انصاف به مثابه گمشدهی سیاست…
محمدآزاد جلالی زاده در سرمقاله امروز روزنامه بهار نوشت: در سپهر سیاست ورزی این مرز و بوم و در پناه روانشناسی اجتماعی مردمان این دیار، گمشدههای فراوانی یافت میشود و تا رسیدن به مقصد و دست یافتن به این گمشدهها راههای ناپیموده بسیار داریم و زمان میطلبد تا عرصه فرهنگ و به تبع سیاست ما سَر به سلامت ببرد. یکی از گمشدههای اصلی فعالیت در عرصه عمومی در مُلک ما نداشتن «انصاف» در جناحها و گروهبندیهای مختلف- البته به نسبت متفاوت- است، منظور نگارنده از انصاف در این نوشته، شرایط خویش را برای رقیب نیز مهیا کردن و عدم ورود به حوزه هایی از کارِ رقیب و ملامت او است که شواهد و ادله کافی در آن حوزه در دست نیست.
الغرض: یکی از غافلگیریهای این دوره از ثبت نامهای انتخابات ریاست جمهوری، ورود «محمود احمدی نژاد» به این رقابتهاست، فارغ از هرگونه قضاوت ارزشداورانه درباره مواردی چون نهی مقامات عالیه نظام از ورود وی به کارزار، عملکرد احمدی نژاد متقدم و احمدی نژاد متأخر، سهم وی در بحرانهای ۸۸، عدم مدیریت و کارایی وی و مسائلی از این دست -که صدالبته نگارنده به جدّ بدان باور است که مراجع ذیصلاح بایست به این موارد رسیدگی کنند- یک نکته در این میان جلب توجه مینماید و آن اینکه عدهای از سینهچاکان دو آتشه احمدینژاد در ایام پیشین، با چرخشی ۱۸۰ درجهای، توپخانه خود را به سوی او و تیمش نشانه گرفته و تا آنجا پیش رفتند که با ابراز ادعاهایی عجیب، احمدی نژاد را جاسوس! یکی از دول غربی خواندند! بنا به دو قاعده بیان شده در این نوشتار برای «انصاف» بایستی یکی، دو نکته را مورد توجه قرار داد، اولاً زمانیکه خودمان و نامزدمان در عرصه حضور دارد، بایستی شرایط را فراهم کرد که «دیگران هم در معنای اعم» – فارغ از اینکه موافق یا مخالف ما هستند- در صحنه حضور داشته باشند و داور نهایی در این زمینه را مردم بدانیم و نیاز به تاکید ندارد که همیشه مردمان ما نشان دادهاند که آنقدر هوشیاری سیاسی دارند تا کارآمدی و ناکارآمدی مدیریتی افراد را بهدرستی تشخیص دهند.
(حتی بر فرض نبود چنین تشخیصی بازهم باید به نمود اصول دموکراسی در رای مردم احترام گذاشت.) ثانیاً: هنگامی که مدارک کافی در بحثی وجود ندارد، نبایست به آن حوزه – در اینجا اتهام سنگین جاسوسی- ورود کرد، آن را رسانهای و بر اساس آن تهمتپراکنی کرد، در آموزههای اخلاقی اسلامی، پایبندان به اسلام از تهمتپراکنی حتی نسبت به دشمنانشان بر حذر داشته شده اند و امّا نکته پایانی آنکه با وجود همه انتقادات و شکایتها و گله گذاریها و حتی دشمنیها نسبت به احمدی نژاد و مدیریتش، چه بخواهیم و چه نخواهیم بالاخره او دو دوره رئیس جمهور این مملکت بوده و اگر قرار باشد که ۸ سال عالیترین مقام اجرایی این مملکت، «جاسوس» !؟ باشد که باید در بسیاری از اموربازنگری کرد. از دیگر سو، این نکته به ذهن میرسد که میتوان هر کسی و در هر جایگاهی را با سیل تهمتهای بیانصافانه از دور خارج کرد، روالی که درونی شدن آن در ساختار نظم سیاسی در آینده پیش رو میتواند مشکل آفرین باشد. روالی که پیش از این نیز جریان اصلاحات از آن خوندلها خوردهاست، فراموش نکردهایم که رئیس دولت اصلاحات هنوز هم در اسناد عدهای متهم است با «جورج سورس» نشست و برخاست! داشته است، پس باید منتقد تهمتپراکنی بود؛ حتی اگر این تهمتها علیه احمدینژاد باشد.
منبع: بهارنیوز