اولین نطفه اختلافات درونی اصولگرایان
مهدی رسول پناه-فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه بهار نوشت: اردیبهشت جایگزین خرداد پر از بیم و امید شد تا امسال رئیس دولت دوازدهم در ۲۹ امین روز از دومین ماه سال ۹۶ با اکثریت آراء توسط ملت انتخاب شود و باری دیگر به واژه جمهوریت در نظام اسلامی جامه عمل بپوشانند. هرچند امروز رواج اصطلاحاتی از جمله «شرایط حاد کنونی» باعث کاهش عمق معنایی واقعی آنها گردیده اما به واقع به نظر میآید فضای کشور در آستانه انتخابات آتی را با هیچ واژه دیگری نتوان به این بلاغت و صراحت توصیف نمود.
حضور در شرایط پسابرجام، ماندگاری تهدیدها و تحدیدها و معضلات اقتصادی با ذکر این نکته که اقتصاد جزء لاینفک رفتارهای انتخاباتی است مخصوصا اگر قرار بر تلاش رئیس جمهور مستقر برای تمدید دوره اش باشد، کاخ نشینیترامپی که رادیکال وار کشور مهمی چون امریکا را اداره میکند، بحرانهای ریز و درشت منطقه که تاثیرگزاری مستقیم بر کشورهای خاورمیانه و از جمله ایران دارد و مسائل این چنینی باعث شده تا دولت دوازدهم با هر نگاه و سلیقهای که تشکیل شود، مسئولیتی خطیر را به عهده بگیرد و به همین جهت یکی از ملزومات فاصله گرفتن از بحران این است که پاستور توسط شخصی مدیریت شود که علاوه بر نگاهی واقع بینانه به مسائل و امورات بینالمللی، تحت هیچ شرایطی به افراط و تفریط روی خوش نشان ندهد.
اما شرایط داخلی در اردوگاه طیف یا بهتر است بگوییم طیفهای مقابل رئیس جمهور بسیار آشفته است. سربازانی که علیرغم اتفاق نظر در تخریب رئیس جمهور روحانی، تقریبا در هیچ مورد دیگری قرابت فکری ندارند و همین امر با چاشنی شور سودای پاستور نشینی این جماعت باعث شده که بازندگان دو انتخابات اخیر این روزها پرتلاطمترین روزهای خود را در اوج از هم گسستگی بگذرانند و هر روز شاهد هرچه بیشتر شرحه شرحهشدن پیکر نیمه جان گفتمان از تب و تاب افتاده و رو به افول خود باشند. «شما را به جان امام قسم میدهم اتحاد کنید» این قسم مرحوم مهدوی کنی هم باعث نشد تا اصولگرایان که از مرداد ۹۰ با پدیدهای به نام پایداری مواجه بودند بتوانند با لیستی واحد به انتخابات مجلس نهم ورود کنند. جبهه اصولگرایی از آن روز در دو انتخابات مجلس دهم و همچنین انتخابات ریاست جمهوری یازدهم انشقاق را به طور پررنگی به عنوان مانعی جدی برای توفیق خود متحمل شده و جالب این است که در حالی روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از راه میرسد که جناح راست همچنان اتحاد را به مثابه رویایی محال میپندارد.
تشکیل «جمنا» اولین نطفه این اختلافات درونی بود که سعی داشت در لیست اولیه خود از هر طیف نمایندهای را بگنجاند اما در همان روزهای اول جبهه موسوم به پایداری رسما اعلام کرد که دلیلی ندارد تا به کاندیدایی غیر از سعید جلیلی فکر کند و از ائتلاف تازه تاسیس جدا شدند. سعید جلیلی در وزن کشیهای انتخابات ۹۲ نشان داده بود که سبد رایی بیشتر از ۴ میلیون ندارد. چهرههای شاخص موتلفه هم با وجود حمایت از جمنا به طور قاطع اعلام کردند مصطفی میرسلیم را گزینه شایسته در میان سایر گزینههای این روزهای اصولگرایان میدانند و با زبان بی زبانی اصرار دارند این نظر را القا کنند که به حضور کاندیدایی به جز میرسلیم رای نخواهند داد.
اینها را در کنار اعلام کاندیداتوری حمید بقایی تصور کنید که به نظر میرسد با علم به رد صلاحیت توسط شورای نگهبان، صرفا برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره و شعارهای نجومی دکتر احمدی نژاد پا به عرصه انتخابات گذاشته و در صورت تایید صلاحیت بخش دیگری از سبد رای اصولگرایان را به خود اختصاص خواهد داد. برآورد این شرایط نشان میدهد جبهه اصولگرایی که هنوز از تلخکامی شکستهای ۲۴ خرداد ۹۲ و ۷ اسفند ۹۴ رها نشده در آستانه پذیرش شکستی دیگر است مگر اینکه ۲۹ اردیبهشت ماه ۹۶ به یکی از روزهای غیر منتظره تاریخ انتخابات جمهوری اسلامی تبدیل شود.
منبع: بهارنیوز