اصولگرایان با انصاف از روحانی حمایت میکنند
فائزه طاهری- روزنامه بهار:
اگرچه اصلاحطلبان حمایت تمامقد خود را از حسن روحانی برای یازدهمین دوره ریاست جمهوری اعلام کردند و منتظرند تا دومین دوره از ریاست این مرد اعتدلگرا بر قوه مجریه نیز محقق شود، رقیبان جدی روحانی که از اصولگرایان هستند حتی اگر داعیه دیگری داشته باشند، آنطور که باید از حمایت این جبهه برخوردار نیستند و هماکنون ستادهای انتخاباتی خود را ازترکیب اصولگرایان و احمدینژادیها پر میکنند. درباره روی گرداندن چهرههای شاخص اصولگرایان از احمدینژادیها و روی آوردن کاندیداهای منتسب به اصولگرایی به پایداریچیها و وزرای دولتهای احمدینژاد، با شهربانو امانی – فعال سیاسی اصلاحطلب- به گفتوگو نشستیم. او با بیان اینکه انتظار نداریم رقبای دور گذشته روحانی از اصولگرایی ناگهان به سمت اعتدال و اصلاحطلبی روی بیاورند، معتقد است حضور وزرای احمدینژاد در اطراف رئیسی نشان از علاقه این افراد به این جریان و در جهت کمک به افزایش سبد رای اوست. همانطور که خود رئیسی برای جلب آرای احمدینژاد به وزرا و معاونانش اقبال نشان داده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ابراهیم رئیسی از طرفی از جمنا برخاسته و او را کاندیدای جبهه اصولگرا میدانند و از طرف دیگر خود او ادعای استقلال کرده و به عرصه آمده است و از حالا هم از احمدینژادیها در ستاد خود استفاده میکند و گفتوگوهایی با نزدیکان اوترتیب داده است. محمدباقر قالیباف نیز دیگر کاندیدای اصولگراست که از جمنا برای انتخابات برگزیده شد و خلاف دیگر کاندیداها که صلاحیتشان تایید نشد، توانست نظر مثبت شورای نگهبان را جلب کند. در نهایت کاندیدای نهایی اصولگرایان چه کسی خواهد بود؟
متاسفانه جمنا نتوانست به یک جمعبندی برسد. به دلیل سردرگمی که در جبهه اصولگرایان وجود داشت، آنها نتوانستند بر این تشتت آرا فایق بیایند و یک کاندیدای مرضی الطرفین اصولگرایی به افکار عمومی معرفی کنند. بنابراین آنها با فقدان کاندیدا در قامت ریاست جمهوری مواجه شدند لذا قالیبافی که پیش از این اظهار کرده بود به عرصه نمیآید نهایتا با توصیههایی که به او شده بود کاندید شد. طبیعتا بخش مهمی از اصولگرایان و آرای آنها به سمت روحانی میل خواهد کرد. همچنین همانطور که اعلام کردند به نظر میرسد کاندیداهای اصولگرایان و حامیان آنها تا دقیقه آخر خواهند ماند به این امید که انتخابات ریاست جمهوری را به دور دوم بکشانند.
رئیسی همچنین سعی میکند از وزرای احمدینژاد برای ستاد انتخاباتی خود استفاده کرده و گفتوگوهایی هم با پایداریچیها و افرادی مانند سعید جلیلی داشته است. روی آوردن از سمت اصولگراها به پایداریچیها چه معنی میتواند داشته باشد؟
وقتی بحث کاندیداتوری احمدینژاد با همان روشها و شعارهای غیرقابل اجرا در منظر و افکار عمومی مطرح شد، بخشی از آرا در زمره سبد رای احمدینژاد قرار داشت. در حال حاضر به نظر میرسد برای اینکه رئیسی بتواند این آرا را به سمت خود جلب کند از وزرا و معاونان احمدینژاد در ستادش انتخاب میکند.
خیلی از افراد انتظار داشتند سعید جلیلی هم کاندید شود. خود جمنا هم او را بین افراد منتخب خود قرار داده بود اما در نهایت او کاندید نشد و الان میشنویم که اعلام کرده میخواهد از رئیسی حمایت کند.از نظر قانونی و رفتار سیاسی هر کسی میتواند در هر ستادی که مد نظرش بود حضور داشته باشد و کمک کند. خصوصا با توجه به اینکه تشتت آرای اصولگرایان مدیریت نشد و جمنا خودش یکی از مسببین تشدید تشتت آرا در بین اصولگرایان شد و دیدیم چه کسانی رای آوردند که صلاحیت آنها هم احراز نشد، زیرا بحث توانمندیها مطرح است و با آن تفسیری که شورای نگهبان از رجل سیاسی دارد، کاندیداهای جمنا نتوانستند از آن مسیر عبور کنند و این خودش نشانگر سردرگمی و اختلاف نظر آنها در جمنا است.
از طرف دیگر آقایان احمدینژاد و بقایی هم اعلام کردند از کسی حمایت نمیکنند. حالا رئیسی با توجه به اینکه از وزرای دولتهای نهم و دهم استفاده میکند قصد در جلب نظر احمدینژاد برای گرفتن آرایی که خود او ممکن بود در صورت تایید صلاحیت داشته باشد، نخواهد داشت؟
طبیعتا هر کسی حق دارد ستاد انتخاباتی خود را تشکیل دهد و ایناندازه آزادی در کشور هست که هر فردی در هر ستادی که میخواهد فعالیت کند. ما انتظار نداریم رقبای دور گذشته آقای روحانی از اصولگرایی ناگهان به سمت اعتدال و اصلاحطلبی روی بیاورند، کما اینکه این چهار سال هم سعی کردند تا جایی که میتوانند چوب لای چرخ دولت بگذارند. این بخش از وزرا و نزدیکان احمدینژاد در ستاد رئیسی جمع شدند و نشان میدهند که به او و تفکراتش علاقهمند هستند. از جمله آقای جلیلی که خودش سال ۹۲ کاندیدا بود و علاقهمند است که سبد رایی که در سال ۹۲ داشت، به رئیسی کمک کند و کفه رای را به سمت او بیاورد.
به نظر میرسد با توجه به اینکه با احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری، محمود احمدینژاد رد صلاحیت شد، جریان اصولگرا که در دوران ریاست جمهوری ایشان حامی رفتارها و عملکردهای ایشان بودند در حال حاضر سعی میکنند با کنارهگیری از او، از عملکرد ناصحیح احمدینژاد و عدم اقبالی که به او شده فاصله بگیرند. این موضوع چه تاثیری را در افکاری عموم خواهد داشت؟
وقتی در حوزه سیاسی به هر دلیلی حمایت نمیکنند و نمیگذارند احزاب توانمند و سراسری و شفافیت سیاسی در کشور نهادینه شود، در نتیجه در انتخابات اشخاص به جای احزاب و شعارها به جای برنامهها جایگزین میشود که آشفتهبازاری در عرض تبلیغات ایجاد شده، متاسفانه هزینه بسیار سنگینی نیز بر کشور تحمیل میشود و سرمایههای کشور هدر میرود. به اضافه اینکه مهمترین سرمایه، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است که خدشهدار میشود.
چطور میتوان این جریان حامی احمدینژاد را نسبت به اتفاقات هشت ساله دولتهای نهم و دهم مسئول اعلام کرد؟
زمانی که جلوی ۸۰ میلیون جمعیت ایران ایستادند، سرشان را بالا بردند و دروغ را نهادینه کردند و نهادهای نظارتی را به محاق بردند، ۷۰۰ میلیارد دلار مملکت معلوم نشد چه به سرش آمد، این آقایان نبودند؟ احمدینژاد بود که تا دیروز قطعنامه را نعمت میدانست و جریان اصولگرا هم تایید میکردند که او توانست همین روش را پیشه کند. با همان روشها این بلاها را به سر کشور آوردند. امیدوارم این آقایان درس بسیار مهمی را از رای مردم در سال ۹۲ گرفته باشند. اینکه مردم به تغییر رای دادند، تغییری که شامل شخص احمدینژاد نباشد بلکه تغییر تفکر و اندیشهای که با ریاست جمهوری او، دولت و ارکان دولتهای نهم و دهم کشور را به این مرحله رسانده بود، همه گزینهها روی میز بود و حتی تاریخ حمله به ایران را هم به تعبیر خود آقایان اصولگرا تعیین کرده بودند. طبیعتا اگر امروز هم بخواهند اعلام برائت کرده و از احمدینژاد کناره گیری بکنند، مردم آنها را آدمهای ناسپاس و ابنالوقت نامگذاری خواهند کرد. امروزه مردم ایران چنین رویگردانی را ناجوانمردی میدانند، حالا افراد این جریان در در هر ستادی که میخواهند باشند.
پیش از احراز صلاحیتها، احمدینژاد برای اینکه از عملکرد دولت خود دفاع کند هجمههایی را هم به دولت فعلی داشت. در حال حاضر که هم او و هم کاندیدای مورد حمایتش حمید بقایی رد صلاحیت شدند و از طرفی رقبای روحانی، از جبهه اصولگرایان هستند آیا او در این فرصت یک ماهه به این حملهها ادامه میدهد؟
همه معمولا دولت مستقر و وضعیت موجود را نقد میکنند، تنها دولت احمدینژاد بود که در تاریخ سیاسی کشور بازخوانی نشد. درواقع و عملکرد دولت او و ابعاد مهم مشکلاتی که در طول هشت سال بر کشور تحمیل کرده بود در کارزار انتخابات ۹۲ بازخوانی نشد. او سعی کرد جریان سومی را راه بیندازد و اتفاقی افتاد که همه میدانیم. آن بخش از اصولگرایان سنتی مانند آقای ناطقنوری که آقای روحانی را میشناسند در سال ۹۲ از او حمایت کردند.
در حال حاضر هم برای انتخابات ریاستجمهور پیش رو، تعداد قابل توجهی از این نحله سیاسی و منصفان و اصولگرایانی که مدیریت و کشورداری را تلمذ کردند و میدانند چیست، از روحانی حمایت خواهند کرد. اما آن بخشی از کاندیداهای رقیب آقای روحانی که حتی در انتخاب رئیس ستاد خودشان همتردید دارند و امروز این را انتخاب میکنند و فردا کس دیگری را، سردرگمی فکری خود را نشان میدهند. درواقع شاید امید دارند به بعضی از بخشهای حاکمیتی و نهادهای عمومی که از آنها پشتیبانی کنند.
منبع: بهارنیوز