تبدیل تهدید ترامپ به فرصت

امیدپورعزیزروزنامه بهاراین روزها در پی اقدامات دونالد‌ترامپ که بیشتر از اینکه دارای یک منطق استراتژیک باشد یک شوی سیاسی جاه طلبانه است، بسیاری زبان به اعتراض و موضع گیری در قبال این اقدامات گشوده وحتی با بهره گیری از تهییج احساسات درصدد ماجراجویی‌های متقابل برمی آیند. اما در دنیای سیاست معمولا اینگونه تصمیمات غیر منطقی چندان پایدار نبوده و به مرور تعدیل می‌گردد.در این بین در سایر مناسبات جهانی نیز تغییرات تأمل برانگیز دیگری مشاهده می‌شود که با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا آغاز شده و با بلند‌تر شدن صدای راستگرایان افراطی در اروپا ادامه پیدا کرده و اکنون نیز با عینیت یافتن کابوس‌ترامپ در سرزمین عمو سام به اوج خود رسیده است. این اتفاقات علیرغم جنبه‌های منطقه‌ای و دلایل پیچیده مختص به خود، از یک انسجام نانوشته‌ جهانی نیز برخوردار است. البته مسلما خواسته‌ جدایی از اتحادیه‌ اروپا و به قدرت رسیدن‌ترامپ خواسته‌ همه مردم بریتانیا و آمریکا نبوده است و حتی خواسته‌ بخش اعظمی از الیت این جوامع نیز نبوده است. ولی هنوز آن روح برتری جویی و نژادپرستانه‌ آنگلوساکسونی در این جوامع زنده است و در این برهه‌ تاریخی توانسته لااقل تا مدتی کنترل امور را به دست بگیرد. هر چند این تفکرات و کنش‌ها در بلند مدت دوام نخواهد آورد و جوامع روز به روز لیبرال‌تر و جهانی‌تر می‌شوند. ولی با توجه به واقعیت‌های عصر حاضر، بهترین تصمیم برای کشوری مثل ایران که از طرفی در برزخ آرزوی دموکراسی خواهی و از سویی زیاده طلبی‌ها و اجحاف استعمارگران سابق و نژادپرستان کنونی گیر افتاده است، چه می‌تواند باشد؟ ! ایران که با خون دل‌های بسیار توانسته است برجام را به‌صورت نسبی عملیاتی کند، هم اکنون در موقعیت خطیر مواجهه با معضلی بنام‌ترامپ قرار دارد. هرچند شاید در نگاه اول این‌طور قلمداد شود که با مقابله به مثل با این ناسیاست‌مدار جنجالی، بهتر بتوان منافع  ملی ایران را تضمین نمود. ولی از آنجا که بسیاری از تصمیمات‌ترامپ همسو با معادلات صلح آمیز و فراگیر جهانی نیست، مسلما عقلانیتی نیز در اقدامات مشابه مقابله‌ای وجود نخواهد داشت.اتخاذ سیاست‌های درست و اصولی در قبال مسئله‌ برگزیت و‌ترامپ باید از اولویت‌های سیاست خارجی ایران قلمداد شود. در برخی از حوزه‌ها این دو اتفاق در بریتانیا و آمریکا، منجر به استراتژی‌های همسو و در برخی از حوزه‌ها مجزا از هم می‌باشند. مهم‌ترین مسئله در حوزه‌ سیاست خارجی در حال حاضر این است که ایران در شرایط فعلی با کارت اتحادیه اروپا بازی کرده و حتی المکان روابطش را با این قطب از قدرت جهانی تعمیق بخشد. مسلما اروپای فعلی با اروپای زمان اوباما متفاوت است و آنها لزوما دنباله روی بی قید و شرط حماقت‌های‌ترامپ نخواهد بود. همینطور با خروج بریتانیا از اتحادیه‌ اروپا از پیچیدگی‌های روابط ایران و این اتحادیه کاسته می‌شود. ایران باید سعی کند با اتخاذ سیاست‌های درست و اصولی، در دو حوزه اصلی، روابطش را با اروپا تعمیق بخشد. این روابط می‌تواند یک تاکتیک هوشمندانه‌ جهت بیمه‌ سیاسی و استراتژیک برای ایران محسوب شده و عواید قابل توجهی را برای طرفین و شاید بیشتر برای ایران به‌همراه داشته باشد.  حوزه‌ای که در این زمینه تقدم داشته و امروز هم تا حد نسبی پیش رفته است تلاش مضاعف در همکاری‌های اقتصادی و صنعتی با اروپاییان و‌ترغیب هرچه بیشتر آنها برای سرمایه گذاری در ایران می‌باشد. زمینه‌ دیگر همکاری و تلاش بسیار پیچیده و حساس جهت اتخاذ یک نوعی از پیمان همکاری امنیتی با این اتحادیه می‌باشد، که می‌تواند در شروع در زمینه‌ مبارزه با‌تروریسم متمرکز گردد. این همکاری امنیتی در هر سطحی که باشد به‌شدت از نظر استراتژیکی برای ایران مفید بوده و باعث ارتقای تصاعدی امنیت هم از بعد جهانی و هم منطقه‌ای برای ایران می‌شود. این دو عرصه در نهایت می‌تواند در یک نگاه کلان هم برای توسعه‌ کشور مفید بوده هم در جهت ارتقای دموکراسی مثبت ارزیابی شوداما از مزیت‌های جانبی این همکاری مداوم و تنگاتنگ با اروپا می‌تواند در بلندمدت آمریکا و بریتانیا و حتی روس‌ها را متقاعد سازد که با ایران محتاط‌تر برخورد کرده و نقش درخوری برای ایران دموکراتیک در عرصه‌  امنیت و نظم جهانی قائل باشند. لذا بعضا در اتخاذ سیاست‌های کلان شاید لازم باشد در مقابل برخی زیاده روی‌ها و ناملایمات، هوشمندانه‌تر عمل کرده و مزیت‌های بلند مدت را بر هیجانات مقطعی ارجح بدانیم. موضع گیری‌های غیر منطقی‌ترامپ به ایران کمک می‌کند که با مظلوم نمایی و با حقانیت قابل پذیرش‌تری از عرصه‌  معقول‌تر بازیگران جهانی برای خود یارگیری کرده و زمینه‌  تهدید غیر قابل پذیرش‌ترامپ را به فرصت اتحاد با اروپا، شرق دور و قدرت‌های نوظهور جهانی بدل کند. اما لازمه‌ی این قبیل سیاست‌های پیچیده و حساس پدید آمدن یک همبستگی ملی و دوراندیشانه است که شاید تا حدودی زمینه‌های آن در افکار متأخر آیت الله رفسنجانی نمود داشت  و امید است با تکیه بر همت سایر عقلای  ملی و میهنی زمینه‌های چنین استراتژی‌های خطیر و البته مفیدی همچنان فراهم باشد.


منبع: baharnews.ir