بیمها و امیدهای کابینه دولت دوازدهم
رضا صادقیان
طی چند روز گذشته گمانهزنی درباره مدیریت وزارتخانهها در دولت دوازدهم بخشی از شنیدههای محافل سیاسی را تشکیل داده است. همزمان برخی از نشریات و کانالهای خبری اقدام به نظرسنجی در فضای مجازی کردهاند تا اقبال برخی از نامها را در میان مردم و فعالان اجتماعی به محک سنجش بگذارند، دیده و شنیده شده برخی از فعالان سیاسی با نشر اخبار حاشیهای راه را برای تصدی مقام وزارت خویش میگشایند. در این میان قبل از آنکه درباره وظایف و مسئولیتهای وزیر و وزارتخانه تحت اختیار چنین اسامی گفتگو شود و راه حلی برای برون رفت همان ساختار اجرایی بیان گردد، با نام و نشان شخصیتها روبرو هستیم. گویی مرتفع کردن گرفتاریهای شهروندان «نام» ها هستند و نه برنامهها، به جای آنکه توجه به قدرت اجرایی و برنامهها در راس دیگر امور قرار بگیرند، نامها در صدر قرار گرفتهاند.
بدونتردید برخی از این خبربازیها و درج اخبار با نیت خاص در روزنامهها جای نقد بسیار دارد. به اسم پیشبینی وترکیب کابینه با نام برخی از شخصیتهای سیاسی روبرو میشویم که بعضا با شیطنتهای تیم رسانهای نزدیک به خود در حال ارایه خواستههایشان به دولت آینده و جامعه هستند و توجهی به مطالبات بر زمین مانده مردم ندارند. تفاوتی نمیکند چنین رفتاری از سوی کدامیک از جریانهای سیاسی انجام شود، همین که در روز روشن دقتی در درخواستهای مردم و سخنان بیان شده توسط رئیس جمهور منتخب در دوره تبلیغات ریاست جمهوری ندارند خطر جدی برای دولت دوازدهم است، مهمتر اینکه برخی از چنین اسامی طی سالهای گذشته آنقدر در میان خبرها به گوش رسیده که امیدی به راهبری آنان در عرصه مدیریت کلان به نظر نمیرسد، مدیرانی که همیشه در گوشه و کنار ساختار قدرت اجرایی بودهاند ولی با مدیریت خویش موفق در گشودن گرهای از مشکلات دستگاه نبودهاند، حال همان نامها به سطح روزنامهها و خبرگزاریها میآیند.
احتمال خیر، بدونتردید طی سالهای گذشته اساسا دقتی به جانشین پروری وتربیت مدیران کارآزموده در سیستم اجرایی نشده است. چنانچه به سن وزیران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا دولت یازدهم نگاه کنیم، متوسط سن وزیران در هر دولت رو به افزایش گذاشته است، مسئله وزیران با تجربه در دولت حسن روحانی را میتوان استثناء دانست، وزیرانی که قرار بود ویرانههای برجای مانده از دولت قبل را به سامان کنند، با این حال در همین دولت نیز با بهانههای عجیب نه تنها فضایی برای نیروهای جوان گشوده نشد بلکه طی چهارسال گذشته با ناچیزترین انتقال تجربیات از سوی این مدیران به نسل بعدی روبرو بودهایم. چنین شخصیتهایی در این فضا نام خویش را برای به دست گرفتن تصدی وزارتخانهها مطرح میکنند، شرایطی که مدیران جوان در صحنه حضور ندارند و کمتر کسی از دانش و قدرت اجرایی آنان باخبر است، در این میدان مدیران کهنهکار آنقدر اسم و عکس خویش را با همکاری برخی از دوستان گرمابه و گلستان نشر میدهند تا به همگان حضور ضروری و وجود والامقام آنان مهم و برای کسب منافع ملی مسجل گردد.
توانایی، بهرهوری از تجربه برخی مدیران، سنجش دانش و تصمیمگیری آنان در حوزه مدیریتی طی سالهای گذشته در عمل دیده شده است، نیازی به کسب تجربه دوباره و دادن فرصتی بیشتر نیست. نام برخی از اسامی که برای تصدی وزارتخانهها در نشریات دیده میشود، نه تنها حامل پیام امیدوار کنندهای نیست، بلکه دولت دوازدهم را به دست شخصیتهای خواهد سپرد که با گفتههای رئیس دولت و برنامه «دوباره ایران» ذرهای همخوانی ندارد. آنان در مسیری دیگر میروند و مطالبات مردم از جنسی دیگر است.ترکیب کابینه دولت دوازدهم و فرصت چهارساله را نمیبایست در جو رسانهها و شیطنت برخی از چهرههای سیاسی به گونهای چید که پیام ناامیدی به مردم انتقال دهد. میدان اصلی پاسخ دادن به مطالبات مردم است و نه راضی نگاه داشتن برخی از شخصیتهای سیاسی، آقای رئیس جمهور فرصت چهارساله پیشرو را آسان از کف ندهید.
منبع: بهارنیوز