری، قشم و… مدارس طبیعت اندک‌اندک در سراسر ایران پاگیر می‌شوند. همایشی برای کودکان و طبیعت روز پنج‌شنبه شانزدهم دی‌ماه سال جاری، دانشگاه شهید رجایی تهران، میزبان همایشی به نام «کودک و طبیعت» بود. همایشی که عبدالحسین وهاب‌زاده و محمد درویش از سخنرانان اصلی آن بودند.عبدالحسین وهاب‌زاده در این همایش  با انتقاد از وضعیت آموزشی کودکان در کشور اظهار کرد: راه حل وضعیت بد آموزشی در کشور، تاسیس و گسترش مدارس طبیعت است. میلیون‌ها سال پیش فرزندان‌مان در طبیعت رشد می‌کردند و آموزش می‌دیدند. آن‌ها از طریق بازی با سایر کودکان در طبیعت آزاد و رها همه چیز را یاد می‌گرفتند. این مدارس در ابتدا نویدی برای بازگشایی افق‌های جدید برای فرزندان‌مان بود ولی به تدریج این مدارس به شدت و وسعت عملی خود اضافه کرد و همین طور پیش‌ رفت تا اینکه امروز دیگر از تخیل، سرخوشی و شادابی بچه‌ها خبری نیست.  این فاجعه است که بچه‌ها خیال پرداز نباشند. کارهای بزرگ در آینده، از خیال‌پردازی کودکانه آن‌ها شروع می‌شود. برخی از کشورها از مسیر آموزش و پرورش رایج برگشته‌اند و بازی را مبنای رشد بچه‌ها قرار داده‌اند. ولی هنوز شرق آسیایی‌ها به فکر افزایش ساعات آموزش هستند و در ایران دانش آموز ابتدایی داریم که تا ۱۹ ساعت نیز سر کلاس‌های مختلف است. وی با بیان اینکه این روش آموزشی انحراف و خسارت‌ ایجاد کرده است، گفت: در شرایط حاضر هولناکی این وضعیت را می‌فهمیم. چه کسی می‌تواند از مدرسه و درس خاطره‌خوشی تعریف کند. من به عنوان یک بوم شناس کار خود را از کلاس درسم شروع کردم. دوست داشتم همیشه چشم دانشجویان از سر شادابی و انگیزه برق بزند و آن‌ها علاقه به کار و فعالیت بیش‌تر داشته باشند. به تدریج متوجه می‌شدم که برق چشم‌های آن‌ها کم‌سو می‌شود و هر روز منفعل تر می‌شوند. متهم اصلی در این وضعیت جوانان، در کودکی آموزش و مدرسه زودهنگام، عبوس، بی تحرک و بریده از واقعیت‌های زندگی ریشه دارد. مدارس کشور با کسب و کار پر رونق و کنکورداری‌ها عجین شده است، مدارس آلت دست کلاس‌های کنکور شده‌اند اگر زمانی کلاس‌های کنکور در آستانه ورود به دانشگاه بودند امروزه تا مهدکودک‌ها نیز گسترش پیدا کردند. شاید در این مدارس بچه‌ها دو زبانه بار بیایند و یاد بگیرند که پیانو بزنند اما این مدارس از رشد جامع که همه حواس آنها را تقویت کند و آنها را افرادی پرانگیزه، خلاق، خیال‌پرداز و سازگار با جامعه بار بیاورد، فاصله دارد. آموزش، نیازمند تحول بنیادی است ایده پرداز مدرسه طبیعت در ایران با اشاره به این‌که در شرایط حاضر، دسترسی به محیط‌زیست و طبیعت برای کودکان وجود ندارد، گفت: رفع این بلاها و آسیب‌های ناشی از آموزش زودهنگام احتیاج به تحول بنیادی دارد. باید فرصت فراغت، بازی و سرخوشی برای کودکان فراهم کنیم و باید از تلاش برای ایجاد دانشمندان خردسال دست برداریم. کودکان دانشمند به دنیا می‌آیند اما در مدارس، کنجکاوی و خلاقیت از آنها گرفته می‌شود. فقط کافیست به‌ آنها اجازه دهیم خودشان رشد کنند و خود مسائل خود را حل کنند. آموزش مانع خلاقیت کودکان شده است، اجازه دهیم کودکان خود تجربه کنند و آموزش ببینند. برای پرورش دانشمند نیاز به تغییر نگاه‌ها داریم. دانشمند چشم بینا، قدرت تخیل و قدرت حل مسئله و درک لازم از شرایط را باید داشته باشد تا جهان را از زاویه دیگری ببیند. آیا ما این‌ها را در مدارس به بچه‌ها می‌دهیم. وهاب زاده با بیان این‌که به رسمیت شناختن فردیت بچه‌ها تنها در مدارس طبیعت صورت می‌گیرد گفت: در این مدارس کودکان کاری را که دوست ندارند انجام نمی‌دهند. در این مدارس کودکان را تشویق نمی‌کنند بلکه با آنها همدلی می‌کنند. به طور کلی در این مدارس سعی می‌شود تجربه قدیم زیستگاهی برای کودکان زنده شود. بعد از ۲۰۰ سال کوبیدن بر طبل آموزش حالا از گفتمان جدید حرف می‌زنیم. مدرسه طبیعت به کودکان نگاه تکاملی می‌دهد. در کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک از تجربه طبیعت در کودکی به عنوان یک حق، سخنی برده نشده است؛ در حالی که می‌دانیم با حذف این تجربه فرد نمی‌تواند خلاق و شاد باشد. برای همین است که گفتمان جدید مدارس طبیعت نمی‌تواند به صورت دستوری با قانون و فرمان باشد. از همین رو سراغ دستگاه‌های دولتی نرفته‌ایم و خواستار آن نشدیم که به سرعت مدرسه طبیعت را از طریق قانون مسجل کنند چون باید فضای گفت‌وگو در این زمینه‌ها ایجاد شود. ۱ تا ده هکتار زمین در اختیار مدارس طبیعت مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست هم در این همایش با اشاره به اختصاص ۱ تا ۱۰ هکتاری زمین به مؤسسان مدارس طبیعت گفت: در چشم انداز ۱۰ ساله، این مدارس می‌توانند بازار کار ۲۰۰ هزار نفری برای فارغ التحصیلان حوزه محیط زیست و بستر توسعه اقتصاد کشور را ایجاد کنند. باید ببینیم چرا به سمت مدارس طبیعت رو آورده‌ایم و چرا سازمان حفاظت محیط‌زیست، مدارس طبیعت را راهکاری جدی برای کاهش بسیاری از بداخلاقی‌ها نسبت به محیط زیست می‌داند؟ همه راه‌ها را برای کاهش بداخلاقی‌ها در حوزه محیط زیست رفته‌ایم؛ محیط‌بانان را تا دندان مسلح کرده‌ایم. قوانین سخت گیرانه اعمال کرده‌ایم، اما هیچ یک از این‌ها عملا نتیجه نداد. این نشان می‌دهد که باید اتفاق دیگری در این سرزمین بیفتد تا هموطنان را تبدیل به ایران‌بان کنیم. محمد درویش با اشاره به خشک شدن دریاچه بختگان پرسید: چرا در «بختگان» که از ارزشمندترین تالاب‌های کشور و یکی از بی‌نظیرترین تالاب‌ها در جهان محسوب می‌شود و همزمان آب شور و شیرین در آن جریان دارد، چنین وضعیتی اتفاق افتاد؟ چرا به سمت توسعه کشاورزی ناپایدار با ساخت سدها رفتیم که در نتیجه آن ۵۰ هزار نفر از کشاورزان دچار تنش اجتماعی جدی شوند. علاوه بر این در تالاب گاوخونی اصفهان نیز چنین وضعیتی حاکم است. در هورالعظیم، هور‌الهویزه، حوزه دریاچه ارومیه با بحران‌های جدی روبرو هستیم. ما در این وضعیت مقصر هستیم و باید تلاش کنیم در مسیر درست قرار گیریم که اگر در مسیر درست حفاظت از محیط زیست و از طریق تاسیس و گسترش مدارس طبیعت قرار گیریم، در این صورت محیط زیست ارزش معنوی بسیاری پیدا می‌کند و دیگر ضد ارزش‌ها، ارزش جلوه نمی‌کند. متاسفانه در شرایط حاضر، سازمان‌های مردم‌نهاد محیط زیستی متاثر از رویه سیاسی به جای اینکه به مرام محیط‌زیستی خود پایبند باشند، از دسته‌های سیاسی حمایت می‌کنند. این در حالی ا‌ست که مدارس طبیعت می‌تواند پاسخ شایسته‌ای برای تربیت نسلی فارغ از این ادبیات باشد. به گفته درویش،علاوه بر همکاری دفتر مشارکت سازمان محیط زیست با واجدین شرایطی که قصد تاسیس مدارس طبیعت دارند از طریق اختصاص ۱ تا ۱۰ هکتار زمین، طی رایزنی‌هایی با برخی بانک‌ها وام‌هایی با سود کم برای تاسیس این مدارس اختصاص می‌یابد.


منبع: baharnews.ir