اصلاحطلبان و تقدیم قدرت به اصولگرایان؟
رضا صادقیان
با پیروزی حسن روحانی در انتخابات اخیر و مطرح شدن نام شماری از شخصیتها در نشریات به عنوان وزیران پیشنهادی دولت دوازدهم، قبل از آنکه شاهد دلنگرانی و تشویش در میان نیروهای اصولگرا و مخالفت آنان با وزرای پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی باشیم، ناظر اختلاف دیدگاه در میان نیروهای اصلاحطلب به صورت خاص و چهرههای نزدیک به دولت یازدهم بودیم، اشخاصی که نه اصولگرا و نه در طیف اصلاحطلبی جای میگیرند، بلکه نحوه موضعگیری و کنش سیاسی آنان سیاستورزی به طریقی دیگر را معرفی میکند. محتوای موضعگیری اصلاحطلبان درباره کابینه پیشنهادی طی دو هفته اخیر تصویر مخالفان و منتقدان جدی دولت را ترسیم میکند، گویی در کمتر از یکماه اصلاحطلبها مخالف دولت و اصولگرایان با سکوت معنادار همراه دولت شدهاند.
متراکم شدن مطالبات شهروندان، بالا بردن سطح توقعات مردم در بازه زمانی تبلیغات ریاست جمهوری و استفاده مکرر حسن روحانی از کلید واژههایی همچون آزادی، برداشتن حصر، مخالفت با دیوارکشی در خیابانها و انتخاب راهی که به آزادی و قانونمداری ختم شود این ذهنیت را برای اکثر رای دهندگان ایجاد کرد که دولت دوازدهم فارغ از کنشهای سیاسی اصولگرایان، قویتر از دولت اول روحانی خواهد بود و میکوشد به بخشی از خواستههای رای دهندگان با انتخاب و معرفی وزیرانی اصلاحگر پاسخ گوید. چشماندازه پیشرو و کارنامه اجرایی وزیران پیشنهادی و سکوت-همراهی جریان اصولگرا با لیست پیشنهادی قبل از آنکه انعکاس رای موافق آنان با ترکیب کابینه باشد، تکاپویی است برای دلسرد کردن و پاشیدن بذرهای بیتفاوتی در میان رای دهندگان به حسن روحانی و چیدن محصول مورد علاقه در سالهای پیشرو. تقلایی که بدون تردید در پی صاف کردن راهی است که به کسب کرسیهای بیشتر توسط این طیف سیاسی در آینده را مدنظر دارد.
موافقت و سکوت نیروهای همیشه معترض در میان اصولگرایان و فعالان رسانهای آنان با دو تن از وزیران پیشنهادی، وزیر پیشنهادی نفت و وزارت امور خارجه نمایان کننده یک استراتژی نانوشته و ناهماهنگ در بین فعالان رسانهای اصولگرا است که به صورت خودجوش در حال طی کردن یک راه هستند. اصولگرایان با نزدیک شدن به معرفی کابینه در فضای عمومی یکباره از میزان نقدهای خود از دولت کاستند و صرفا به تحریمهای جدید آمریکا و واکنش غیرکارآمد دولت اعتراض کردند، همزمان از دلسردی، بیتوجهی و نادیده گرفته شدن مردم از سوی حسن روحانی و کابینه وی سخن گفتند و اینکه جوانان حامی روحانی بزرگترین فریب خوردگان انتخابات اخیر بودهاند!
در چنین شرایطی نحوه واکنشهای اصلاحطلبان به ترکیب کابینه، شیوه موافقت و مخالفت با وزیران پیشنهادی و حفظ انسجام اهمیت مضاعف میطلبد، دقتی که چندان جدی گرفته نشده و خبر از اختلافهای درون جریانی به گوش میرسد. چنانچه نیروهای اصلاحطلب تمام مطالبات بر زمین مانده مردم را در ترکیب کابینه دولت دوازدهم بجویند و در صورت تحقق نیافتن هر کدام از شعارهای تبلیغاتی دولت وقت را متهم به کمکاری، کاهلی، نداشتن دل و جرئت در مقابل سیاستهای جناج مقابل کنند و هر روز سخن از نشدنها، نتوانستنها و ناتوانیهای دولت به میان آورند و در این میان اقدام به دستهبندی کاذب و غیرضروری درون گروهی و مرزبندی با شخصیتهای نزدیک به طیف اصلاحطلب کنند و یا برخی از چهرهها را از خود دور سازند، صندلیهای مجلس شورای اسلامی در سال ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را براثر بیتدبیریها و دامن زدن به اختلاف نظرهای سطحی و شخصی از کف خواهند داد. اختلاف دیدگاههای که در سال ۸۰ و با شکلگیری دولت دوم خاتمی به یکباره به جامعه کشانده و به عنوان اصلیترین و مهمترین دغدغهها به آن پرداخته شد.
تجربه آن سالها نشان میدهد بخشی از رو به افول رفتن قدرت تاثیرگذاری دولت دوم اصلاحات به سیاستهای جریان مقابل بازمیگشت و قسمتی دیگر رابطهای مستقیم و بیواسطه با سیاستها و سیاستورزی اصلاحطلبان داشت. نتیجه آنکه صندلیهای شورای شهر، مجلس شورای اسلامی و صندلی ریاست جمهوری را براساس سیاستهای نادرست و با فروتنی مثالزدنی تقدیم جریان مقابل کردند. لازم است اصلاحطلبان امروز تجربه دیروز را پیش چشم داشته باشند و از حرکتهایی که منجر به چنددستگی و زایش نیروهای مخالف درون آنها میشود پرهیز کنند.
منبع: بهارنیوز