اصولگرایان؛چالش جایگاه عُلماتاسلبریتیها
رضا صادقیان
دعوت از یک خواننده زیرزمینی به جشن رسانه خبری نزدیک به اصولگرایان نه تنها واکنشهای زیادی را در میان کاربران فضای مجازی برانگیخت، بلکه باعث نقادی برخی از نیروهای اصولگرا به طیفی شد که گمان میکند با نزدیک شدن به خوانندگان و بازیگران سینما و تلویزیون میتواند به سوی کسب آرای بیشتر برود و سهمی از رای طبقه متوسط کسب کند. بحث و گفتگو درباره آن دعوت و حاشیههای قابل حدس همچنان در فضای رسانهای کشور ادامه دارد. شماری از نیروهای سیاسی اصولگرا با طفره رفتن از پاسخ دادن به افکار عمومی و ناظران سیاسی، نه تنها نقدهای پرشمار را بیپاسخ رها کردند بلکه با انتشار عکسهای جعلی و تکذیب شده رئیس جمهور اسبق در مراسم جشن عروسی یکی از فعالان سیاسی به انتقادها به شیوه خاص خود جواب دادند! به عبارتی اساسا به آن نقدها توجهی نکردند.
دشواری اصلی طیفی که با نام اصولگرا فعالیت میکند ولی به رفتارهای پیشینیان، ارزشها و هنجارهای آنان دقت چندانی نمیکند و صرفا هدفش کسب رای بیشتر در انتخابات آتی و نزدیک شدن به مطالبات طبقه متوسط شهرنشین است، دقت نداشتن به این نکته است که در کمال بیدقتی و ناباوری جایگاه «عالمان دین» و «روحانیت» را به عنوان زینت فعالیت سیاسی قبول کرده و هر جا لازم باشد از نام و نشان بزرگان استفاده مینماید ولی با پذیرش نقش «سلبریتی» ها در دنیای امروز خواسته-ناخواسته وزن بیشتری را به گزینه دوم میدهد. نیروی سیاسی که با یک تغییر مسیر هیجانی و به دلیل کسب رای به هر قیمت در نشستهای خود از افراد تاثیرگذار سیاسی-دینی فاصله میگیرد و به بازیگران و خوانندگان نزدیک میشود، تنها امر تغییر و بازخوانی رفتارهای سیاسی را با سهلانگاری هزینه ساز به مرحله اجرا درآورده و نگاهی به بازخوردهای بلند مدت اینگونه رفتارها در جامعه نداشته است.
امیر محبیان در گفتگو با روزنامه اعتماد به تاریخ ۳۱ اردیبهشت سال جاری درباره همین گرفتاری اصولگرایان در ماههای آینده هشدار داده بود، گویا آن سخن به هر دلیل جدی گرفته نشد. وی در همان مصاحبه گفته بود: «اصولگرایی اگر نتواند خود را بازسازی و به عبارت بهتر نوسازی کند روزبهروز تحلیل خواهد رفت. موتور تئوریک آن مدتهاست خاموش شده؛ روحانیت که موتور محرک قدرتمند و ارزشمند اصولگرایی بود به عضو منفعل تبدیل شده و به انتهای صف تصمیمگیرندگان رانده شده است. این خطرناک است. با حاشیهنشین شدن تشکلهای روحانی مؤثری چون جامعتین قدرتگرایی و پوپولیسم جای ارزشگرایی و آرمانگرایی را خواهد گرفت و قهرمانان اصولگرایی به جای علما و دانشمندان و چهرههای دینی؛ سلبریتیها وچهرههایی خواهند شد که فاقد حداقل ارزشهای رفتار دینی بوده و بدبختانه مجبور خواهیم شد برای پیشتازی آنها از ارزشها و تاریخ اسلام هزینه نماییم.»
مرور فعالیت سیاسی اصولگرایان در روزهای ابتدای انقلاب اسلامی، سالهای جنگ تحمیلی، دوران دولت اول و دوم سازندگی و دولت اصلاحات با اعتبار گرفتن از روحانیون گره خورده است. جریان سیاسی که در هر کدام از انتخابات برگزار شده نام روحانیون را به عنوان سر لیست به جامعه معرفی کرده و در نشستهای سیاسی و تصمیمگیریهای مهم و بزنگاه نظر آنان را به عنوان عالمان دینی جویا و به کار بسته است، حال همین جریان با گردشی تعجب برانگیز نه تنها جایگاه شخصیتهای دینی را قدر نمیگذارد و برای کارهای مهم مانند گذشته به آنان رجوع نمیکند بلکه با فاصله گرفتن از روحانیت و نزدیک شدن به گروهی دیگر در حال ارسال پیام به جامعه است، پیغامی که نه تنها با واکنش مطلوب روبهرو نخواهد شد بلکه جریان سیاسی اصولگرا را با بحرانی لاینحل در آیندهای نزدیک روبهرو میسازد، گرفتاری که نه تنها کسب رای بیشتر به همراه نمیآورد، بلکه باورمندان به آموزههای دینی و قشر متشرع که جریان اصولگرا سالهاست رای انتخاباتی و فرهنگ دینی آنها را از نظر فکری و رفتار اجتماعی تامین و جذب کرده را از خودش دور میسازد. میتوان از حمایت خوانندگان و بازیگران در هر انتخاباتی سود جست، ولی همنشین کردن این اشخاص به صورت سر زده یا برنامهریزی شده برای جایگاه روحانیون و افراد سیاسی از منظر شهروندان مطلوب نیست.
مردمی که برای پاسخ گرفته به سوالات شرعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خویش به روحانیون رجوع میکنند و حال با چشمان خویش رجوع روحانیون در فصل انتخابات را به خوانندگان میبینند. بدون شک نیروهای اصولگرا نیاز به بازخوانی رفتارهای سیاسی خود داشته و دارد، ولی چنین رفتاری و نزدیک شدن به چهرههایی که در جزء و کل با آموزههای سیاسی و دینی آنان همخوانی نداشته و ندارند، کلیت اصولگرایی را با چالش روبرو میسازد. بحرانی که تنها دامن اصولگرایان را نخواهد گرفت و تاثیرات آن را میتوان در بخشهایی از جامعه مشاهده کرد. به نظر میرسد اصولگرایان به جای آنکه با سرعتی سریع به سوی تغییر رفتارهای عملی بروند نیازمند شناسایی مسائل در حوزه تئوری و اندیشه هستند، فرصت کافی برای بروز این بازخوانی در اختیار خواهند داشت، به اسم تغییر و بازبینی و دقت نکردن به ریشههای اجتماعی اصولگرایی، این جریان سیاسی با چالشهای مهمتری روبرو خواهد شد.
منبع: بهارنیوز