تنها امید اینست که بزودی زلزله نیاید
وزنامه بهار: زلزله این روزها به کابوسی تبدیل شده که هر لحظه گوشه ای از کشورمان را می لرزاند. هنوز پس لرزههای کرمانشاه تمام نشده زلزله ای دماوند را لرزاند و پس از آن هم کرمان لرزید و در پی این لرزش افراد زیادی مجروح شدند. اما بیش ترین واهمه از این است که اگر تهران بلرزد و چه اتفاقی خواهد افتاد. تهرانی که جمعیت آن در روز به ۹ میلیون نفر می رسد و مبلمان شهری آن به وضوح تاب و تحمل زمین لرزه ای به بزرگی ۶ یا ۷ ریشتر را ندارد. تهرانی که به گفته محققین بافتهای کم تر در معرض آسیب آن راه آهن، محور نواب، محور خیابان انقلاب و آزادی، هفت چنار به علاوه ارگ قدیم است که دارای بیش ترین بافت فرسوده هستند اما با این وجود به نظر میرسد مکان یابی حاصل از تجربه چند صد ساله مردم ساکن تهران که منجر به تشکیل محدوده ارگ قدیم شهر شده، بسیار قابل اعتمادتر از مکانیابی سالهای کنونی در گسترش و احداث شهرکهای حاشیهای شهر تهران است.
اگر زلزله تهران را بلرزاند
شهر را خاموشی فرا گرفته است، هر گوشه و کناری آتشی برافروخته شده و عده ای در آتش میسوزند. تنها صدایی که به گوش میرسد صدای جیغ و فریاد است. ساختمانها، برجها و پلهایی که تا دیروز پز آنها را میدادیم و با ماموران شهرداری برای یک طبقه کم و زیاد بودن آن بحث میکردیم با خاک یکسان شده و امروز چیزی جز آوار نیست. همه راههای ارتباطی داخل شهر بسته شده است. هوا سرد است. راههای ارتباطی مثل اینترنت و موبایل مختل شده و ایجاد ارتباط میسر نیست. هیچ پایگاه خبری از این گزند در امان نمانده که امروز بتواند حال و روز مردم این شهر را مخابره کند. همه سازمانها و موسسات بر اثر زلزله یا عوارض جانبی آن مثل نشت گاز و برق گرفتگی و غیره تخریب شدهاند یا در آتش میسوزند. جادهها بسته است و امکان کمک رسانی از سایر شهرها وجود ندارد، همیشه با کمبود بالگرد مواجه بودیم و امروز بیش از هر زمان کم بود آن را احساس میکنیم. عده زیادی زیر آوار ماندهاند و عده زیادی هم مصدوم شده اند. با گذشت چند ساعت از زلزله همه داروخانهها و مغازهها توسط مردم غارت میشوند. در این میان خبر میرسد مسئولی اعلام کرده:«مردم نگران نباشند، همه بیمه بوده اند! » با همه این وجود باید گفت در صورت چنین حادثه ای، تهران دیگر شهر نیست، خرابه ایست که باید بر سر دروازههای ورودی آن تابلویی با این مضمون نصب شود: «تهران شهری بود!»
امنیتی که در تهران وجود ندارد
«ارزیابیهای آمادگی پایتخت در برابر زلزله همچنان منفی است و عمده علت آن به نبود طرح جامع و به روز مدیریت بحران باز میگردد اما کماکان بر اساس قوانین و مصوبات سالهای گذشته از سوی دولت و نهادهای قانون گذار آمادگی دستگاهها قابل ارزیابی است.» اینها سخنان احمد صادقی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری تهران است که در نشست فوقالعاده شورای هماهنگی مدیریت بحران شهر تهران عنوان کرده است. اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور نیز در این باره گفته است: «میزان آمادگی تهران در برابر زلزلهای بزرگ را ناچیز است، وقوع زلزله در تهران امنیت ملی ایران را به مخاطره میاندازد. امروز دانش امکان پیشگیری و آمادگی در برابر زلزله را فراهم کرده است و میزان آسیب پذیری موجود ما در برابر زلزله پذیرفته نیست.» وی به کاستیهای حوزه نظارت در امر ساخت و ساز و کمبود نیروی انسانی ماهر در بخش اجرای ساخت و سازها اشاره کرد و گفت: «این مشکلات باید در ابعاد ساخت و سازهای دولتی و بخش خصوصی حل شود تا کیفیت و عمر مفید ساختمانها به ویژه ساختمانهای عمومی مثل مدارس و بیمارستانها ارتقاء یابد.»
نجار با اشاره به طولانی شدن زمان تصویب لایحه قانون مدیریت بحران کشور در مجلس اشاره کرد و گفت: «علاوه بر قانون، مدیریت بحران باید به دغدغه مسئولان و باور عمومی مردم و مسئولان تبدیل شود و نگاه به مقوله مدیریت بحران باید فرابخشی شود. ساختار سازمان مدیریت بحران کشور باید تقوبت شود و جایگاه آن ارتقاء یابد تا در ایفای نقش و رسالت خود با کمبودها و مشکلات مواجه نباشد.
پس از ۶۰ سال بیش از ۵۰۰ کشته باعث تاسف است
با وجود همه این حرفها این طور که معلوم است تهران به هیچ عنوان توانایی تحمل زمین لرزه ای با بزرگی بیش از ۵ ریشتر را ندارد. برای این که ببینیم تا چه میزان امکان بروز زلزله در تهران وجود دارد و این که زلزله کرمانشاه، دماوند و کرمان تا چه اندازه روی گسلهای تهران اثر اگذار بوده با مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله به گفتوگو نشستیم.
او درباره اثرگزاری زلزلههای کرمانشاه بروز سایر گسلهای کشور گفت: «زلزله کرمانشاه روی گسلهای نزدیک به خود اثر گذار بوده است و احتمال خیلی زیادی وجود دارد که باز هم در این شهر و توابع آن زلزله بیاید، اما برای این که زلزله کرمانشاه روی گسلهای کرمان و دماوند اثر گذار بوده هیچ شاهد علمی وجود ندارد. این که زلزلهها در مکانهایی که اتفاق افتادهاند روی گسلهای اطراف خود تاثیر گذار بودهاند غیر قابل انکار است برای مثال پس از زلزله سر پل ذهاب ما شاهد پس لرزههای زیادی بودیم که به دلیل حرکت گسلهای اطراف آن منطقه اتفاق میافتاد. »
زارع درباره زلزله روز گذشته کرمان نیز توضیح داد:« زلزله بیش از ۶ ریشتر دارای پس لرزه است و در کرمان هم شاهد بودیم که تا کنون ۱۵ پس لرزه به بزرگی ۳٫۵ریشتر داشتهایم ما انتظار این را داریم که باز هم پسلرزههایی با این بزرگی داشته باشیم. »
وی ادامه داد: «اما درباره زلزله با بزرگی ۳٫۸ ریشتر که در گسل مشا دماوند اتفاق افتاد باید بدانیم که این گسل در ۸ سال اخیر در منطقه شرق تهران یعنی از دماوند تا فیروزکوه زلزلههای مختلفی را نشان داده اما بزرگی همه این زلزلهها در حدود همان ۴ ریشتر بوده است. این زلزلهها اگر با همین ریشتر باشند مشکلی ایجاد نخواهند کرد اما اگر این زلزلهها با بزرگی بیش تری ایجاد شوند تهران نیز آسیبهای زیادی را متحمل خواهد شد زیرا در همین نقطه دماند تا تهران جمعیتی بالغ بر ۳۰۰ هزار نفر زندگی میکنند و در خود تهران هم در حال حاضر نزدیک به ۹ میلیون نفر در طول روز زندگی میکنند. با این تفاسیر اگر در همان نقطه زلزله بزرگ تری بیاید دیگر میزان آسیبها حتی به اندازه سر پل ذهاب هم نخواهد بود چون همه جمعیت تحت تاثیر در زلزله سرپل ذهاب حدود ۱۰۰ هزار نفر بود اما تنها در همان منطقه مشا دماوند جمعیت تحت تاثیر ۳۰۰ هزار نفر هستند که وقتی به تهران میرسد جمعیت میلیونی میشود. بنابر این در امتداد گسل مشا جمعیت بسیار متفاوت است و احتمال این که این زمین لرزهها تبدیل به زلزله مهمی شود نیز وجود دارد اما ما امیدواریم تا زمانی که ما آماده نشده ایم زلزله بزرگی به وجود نیاید. »
این استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی در ادامه توضیح داد: «شهرکرمان نزدیک به ۶۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و با توابع آن جمعیتی نزدیک به ۷۵۰ هزار نفر را شامل میشود حال این را با استان تهران مقایسه کنید که در توابع شرقی آن مثل فیرکوه و دماوند و پردیس نزدیک به ۳۰۰ هزار جمعیت را شامل میشود. یعنی اگر زلزله روز گذشته کرمان در دماوند و در گسل مشا اتفاق میافتاد آسیبهای آن بسیار متفاوت بود. به هر حال آن چیزی که در طول ۳ هفته اخیر رخ داده است همه تحت تاثیر سناریوی کمتر بد بوده است و مهم ترین بدی آن ۵۰۵ کشته زلزله سرپل ذهاب بود که نباید این اتفاق میافتاد چون ۶۰ سال پیش یعنی در سال ۱۳۳۶در این منطقه زلزله ای رخ داده است که ۱۱۱۹ نفر کشته داده است حالا بعد از ۶۰ سال با پیشرفت علم، تکنولوژی، توسعه فناوری، مهندسیها و غیره در زلزله ای که کانون آن در منطقه ای پرت اتفاق افتاده است و زیرکانون آن عملا در محلی قرار دارد که کسی آن جا زندگی نمیکند ما بیش از ۵۰۰ نفر کشته میدهیم و این باید نهایت تاسف و شرمساری را برای ما داشته باشد. »
او در جواب این سوال که آیا گسل دماوند میتواند تاثیری روی گسلهای تهران به ویژه گسلهای شمالی تهران داشته باشد یا خیر گفت: «گسل مشا در روستای کلان در شمال شرقی تهران واقع شده است و از این منطقه به گسل شمال تهران میرسد بنابر این این فعل و انفعالاتی که در گسل مشا اتفاق میافتد میتواند روی گسل شمال تهران نیز تاثیر گذار باشد. هرچند زلزله ای با بزرگی ۳٫۸ریشتر آنقدری بزرگ نیست که بتواند تاثیر گذار باشداما همان طور که پیش تر گفتم در ۸ سال گذشته زلزلههای زیادی توسط این گسل صورت گرفته که اگر کل این زلزلهها را مورد بررسی قرار دهیم موضوع قابل توجه میشود. چون باید دید که همه این زلزلهها تاثیری روی گسل شمال تهران خواهند گذاشت یا نه؟ البته به غیر از یکی یا دو مورد که در محل تلاقی با گسل شمال تهران اتفاق افتاد مابقی دور از از این گسل و در فاصله ۶۰ تا ۱۴۰ کیلومتری آن اتفاق افتادهاند. اما باز هم همه آنها روی گسل شمال تهران تاثیرگذار خواهند بود و حتی اگر تاثیر گذاری آنها ناچیز باشد، اگر بزرگی آنها به ۶ ریشتر به بالا برسد آسیبهای جدی به شهر تهران وارد خواهد شد.»
شاید زنده بمانیم
در این روزها که هر کسی به اسم مهندس آجر روی آجر میگذارد و مسکن مهری یا برجی میسازد و مردم از همه جا بی خبر زیر سقف همین خانهها زندگی میکنند، فقط باید دست به دامان خدا باشیم که زمین نلرزد! زلزله نیاید! باران نبارد! سیل جاری نشود! باد شدید نوزد! هیچ اتفاق طبیعی یا غیر طبیعی رخ ندهد تا شاید بخت با مردم یار باشد و اگر در تصادفات جاده ای جان سالم به در بردند بتوانند در طول یک عمر طبیعی داشته باشند!
منبع: بهارنیوز