انوع مزاج ها
فلاسفه قدیم معتقد بودند که تعادل مطلق دربین اخلاط چهارگانه وجود ندارد. ازاین رو، انسان کاملا سالم (کسی که به طور مطلق دچار غلبه یکی از اخلاط نباشد) وجود ندارد وهرکسی به نوعی گرفتار غلبه یکی از اخلاط است. بنابراین هر شخص دارای مزاج معین و مربوط به خود است که با مزاج فرد دیگر تفاوت می کند و ممکن است که فرد:
صفراوی مزاج (گرم و خشک)، دموی مزاج (گرم و تر) بلغمی مزاج (سرد و تر) و یا سوداوی مزاج (سرد و خشک) باشد.
بدن انسان در مراحل مختلف زندگی و در محیط های عادت کرد. به آن، دارای مزاجی است که با تغییر سن یا محیط زندگی، دستخوش دگرگونی شد. و از اعتدال خارج می گردد.
ابن سینا در کتاب قانون می گوید: «محیط زندگی نوعی اعتدال مزاج در شخص که از ابتدا در آن محیط بوده به وجود می آورد. اگر شخص مورد نظر از محیطی به محیط دیگر نقل مکان کند، مزاجش دستخوش تغییر می گردد و احتمال بیماری می رود.» در عقاید طب سنتی، مردم سرزمین های شمالی نسبت به مردم سرزمین های جنوبی، تر مزاج تر و مردم سرزمین جنوبی تر، خشک مزاج ترهستند.
عمر آدمی در مراحل مختلف دارای مزاج معینی است که در هر مرحله نسبت به مرحله قبل و بعد تفاوت می کند. اشخاص در سنین پایین دارای مزاجی گرم هستند و هرچه سن بالاتر رود مزاج شان روبه سردی خواهد رفت. درنتیجه غذاها و داروهایی که در سن جوانی باعث اعتدال مزاج من شوند، در سنین کهولت بدن را ازاعتدال خارج می کنند.
قدمای طب قدیم مزاج عمر را به صورت زیر دسته بندذی کرده اند :
الف- تن خرد سالان و جوانان دارای حرارت معتدل و تن پیران سرد است. لیکن تن خردسالان از حد اعتدال مرطوب تر است.
ب- اعتدال مزاج هوایی و آبی بیشتر و در پیران مزاج خاکی بیشتر است.
ج) اعتدال مزاج جوانان بیشترازخردسالان است، ولی جوانان در مقایسه با خردسالان خشک مزاج تر و درمقایسه با پیران تر و گرم مزاج ترهستند.
به طور کلی می توان گفت که هرچه سن پایین تر باشد مزاج آن بیشتر گرم و تر است، و هرچه به کهولت و پیری نزدیک تر شود، مزاج به سردی و خشکی می گراید.
ابن سینا در مورد مزاج اندام های بدن می گوید: «هر عضو از بدن دارای اعتدال مزاجی خاصی می باشد که با مزاج سایر اندام ها متفاوت است. به طور مثال، مزاج استخوان، وقتی معتدل است که خشکی آن بیشتر باشد، اعتدال مزاج مغز درحالتی است که رطوبت آن زیادتر باشد، اعتدال قلب در شرایطی است که ازحرارت بهره برده باشد وعصب موقعی در اعتدال است که از سردی نصیب برده باشد.»
منبع: مه شو