اقتصاد مقاومتی در برابر نئولیبرالیزم
دانشجویانم چندین مرتبه از من خواستند تا درباره نئولیبرالیزم که این روزها در محافل سیاسی داخلی و خارجی بحث روز است، نظرم را بگویم. باید دانست که نئولیبرالیزم بیش از آنکه یک اصطلاح برآمده از یک ساختار فکری منسجم باشد، یک برساخت مبارزاتی برای کسانیاست که از بیرون به مجموعه فرآیندهای آن مینگرند تا آنجا که در برخی موارد به یک ناسزای سیاسی نیز بدل شده است، اما به راستی نئولیبرالیزم چیست؟
اکنون نئولیبرالیزم در عرصه های مختلف سیاست، فرهنگ، اقتصاد و رسانه به عنوان یک مابعد الطبیعه موازی و گاه منطبق با روح عالم کنونی یعنی جهانی شدن در نظر گرفته میشود، به نحوی که دستورالعمل قطعی توسعه را نئولیبرالیزم میدانند!، تولد نئولیبرالیزم بهعنوان یک نظریه/عمل عام و شامل تنها پس از جنگ سرد همهگیر شد، ولی روی کار آمدن آن و تلاش برای تثبیت آن محصول تلاشهای دهه ۷۰ تا ۹۰ میلادی بوده است، بهترین راه برای تعریف نئولیبرالیزم تعریف آن به ویژگیهای ثابت در انواع نظریات و عمل نئولیبرالیستی است.
سرمایهداری در نظامهای مبتنی بر نئولیبرالیزم، به شدت نظارت_گریز میشود و آزادی نئولیبرالیستی در حوزه مصرفگرایی حداکثری مصداق مییابد؛ نهادینهسازی نئولیبرالیزم در عرصه حیات بیندولتها (سیاست و اقتصاد بینالملل)، بهوسیله صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارتجهانی اتفاق افتاده، به نحوی که این نهادهای مالی نه فقط در عرصه اقتصاد جهانی بلکه در اقتصاد ملتها نیز موثرند، لذا صاحبان دستورالعملهایی هستند که سامان سیاسی جوامع را دستخوش تحول میکند، تا آنجا که در نئولیبرالیزم، همه آنچه آزادی فردی و تاکید هر چند ظاهری دمکراسی در لیبرالیزم است، جای خود را به “توسعه” می دهد، بنابراین در دوره نئولیبرالیزم، همهجا باید همگن شود، یک محصول، یک رسانه، یک نگرش، ولی با رنگهای متفاوت مبتنی بر نیازهای غریزی و یک تصویرآرمانزدایی شده از آینده، از این جهت ناکارآمدی دولتها برای نئولیبرالیزم جهانی، یک هدیه است.
دیوید هاروی معتقد است: نئولیبرالیزم در ابتدا یک نظریه در اقتصاد سیاسی بود، اما اکنون در سیاست و فرهنگ و اقتصاد جهانی بازتولید شده است، دقیقا به همین خاطر در عرصه تقابل میانپدید به شدت دستوری و در عین حال گفتمانی نئولیبرالیزم، یک مقاوت در عرصه اقتصاد سیاسی مبتنی بر گفتنمان مقاومت اصیل میتواند در برابر آن، قد علم کند، شاید تاکید مقام معظم رهبری(حفظهالله) بر اقدام و عمل در اقتصاد مقاومتی تکمیل پازل همه جانبه مقاومتها در عرصه تقابل عملی با گفتمان پر طمطراق در عین حال خشن و ناکارآمد نئولیبرالیزم باشد، البته مدتها است که جهان نیز وضع و حال نئولیبرالیزم را میبیند، اما در تخیل سیاستمداران لباس این پادشاه با ترس و رعب رسانهای هنوز بر تن او است.
بی وجه نیست که از دهه ۷۰ میلادی با اوجگیری هژمونی نئولیبرالیزم، مطالعات اقتصاد سیاسی رسانه نیز چون واکنشی در برابر آن رشد کرد؛ اما جرأت انکار فقط از گفتمان انقلابی ایران اسلامی، با اقتصاد مقاومتی برمیآمد، بیتردید اینهمه مقاومت دربرابر اقتصاد مقاومتی بیدلیل نیست، زیرا تبدیل اقتصاد مقاومتی به دستورالعمل و الگوی جایگزین، برای ادامه حیات نئولیبرالیزم جهانی بسیار خطرناک است.
منبع: الف