تلویزیون «قند پهلو» را هم زمین زد
روزنامه بهار- مرجان یگانهپرست: رضا رفیع از چهرههای طنزپردازی است که به عنوان مجری برنامههای طنز در بین مخاطبان شناخته میشود. او اجرای دو دوره از برنامه موفق «قند پهلو» را در شبکه آموزش برعهده داشت، برنامهای که اساس آن ارائه اشعار طنز، خلاقانه و گاه منتقدانه بود. این برنامه به دلیل بداهه پردازی و شوخ طبعی در اجرا از سوی مردم مورد توجه قرار گرفت اما با وجود این اقبال ادامه دار نشد. رضا رفیع که اخیرا «منبع موثق» را در شبکه چهار با محوریت شوخی با رویدادهای روز دارد، در نمایشگاه مطبوعات امسال حضور یافت و در بازدید از غرفه روزنامه «بهار» درباره جایگاه طنز در رسانهها و در بین مردم به گفتوگو نشست که در ادامه میخوانید.
***
*یک دوره ای برنامهها و مجلههای طنز خیلی بیشتر بودند و مردم هم به خوبی از آنها استقبال میکردند. در حال حاضر برنامههایی با محوریت طنز کمتر شده اند، این کاهش به دلیل محدودیتها است یا علاقه مندی عمومی به این نوع برنامهها کمتر شده است؟
محدودیتها و معذوریتها همیشه بوده و هست البته مثل تب درجه دارد و گاهی بالا و گاهی پایینتر است. برنامههایی که عموما در تلویزیون ارائه شده است، با عنوان کلی طنز از آنها یاد میکنند. برخی از این برنامهها در ردهبندی طنز قرار نمیگیرند. به نظرم اگر تولیدات در این زمینه کم شده است، مشکل اساسی بیشتر بحث اقتصادی و مالی است. به عنوان مثال؛ من برنامه ساز هنوز دستمزد برنامه «قند پهلو» که سال گذشته نوروز پخش شده است را دریافت نکردهام. این عدم تسویه مالی، کشنده انگیزه است و این مسئله بر کسانی که علاقهمندانه پیگیر ساخت طرحهایی ویژه و طنازانه هم هستند، اثر میگذارد. امیدوارم که مشکلات بودجه ای حل شود و چهرههای موفق بیشتری در رسانه حضور پیدا کنند و برنامههای طنز بیشتر شوند.
*برنامه «قند پهلو» بعد از مدتها بحث شعر طنز را که استعداد آن در اکثر ایرانیها نهفته است، زنده کرد. چرا این برنامه موفق ادامه نداشت؟
مشکلات مالی دامن گیر آن برنامه هم شد و حمایت چندانی از آن نشد. به نظرم آن برنامه با توجه به عمری که داشت با کم محبتی و بیتوجهی بعضی از مدیران مواجه شد؛ برنامه «قند پهلو» دو دوره ساخته شد، دوره اول آن به خوبی دیده و مورد استقبال قرار گرفت. جالب بود که هم توده مردم و هم خواص به آن توجه نشان دادند و این برای خود ما هم قابل توجه بود.
*به نظرتان این موفقیت دو جانبه ناشی از چه بود؟
فکر میکنم که وجه مشترک همه مردم ما چه تحصیل کرده و چه عامه مردم این است که به شعر و متنهای شوخ طبعانه علاقهمند هستند. مادربزرگ شما هم به برنامههای طنز علاقه دارد، خود شما هم به این نوع مباحث علاقه مند هستید. به نظرم به دلیل ارتباط گرفتن با متنهای بزرگانی چون حافظ و همین طور عبید زاکانی باشد که در همان عصر زیست میکرده است، در واقع ما در دامن شعر و طنز تربیت شدیم. خود من مادربزرگی داشتم که حرف و نصیحت هایش نیمی از حافظ بود و نیمی از عبید زاکانی. او ماهواره ما در آن دوران بود که اتفاقا ماهواره سالمی هم بود و پارازیت هم نداشت.
*به نوعی همه ما چنین تجربههایی داشته ایم، مادربزرگ و پدربزرگی که مثل هایشان برگرفته از بزرگان ادب بود.
قطعا. میدانید ارتباط با آنها و سرگرم شدن توسط آنها چه فایده ای داشت؟ اینکه کلید تربیت دست خود خانواده بود و میدانستند که چه حرفی را به بچه منتقل کنند و چه چیزی را نه. از طریق این بزرگان بود که شعر و مثل و افسانه را در کنار حکایت و شاهنامه شنیده ایم و در نتیجه ما در چنین شرایطی پرورش پیدا کردهایم. همه ما به نوعی به مباحث طنز و نقادانه علاقه مندیم و برای همین فکر میکنم اگر این متنها با همان مولفههای طنازانه و منتقدانه در قالب امروزی ارائه شود، میتواند متناسب با شرایط اجتماعی مورد اقبال نسل امروز قرار بگیرد. این روند در برنامه «قند پهلو» ممکن شد و ما موفق شدیم یک برندی را تحویل رسانه بدهیم و رسانه هم موفق شد این برند را به زمین بزند. این برنامه که به موفقیتی رسیده بود را رها کردند.
*به نظرم نکته سنجی و شوخ طبعی، یکی از شاخصههای اصلی ایرانیها است که در برنامه «قند پهلو» نشانه رفته بود و به همین دلیل این برنامه مخاطبان خودش را پیدا کرده بود. فکر میکنید این ویژگی خوبی است یا نه؟
این ویژگی خوبی است زیرا ما با همین روحیه و استعداد توانسته ایم یک تاریخ پر فراز و فرود را با مشکلات عدیده ای چون حمله مغولها و امثال آن پشت سر بگذرانیم. این روحیه شاعرانگی و شوخطبعی، امکان برخورد با مشکلات را فراهم کرده است.
*آیا این روحیه شوخ طبعانه موجب این نشده است که بسیاری از مسائل را جدی نگیریم و فشار تحمیلی آن را بپذیریم؟
نه، این نکته بخش انحرافی قضیه است. باید بدانیم که هر موضوعی را تبدیل به شوخطبعی نکنیم. خود من که طنزپرداز هستم، باید این مسائل را رعایت کنم. فردی در همین نمایشگاه جلوی مرا گرفت و گفت که شما در برنامه «منبع موثق» بعضی مواقع خیلی جدی حرف میزنید ولی وقتی شوخی میکنید و راحت اجرا میکنید، برای مخاطب جذابتر است. به ایشان گفتم برای اینکه آن لحظه که جدی حرف میزنم، خودم هستم و من هم به عنوان یک انسان، احساساتی دارم و ممکن است از خبری که میخوانم متاثر شده باشم. اخباری که به نظرم نباید برخورد با آنها همراه با شوخ طبعی باشد. در ضمن نوع طنز من، به گونه ای نیست که دائم الشوخی باشم چون قرار نیست که من نقش بازی کنم. منظورم از بیان این نکته این بود که من طنزپرداز باید بدانم کجا شوخی کنم و کجا برخوردم محترمانه و جدی باشد. این روند هم باید توسط همه ما رعایت شود. گاهی با شوخ طبعی بی مورد، باعث لوث شدن یک موضوع میشود و این نه تنها برخورد درستی نیست که خدا خدای بعضیها هم است. کسانی که مایلند یک مسئله و چالش به یک شوخی تبدیل شود و از تیررس رسیدگی خارج شود. این نوع برخورد، آفت است و باید از آن پرهیز جدی کنیم. البته متاسفانه این نوع برخوردها افزایش پیدا کرده است.
*جایگاه طنز در رسانهها را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرم این مقوله جای بیشتری در رسانههای مکتوب و ملی و میلی دارد و استفاده از آن باعث تلطیف فضا میشود. در حال حاضر در تلویزیون با برنامههایی مواجه میشویم که اساسش طنز نیست و در واقع آمیزه ای از فکاهه؛ هجو، هزل و طنز هستیم. در سینما که فضا بدتر هم شده است و به اسم طنز شاهد ساخته شدن آثاری هستیم که خیلی سطحی هستند و مردم را به برداشتهای سطحی از طنز نزدیک میکند. آثاری که عمق ندارند و بیشتر برای خنداندن و سرگرمی ساخته میشوند، درست است که رسالت تلویزیون و سینما سرگرمی سازی است اما نه سطحی شدن. فیلمهایی مثل «مارمولک» یا «لیلی با من است» را هم داشته ایم که در عین ایجاد فضای شوخی طبعی و طنز و حتی سرگرمی، پیامهای عمیقی هم داشتند و هنوز هم مایل هستید آنها را ببینید. این ویژگی از پختگی موجود در نگاه سازنده و موجود در متن آن بوده است، نکتهای که این روزها مورد بی توجهی است.
*امسال برگزاری نمایشگاه مطبوعات را چطور دیدید؟
وجود این نمایشگاه، پاتوقی برای دیدار و تعامل مردم با مسئولان و رسانهها است. این رویداد باعث صمیمی سازی بین مردم و مطبوعات و رسانهها میشود و نفس برگزاری آن خوب است.
منبع: بهارنیوز