جایگزین حذف کنسرت چیست؟
روزنامه بهار: خبر لغو کنسرتها در شهرهای مختلف با وجود اطلاع رسانی و فروش بلیتها به امری عادی تبدیل شده است و این روند، اگر پیش از این حاصل نقطه نظرات برخی نهادها و ایجاد فشار بر دولت دوازدهم به نظر میرسید، حال این دیدگاه که این رویکردها شدت گرفتهاند تا محدودیتی جدی برای اهداف بلند مدت و وعدههای دولت در زمینه هنر ایجاد کنند و برآمده از آتش به اختیاری نهادهای مختلفی است. نهادهایی که فراتر از قانون و با ایجاد فشار، اقدام به لغو کنسرتها کردهاند و در این زمینه دادستانها و نیروی انتظامی چه بسا پیشقدم بوده اند. این دایره تنگتر هم شده است و لغو کنسرت از خوانندگان پاپ به خوانندگان صاحب نام موسیقی سنتی رسیده است و این بار شاهد لغو کنسرت استاد شهرام ناظری بودیم. کنسرتی از موسیقی سنتی که «آواز پارسی» نام دارد و در آن از بلندای شعر فارسی و فردوسی شاعر یاد میشود اما این کنسرت در گام اول که قرار بود در موطن فردوسی بزرگ برگزار شود، با حاشیههای بسیار لغو شد. این رویکرد اخیر و ادامه آن، تبعاتی دارد که ورود مسئولین و کارشناسان مربوطه را میطلبد و بیش از این شاید به هدررفت انرژی بزرگان هنر این سرزمین و محروم شدن یک ملت از هنری ناب را به دنبال خواهد داشت.
***
شرح واقعه
پلمب شدن سالن و در نهایت لغو کنسرت: کنسرت «آواز پارسی» با حضور شهرام ناظری و فرزندش حافظ ناظری در قوچان لغو شد و حاشیههای بسیاری در پی داشت. در روزهای گذشته خبر برگزاری کنسرت شهرام ناظری و حافظ ناظری در شهر قوچان همه جا پیچید و تقریباً همه دوستداران فرهنگ و هنر از این اتفاق باخبر شدند. خبر پلمب شدن سالن و در نهایت لغو این کنسرت تأیید شد، این یعنی باز هم تصمیم مدیران استانی در دقیقه ۹۰ برای جلوگیری از یک اتفاق هنری. انگار مسئولان استانی نمیدانند که هر تصمیم آنها در لغو و جلوگیری از برگزاری اتفاقهای هنری میتواند بازخوردهای نامناسبی علیه کشور داشته باشد. از هماکنون باید منتظر بود و دید که رسانههای ضدانقلاب چگونه این اتفاق را دستمایه اهداف شوم شان میکنند. این اتفاق از سوی رسانههای خارجی به کلیت سیاستهای کشور تعمیم داده خواهد شد و این در حالی است که همواره حمایت از فرهنگ و هنر ایرانی مورد توجه دولتها و نظام بوده است. شهرام ناظری بهعنوان خوانندهای بزرگ و پیشکسوت در عرصه موسیقی جایگاهی والا در هنر ایرانزمین دارد. او همواره کنسرتهایش را در تهران و شهرستانهای دیگر با عزت و احترام برگزار میکند. در آخر همین هفته جاری، شهرام ناظری و پسرش در تهران و در تالار وزارت کشور برای چند شب پروژه «آواز پارسی» را به صحنه میبرند، پروژهای که محوریتش سرودههای فردوسی است و ناظری میخواست آغاز کنسرتهای این پروژه از سرزمین فردوسی باشد اما این مهم هرگز رخ نداد. حال باید دید علت این ماجرا چیست و چهکسی مسئول این اتفاق است. وقتی شهرام ناظری خودش بهتنهایی میتواند نمادی از هنر و فرهنگ اصیل ایرانی باشد، چرا کنسرت او با وجود داشتن مجوز، لغو میشود.
در اخبار آمده است که رمضانعلی آذری دادستان قوچان علت لغو کنسرت شهرام ناظری و حافظ ناظری را نامناسب بودن سالن ورزشی کارگران این شهر بیان کرده است. او علت دیگر برای لغو این کنسرت را چینش نامناسب خانوادهها عنوان کرده است. این در حالی است که حمید ضیایی سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قوچان هم اعلام کرده که لغو کنسرت شهرام ناظری بدون ابلاغ کتبی صورت گرفته است. افشین تحفهگر، معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی هم در گفتوگو با یکی از رسانهها گفته بود: تمامی مجوزهای لازم برای اجرای این برنامه صادر شده و تاکنون هیچ ابلاغیه رسمی در خصوص لغو و یا به تعویق افتادن این برنامه به ما نرسیده است.»
واکنش حافظ ناظری نسبت به لغو کنسرت
حافظ ناظری – نوازنده و آهنگساز – شامگاه (۶ مردادماه) پس از برگزار نشدن کنسرت خودش و شهرام ناظری با عنوان «آواز پارسی، افسانه و مهر» در سالن کارگران شهرستان قوچان، در سخنانی گفت: مانند آدمهای جانی و در حالی که مشخص نیست چه خطایی مرتکب شدیم، با ما این رفتار میشود. موسیقیای که قرار بود اجرا کنیم، دربرگیرنده اشعار فردوسی است، چراکه اینجا خانه حضرت فردوسی است. من میتوانم بپذیرم که این شهر فضای مذهبی دارد و برای همه ما قابل احترام است، حتی اگر یکی از جوانان تازهکار موسیقی به این شهر بیاید و برایش مشکلی ایجاد شود، طبیعی است، اما پدر من، مردی است که جوانان و رزمندگان ایران با صدایش شهید شدند، چطور ممکن است با این برخورد مواجه شود؟
وی بیان کرد: حتی از خودم هم تعجب میکنم؛ با خودم میگویم چرا اینجا هستم، با توجه به اینکه با خوشی در آمریکا زندگی کردم و امکانات فراهم بود، اما به عشق مردم ایران همه آنها را رها کردم و به ایران آمدم. هر کاری که میکنیم مشکلی پیش میآید و نمیدانم چرا برای ما مشکل پیش میآید. در کنسرت یزد، کفن پوشیدند و جلوی در سالن برگزاری کنسرت آمدند. دفعه گذشته، سهبار قرار بود در قوچان کنسرت برگزار شود و کنسل شد. قرار بود بزرگان موسیقی دنیا را به ایران بیاوریم، اما اجازه این کار را ندادند.
این نوازنده و آهنگساز با بیان اینکه نمیدانم چرا با موسیقی فاخر و موسیقی سنتی اینطور رفتار میکنیم، گفت: این فرهنگ و تمدن ماست که باید به آن افتخار کنیم. در این میان عدهای باقی ماندهاند که سعی دارند این فرهنگ را حفظ و به جوانان انتقال دهند. باید خوشحال باشند که هزاران هزار نفر، بهخصوص جوانان زیر ۲۰ سال را در کنسرتهای «ناگفته» با موسیقی ایرانی آشتی دادیم. باید تشویق کنند نه اینکه در را پلمب کنند.
این نوازنده و آهنگساز اضافه کرد: حتی تا این قسمت هم پیش رفتیم که سازها را از سالن خارج کنیم و در محوطه بیرون، در کنار شما موسیقی اجرا کنیم؛ اما صحبتهایی شد که این اتفاق نیفتاد. همه ما برنامههای دیگری داریم که باید به آن بپردازیم. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که بتوانیم به شهر قوچان برگردیم و مطمئن هستم که شما هم ما را تنها نمیگذارید.
یادآوری جایگاه موسیقی شهرام ناظری
سابقه بیشمار کنسرت هایی که شهرام ناظری برگزار کرده است، نشان میدهد که مخاطبان موسیقی او از قشر فرهیخته جامعه هستند با چه آرامش و وجناتی، مخاطب کنسرت میشوند. آیا میتوان متصور شد که در کنسرت اسطوره آواز ایرانی خبری از جیغ، دست و هورا باشد که بتواند مسئلهسازی هم کند. آیا دافعهها تا به آن حد شده است که ادبیات کهن و موسیقی اصیل ایرانی هم جزو مسائل منشوری قرار گرفتهاند؟ جایگاه شهرام ناظری در فرهنگ و هنر ایرانزمین و حتی در سطح بینالمللی بر کسی پوشیده نیست. ادامه این روند، تنها موجب ایجاد فضاهای متشنج، آزردهخاطر شدن هنرمند بزرگی مانند شهرام ناظری، نارضایتی مردم علاقهمند به هنر و امنیتی شدن فضای هنری کشور میشود.
پیامدهای لغو کنسرت
انتظار مردم و عدمترک محل: طبق گزارشها هر چند گروه ناظریها از مخاطبان در انتظار مانده عذرخواهی کردند و درصدد رفع مشکل شدند اما مردمی که بلیتهای این کنسرت را خریده بودند تا نیمههای شب جلوی سالن حضور داشتند و حاضر نبودند محل راترک کنند. پر واضح است که شهرهای کوچک به خوراک مطلوب فرهنگی و هنری محرومترند و اجرای یک اثر ارزشمند هنری در شهرهای مختلف ایران، یعنی دربرگرفتن بخش بزرگتری از جامعه و در این اتفاق (در شهر قوچان) یعنی بهرهمند شدن مردمی که آرزوی یک اجرای خوب اثر هنری بر دلشان مانده است. در این شرایط تصور کنید وقتی یکی از استادان بزرگ آواز فرصتی برای شهروندان آن شهر فراهم میکند تا برای آنها کنسرتی مطلوب ارائه دهد، چه تعداد متقاضی خواهد داشت و رویکرد غیر مسئولانه و لغو چنین برنامه هایی چه پیامدهایی برای آن شهروندان خواهد داشت. دلزدگی اجتماعی و بی اعتمادی به نهادهای دولتی و حاکمیتی، اتفاق خوشایندی نیست که به سبب این نوع برخوردها در دل مردم ایجاد شود. بدتر این که این روند آتش به اختیاری، نه تنها احترامی برای مردم قائل نیست که مقام مسئولی هم به مردم منتظر و معترض، پاسخگو نمیشود.
اعزام شهرام ناظری به بیمارستان: در حالی که مردم در جلوی سالن اجرای کنسرت منتظر و نسبت به این اقدام غیر مسئولانه معترض بودند، شهرام ناظری و گروهش هم تا نیمههای شب در حال رایزنی برای برگزاری کنسرت بودند اما هیچ مقام مسئولی به آنان پاسخی روشن و قانعکننده نداده است. این روند در نهایت منجر به راهی بیمارستان شدن شهرام ناظری بهدلیل خستگی و فشار عصبی شد.
فرار چهرههای متخصص هنر: در پی این اتفاق، همان طور که حافظ ناظری در گفتگو با رسانهها یادآور شد در را روی کسی که صدایش در خون مردم ایران جاری است، پلمب کرده اند. شهرام ناظری، یکی از افتخارات موسیقی ایران و حافظ ناظری هم، نماینده موسیقی ایران در جهان بوده است. این دو چهره از داشتههای ارزشمند فرهنگ و هنر ایران هستند اما برخورد با آنها به قدر اعتباری که به فرهنگ و هنر داده اند، نبوده است. در پی این اتفاقات اگر این استاد آواز ملاحظه گرتر شود و از اجراهای خارج از تهران خود بکاهد یا این روند منجر به فاصله گرفتن حافظ ناظری از عرصه هنر ایران شود، مطلوب هیچ کس نیست و نبود هر یک، یعنی خاموشی چراغی پرفروغ از هنری منحصر به فرد. فراموش نکنیم که چنین شخصیتهایی را باید ارج نهاد و از آنان حمایت کرد، نه اینکه برنامههایشان را لغو کنیم و چنان فشار عصبی به او وارد کنیم که راهی بیمارستان شوند یا آنها را برای ماندن در ایران دچار حسرت کرد.
طرح چند سوال ساده
۱- اگر سالن برگزاری کنسرت به دلیل مطلوب نبودن و عدم استانداردهای امنیتی وترافیکی پلمب شد و اجازه اجرا در آن داده نشد، چرا دادستان قوچان زودتر وارد عمل نشده و در روزهای قبل برگزاری این کنسرت را لغو نکرده است. از طرفی وقتی درباره چینش مخاطبان صحبت به میان میآید، لازم است که یادآوری شود خانوادهها برای دیدن برنامههای هنری کنار هم به سالن میآیند و جدا کردن آنها از همدیگر کار پسندیدهای نیست.
۲- از طرفی هر چقدر که دافعه و زاویه با اجرای موسیقی از سوی برخی از نهادها و جمعهای مردمی را بتوان پذیرفت، نمیتوان این رویکرد نسبت به موسیقی سنتی و یکی از بزرگترین اساتید آواز را معمول تلقی کرد. نوع موسیقی شهرام ناظری و حافظ ناظری کاملا شناخته شده است. آیا نهاد یا فردی میتواند ادعا کند که این نوع کنسرت هم همان تبعات کنسرتهای موسیقی پاپ را خواهد داشت؟ آیا این نوع کنسرت هم هیجاناتی فراقاعده در مخاطبان ایجاد خواهد کرد؟ شهرام ناظری با چند دهه فعالیت در عرصه موسیقی، سابقهای کاملاً روشن دارد، مگر نه اینکه آنچه او اجرا میکند ریشه در اصالتهای فرهنگی و هنری ایرانزمین دارد؟ آیا قرار بوده است که هنگام خواندن شهرام ناظری اتفاقی خلاف شئونات اسلامی رخ دهد؟
منبع: بهارنیوز