تناقض حذف پایاننامه دوره کارشناسی ارشد با نیاز امروز جامعه دانشگاهی
چندسالی است که در مقاطع تکمیلی در بسیاری از دانشگاهها، شیوه جدیدی با عنوان شیوه آموزشمحور رواج یافته که در آن، دانشگاه به جای ارائه واحد پایاننامه به دانشجویان ارشد، این واحد را حذف کرده و به جای آن، واحدهای آموزشی به دانشجو ارائه میدهد.
در برخی از دانشگاهها، دانشجویان در بدو ورود، در یکی از دو شیوه آموزشمحور یا پژوهشمحور پذیرفته میشوند و تکلیف آنها از همان ابتدای ورود مشخص است؛ آنهایی که به صورت آموزشمحور پذیرفته شدهاند، به جای اخذ پایاننامه، واحدهای درسی را میگذرانند و از پایاننامه معافند. درمقابل، آنها که با عنوان پژوهشمحور پذیرفته شدهاند، لازم است بنا به سنت گذشته، واحد پایاننامه را اخذ کرده و در زمان مشخصی از آن دفاع کنند.
در برخی دانشگاهها هم این مساله به عهده دانشجویان گذاشته شده است؛ آنها که مایل باشند میتوانند واحد پایاننامه را انتخاب کنند و آنها که تمایلی به گذراندن پایاننامه ندارند، مختارند به جای آن، چند واحد درسی را انتخاب کرده و بگذرانند.
این انتخاب، احتمالا برای برخی دانشجویان خوشایند است چون با توجه به ماهیت واحد پایاننامه و سختیهایی که معمولا باید برای به بار نشستن آن متحمل شد، بسیاری از آنها ترجیح میدهند با پاس کردن چند واحد درسی، بدون دست و پنجه نرم کردن با مرارتهای پایاننامه، مدرک تحصیلی خود را دریافت کنند.
نکتهای که در این جا حائز اهمیت است، تناقض شیوه آموزشمحور با نفس و ماهیت دوره ارشد و مقاطع تکمیلی است. درواقع، دوره ارشد و دکتری، در اکثر رشتهها، با دوره کارشناسی تفاوتهای اساسی دارد. دوره کارشناسی بیشتر مبتنی بر آموزش، کلاس و واحدهای آموزشی است.
حال آن که، در مقاطع تکمیلی، معمولا، پژوهش که موجب متمرکزتر شدن افراد بر رشته تخصصی خود میشود، جایگاه بسیار مهمی دارد. ازطرفی، به دلیل ضعف دانشگاههای ما در زمینه پژوهش، دانشجویان، معمولا با روحیه تحقیق و پژوهش بیگانهاند.
در ترم آخر کارشناسی ارشد که عمدتا زمان اخذ واحد پایاننامه است، بسیاری از دانشجویان، برای بار نخست به صورت جدی، وارد قلمرو پژوهش میشوند و انجام امور تحقیقی پایاننامه، میتواند به نوعی، سنگبنای ورود واقعی آنها به عرصه پژوهش باشد.
حال، وقتی این واحد، در دوره ارشد، حذف میشود، فرصت آشنایی و ورود به حیطه پژوهش و تحقیق، عملا از دانشجویان سلب میشود. ممکن است گفته شود حذف این واحد، اشکالی ندارد. چرا که بسیاری از دانشجویان اصولا به تحقیق علاقهای ندارند و تنها برای اخذ مدرک است که وارد مقطع تکمیلی شدهاند. همین طور، اکنون، بسیاری از دانشجویان که ملزم به ارائه پایاننامه هستند، امور مربوط به رساله خود را به دیگران، موسسات و… محول میکنند و خود، نقشی در نگارش آن ندارند.
اما به هر حال، به نظر میرسد حذف پایاننامه، نه فقط با ماهیت مقاطع تکمیلی بیگانه باشد، بلکه با نیاز اول جامعه علمی و آکادمیک ما نیز در تناقض است.
امروز، جامعه علمی ما با مشکلاتی روبروست که به دلیل بیمهری به عرصه پژوهش، صرفا آموزشی بودن، تکیه بر تئوریها و بیتوجهی به جنبه مهارتآموزی در بیشتر رشتهها و… به وجود آمدهاند.
لذا، نیاز نخست جامعه دانشگاهی ما، پر کردن خلأهای مربوط به مقوله پژوهش است. اینک بعد از تمام آزمون و خطاها، فضای آکادمیک ما، به دانشجویانی نیاز دارد که علاوه بر آموزش، در عرصه پژوهش هم از تجربه، مهارت و قوت کافی برخوردار باشند و لازمه این امر، باز کردن درهای پژوهش به روی دانشجویان مقاطع تکمیلی و حتی کارشناسی است. نه اینکه، همان آبباریکه پژوهش را نیز بسته و پژوهش را که نیاز اول دانشگاههای کشور است امری صرفاً تزئینی، تفننی و غیرلازم جلوه دهیم!
منبع: عصرایران