جان انسانها موضوع خوبی برای تسویهحسابهای سیاسی نیست
مهدی دادویی نژاد
خبرهای غم انگیز، خبرهایی از جنستراژدیهای بی پایان سال ۱۳۹۵، این بار در سال ۱۳۹۶، اولین بحران و غم را هموطنان عزیزمان در شمال غربی موطنعزیزمان تجربه کردند، مردمانی که هنوز از غم زلزله هریس و تصادف سینه هاشان فشرده است، تصاویر و ویدئوها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، ماشینها بازیچه دست سیل شده اند، دوچرخهای که ارابه مرگ میشود، نالهها و امداد خواهی هایی که بغض میشود و راه را بر نفس تنگ میکند و چشمانی کهتر میشود از این غم، آنقدر غم زیاد است که انسان آرزو میکند کاش تمام این تصاویر از صفحات اجتماعی رخت بربندد تا هموطنانی که پارههای تنشان و عزیزانشان را در این فاجعه از دست دادهاند مفری برای آلامشان بیابند، وه که این غم و رنج چقدر جانکاه است و تسلیت در برابرش محکوم به شکست.
در اوج این غمبارش سیل آسا که خواب را از چشمانمان ربوده گویی افرادی هستند که قرار نیست از هیچ واقعهای برای متهم کردن دیگران به کم کاری بگذرند، یکی از اولین سخنانی که در مورد گرفتار شدن حجم زیادی از ماشینها و سرنشینان در سیل عنوان شد این بود که عدهای بدون احتیاط به تماشای سیل ایستادند و گرفتار سیلاب شدند، اما تمام ماجرا این نبود وفیلمهای کاملتر گویای این واقعیت بود که ماشینهای گرفتار شده در سیلاب در حال عبور از دور برگردانی بودند که به دلیل تصادفات روی پل ساخته شده بود، آن هم در مسیر مسیلی که سالها بود رنگ پر آبی به خود ندیده بود؛ چه برسد به سیلابی چنین دهشتناک، اما مسیل بود و خواهد بود. قطعا به این سادگی نباید از مسببان ساخت چنین دور برگردانی -با علم به مسیل بودن محل احداث این دور برگردان گذشت- و باید در محاکم عادله مورد قضاوت قرار بگیرند و تاوان قصور هولناک خود را پس دهند تا شاید روزی در کشورمان شاهد مرگ هموطنی و عزادار شدن عزیزانی به خاطر این مدل از ماستمالیها و ندانم کاریها نباشیم.
اما موضوعی که داغی بر داغها اضافه میکند اظهارات افرادی مانند یکی از نمایندگان شهر تبریز محمد حسین فرهنگی است که گویی قرار نیست به عنوان نماینده این عزیزان، با توجه و مداقه در وقایع موضوعه این سیل و پیگیری حقوق آسیب دیدگان و جانباختگان کمی از بار این غم بکاهند. اینکه تقصیر ساخت دور برگردانی که ده سال قبل ساخته شده و مسیل بودن محل احداث مورد توجه قرار نگرفته را به گردن وزارت راه وترابری کنونی بیندازیم، آیا پاک کردن صورت واقعی مسئله و نوعی تسویه حساب نیست؟ تا کی قرار است در هر حادثهای به جای اینکه مقصران اصلی را شناسایی کنیم به متهم کردن و تسویه حساب حزبی و گروهی بپردازیم؟ تکلیف برخی از خبرگزاریها و سایتها کاملا معلوم است و رسالتی جز بهره برداری از آب گل آلود ندارند اما آیا وظیفه نماینده مجلس نیز بر همین منوال است؟
یافتن مقصران اصلی این گونه حوادث و بی توجهی هایی این چنینی که هر از چند گاهی، داغی بر دل میگذارد کمترین کاری است که از این نمایندگان بر میآید و آنها وظیفه دارند از حقوق مردم عزیزی که آنها را برگزیدهاند دفاع کنند. هر گونه تسویه حساب با دستاویز قرار دادن جانهای بی جان شده خیانتی بزرگ و نابخشودنی است که به هیچ عنوان قابل بخشش نیست، اینکه فلان نماینده با فلان وزیر مشکل دارد و در یک خط فکری و جناحی نیستند دلیل نمیشود که حقوق مردم را قربانی این گونه بازیهای بی حاصل کنند و عدهای در این درگیریها و تسویه حسابها بروند پروژه هایی مانند این دوربرگردان کذایی را افتتاح کنند برای روز مبادا، اینکه در روز افتتاح این دور برگردان چند نفر از مسئولان، روبان مرگ را قیچی زدهاند و در رزومه کاری چند نفر از نامزدهای انتخابات مجلس از آن افتتاح به عنوان سند افتخار رونمایی میشود بماند.
منبع: بهارنیوز