بازار مکاره "متروشـاپ"

مترو تهران مانند صحنه تئاتری شده‌ که مسافران حکم تماشاچی را داشته و فروشنده‌ها، بازیگران نقش اول آن هستند.به گزارش ایران خبر، فراوانی مشتری در مترو‌ باعث شده که دست‌فروشی در مترو، شغلی با درآمد مناسب باشد.میزان درآمد هر فروشنده در داخل واگن‌های قطار در ماه، بین ۵۰۰ هزار تا دومیلیون تومان است.فروشندگان مترو با وجود مشکلات متعدد، درآمدخوبی دارند.دست‌فروشی به دلیل توزیع کالای قاچاق ،تاثیر منفی بر بخش تولید و صنعت داخلی می‌گذارد.مترو شاپ خارج از نگاه اجتماعی و از بعد اقتصادی، تاثیر زیادی بر زندگی فروشندگان دارد.برخلاف تک رقمی شدن نرخ تورم، قیمت کالاهای اساسی طی یک سال اخیر بیش از ۵۰ درصد رشد داشته است. زنان فعال در مترو، سرپرست خانواده‌ خود هستند و مابقی با انگیزه‌ همیاری خانواده و کسب درآمد این کار را انجام می‌دهند.مترو تهران مانند صحنه تئاتری شده‌است که مسافران حکم تماشاچی را داشته و فروشنده‌ها بازیگران نقش اول آن هستند. برای درک بهتر بازار مکاره مترو کافی است تنها یک‌بار از مترو استفاده کنید. به محض این‌که در قطار باز می‌شود، جمعیت زیادی از فروشند ه‌ها‌ همراه با مسافران وارد شده و شروع به باز کردن کیسه‌ها و کیف‌های بزرگ و کوچک خود می‌کنند. سناریوی فروش در مترو به این صورت است که هرکه زودتر شروع کند و یا صدایش بلندتر باشد و یا با قدرت طنز مشتری‌ها را سرگرم کند، موفق‌تر خواهد بود. از شیرمرغ تا جان آدمیزاد در مترو فروخته می‌شود؛ به‌طوری‌که دیگر فروش مسواک، آدامس‌، لوازم آرایش، شال و روسری، لباس زیر، جوراب، بدلیجات، انواع هندزفری، لواشک و دونات با قیمت بین هزار تا ۱۰هزارتومان در مترو قدیمی شده و حتی اکنون کیسه خواب با قیمت ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان و کفش نیم‌بوت برای زمستان به قیمت ۴۵ تا ۶۰ هزارتومان هم در مترو فروخته می‌شود. تکدی‌گران هم در بازار مترو معروف به متروشاپ از غافله عقب نمانده‌اند و با ظاهر آشفته و کثیف، مشتری‌ها را دعا کرده و با کودکی که در آغوش دارند مردم را سرکیسه می‌کنند. سن و سال برای فروشندگی در واگن‌های قطار ملاک نیست؛ از پیرزن و پیرمرد و دختر و پسر جوان گرفته تا دختربچه‌ها و پسربچه‌های شش یا هفت ساله، جنس بنجل چینی یا ترکیه‌ای قاچاق در دست گرفته و با اصرار به مسافران می‌فروشند. متروی تهران برخلاف متروی کشورهای توسعه‌یافته دنیا که مکانی همانند موزه برای توسعه گردشگری و جذب توریست است، تبدیل به بازاری مکاره برای دست‌فروشی و یا سودآوری هرچه بیشتر شهرداری از این وسیله حمل و نقل عمومی زیرزمینی شده است.بازار مکارهبرای بررسی بیشتر متروشاپ، به خط یک متروی تهران رفتم. ساعت حوالی نه صبح بود.با گذشت زمان ایستگاه مترو شلوغ‌تر می‌شد به حدی که جا برای نفس‌کشیدن نبود. در میان حجم بالای دست‌فروشان زن، دختر بچه‌های کم سن و سالی هم مشغول فروختن فال با عجز و ناله به مسافران بودند. همهمه‌ای برپا بود. زنی در یک دست جعبه‌ای از انواع لوازم آرایش داشت و در دست دیگر کیسه‌ای از انواع آدامس و کیک که با صدای بلند اجناس خود را تبلیغ می‌کرد. برای فروختن آدامس به طرفم آمد. از فرصت استفاده کردم و در حین خرید یک بسته آدامس دو هزار تومانی از او پرسیدم چرا امروز تعداد دست‌فروشان داخل مترو این‌قدر زیاد شده است. فروشنده با عصبانیت در جوابم،گفت: «بیکاری. گرانی، نبود کار تمام‌وقت و ثابت برای ما زنان سرپرست خانوار. افزایش تعداد دست‌فروشان واگن‌های مترو مختص امروز نیست، بلکه روز به روز به تعداد آن‌ها افزوده می‌شود. خدا را شکر مکانی برای کسب درآمد دارم تا اجاره آپارتمان ۵۰ متری خود را به موقع پرداخت کنم و خودم و بچه‌هایم کارتن‌خواب نشویم. این مامورهای شهرداری هم نمی‌گذارند درست و حسابی و با آرامش کارکنیم».سر درددل‌ها باز می‌شوددر همین زمان دختر جوانی که کنار دستم نشسته بود، سری تکان داد و گفت: «در این یک سال اخیر تعداد زنان دست‌فروش در داخل واگن‌های مترو بسیار زیاد شده است. در سال‌های گذشته دست‌فروشی پدیده زشت اجتماعی بود و حتی زنان سرپرست خانوار هم خجالت می‌کشیدند که دست‌فروشی کنند اما نگرش مردم تغییر کرده و دست‌فروشی دیگر عملکرد زشت اجتماعی نیست بلکه افتخار هم محسوب می‌شود که دزدی نمی‌کنند و پول حلال بر سر سفره خود و خانواده‌هایشان می‌برند. البته همه دست‌فروش‌ها نیازمند نیستند، برخی از دوستانم که وضع مالی خوبی هم دارند، مشغول فروختن ریمل یا زیورآلات در واگن‌های مترو هستند. حتی من را هم تشویق می‌کنند که به جای کارمند اداره بودن و کسب حقوق ماهانه ۹۰۰ هزار تومان، به سمت فروش لوازم آرایش و لباس زیر در مترو بروم که به گفته خود آن‌ها ماهانه بیش از دو میلیون تومان درآمد دارد». در میان حرف‌های آن دختر جوان، دختر جوان دیگری که روزنامه نیازمندی‌ها برای پیدا کردن کار در دست داشت با پوزخندی، گفت: «چند ماه از زمان فارغ‌التحصیلی‌ام می‌گذرد اما هنوز کار پیدا نکرده‌ام. با این تفاسیر فروشندگی در مترو شغل خوبی است. بهتر است که فروشنده مترو بشوم تا منشی یک شرکت».فراوانی مشتریدر همین لحظه فروشنده‌ لوازم آرایش که برای رفع خستگی روی صندلی نشسته بود، خطاب به آن دختر جوان می‌گوید: «فراوانی مشتری در مترو‌ باعث شده که دست‌فروشی در مترو شغلی با درآمد مناسب باشد. اگر می‌خواهی وارد این شغل بشوی برای شروع کار حداقل ۳۰۰ هزار تومان نیاز داری و باید اجناس را که شامل لوازم آرایش، لباس زیر، جوراب، بدلیجات، انواع هندزفری، لواشک و دونات و… است، از بنکداری‌های مشخصی در خیابان مولوی، خیام و بازار تهران تهیه کنی. شاید در نگاه اول ورود فروشندگی در مترو راحت باشد، اما به دلیل زیاد شدن دست، این کار هم با مافیای بازار مواجه شده است. بهتر است ابتدا از ایستگاه‌های امام خمینی به پایین شروع کنی تا چم‌وخم کار را یاد بگیری».میزان درآمدبا یک حساب سر انگشتی از بین صحبت‌های فروشنده و مسافران،می‌توان دریافت که میزان درآمد هر فروشنده در داخل واگن‌های قطار در ماه، بین ۵۰۰ هزار تا دومیلیون تومان خواهد بود که با احتساب میزان خرید جنس، حدود ۳۰۰ هزار تا یک میلیون تومان درآمد خالص برای افراد متصور خواهیم بود و با توجه به این‌که این افراد بیشتر خانوادگی کار می‌کنند، می‌توان گفت فروشندگان مترو با وجود مشکلات متعدد درآمدخوبی دارند.نرخ بیکاری؛ ۱۲٫۷ درصدنرخ رشد اقتصادی کشور در شش ماه نخست سال جاری ۷٫۴ درصد و نرخ تورم در آذرماه امسال ۷٫۲ درصد اعلام شده است اما براساس شواهد موجود در بازار برخلاف تک‌رقمی شدن نرخ تورم، قیمت کالاهای اساسی طی یک سال اخیر بیش از ۵۰ درصد رشد داشته و همچنین براساس تازه‌ترین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در تابستان سال جاری با رشد ۱٫۸ درصدی نسبت به تابستان سال گذشته که ۱۰٫۹ درصد بوده به ۱۲٫۷ درصد رسیده که این نرخ در جمعیت مردان یک‌ونیم درصد و بین زنان دو درصد افزایش پیدا کرده است؛ به طوری که طی تابستان سال جاری نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله به ۳۰٫۲ درصد،جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله به ۲۶٫۷ درصد و نرخ بیکاری در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله به ۳۱٫۹ درصد افزایش یافته است. این موج بیکاری در میان قشر جوان و حتی تحصیل‌کرده به خصوص در سطوح پایین‌تر و کم درآمدتر جامعه، ناخودآگاه آن‌ها را به سمت مشاغلی سوق می‌دهد که نیاز به سرمایه اولیه کلان نداشته و کسب درآمد از آن‌ها نیازمند زمان نباشد؛ مشاغل کاذبی که نه نیاز به تخصص و تحصیلات خاصی دارند و نه مجوز، عوارض و مالیات پرداختن می‌طلبند. بیشتر زنان فعال در مترو سرپرست خانواده‌ خود هستند و مابقی با انگیزه‌ همیاری خانواده، کسب درآمد و یا فرار از زندگی روزمره و انزوای خانه این کار را انجام می‌دهند. برای کسانی که از روی احتیاج به این کار روی آورده‌اند، دلایلی مانند طلاق، حبس همسر و فوت سرپرست خانوار مطرح است. زنان بدسرپرست یا با سرپرست از کار افتاده نیز بخش دیگر این زنان را در برمی‌گیرد. دختران مجرد هم بخشی از زنانی را تشکیل داده‌اند که به دلیل سرپرستی خانواده ‌دست‌فروشی می‌کنند. دست‌فروشانی که به دنبال همیاری خانواده و افزایش درآمد هستند، درصد کمی از زنان دست‌فروش مترو را تشکیل می‌دهند که درآمد آن‌ها مکمل درآمد اصلی خانواده و جبران‌کننده کمبود درآمد سرپرست خانواده است.بدون شک دست‌فروشی به دلیل توزیع کالای قاچاق، تاثیر منفی بر بخش تولید و صنعت داخلی می‌گذارد به طوری که با تمرکز بر سوددهی، دلالی و نپرداختن مالیات و متعهد نبودن به اقتصاد داخل، باعث آسیب اقتصاد می‌شود. در مترو شاپ این آسیب‌ها در کنار به خطر انداختن سلامت و امنیت مسافران جای بحث بیشتری پیدا می‌کند. مترو شاپ خارج از نگاه اجتماعی و از بعد اقتصادی تاثیر زیادی بر زندگی فروشندگان دارد. بنابراین شهرداری و سازمان مترو با استفاده از فضاهای مرده ایستگاه‌ها و بدون نگاه درآمدی به این غرفه‌ها، می‌توانند با هدایت این میزان نقدینگی به سمت صحیح، ضمن سرو سامان دادن به این بازار، واگن‌ها را از شلوغی و بی‌سامانی نجات دهند.


منبع: irankhabar.ir