از صعود دلار تا رشد اقتصادی ۷/۴ درصدی
این روزها دلار در بازار ۳۹۵۴ تومان معامله می شود. این یک رکوردی است که در دو سال گذشته سابقه نداشته است. با آنکه نرخ هر انس طلای جهانی سیر کاهشی داشته، اما در ایران قیمت سکه و طلا سیر نزولی ندارد و روز به روز قیمت آن افزایش یافته و حالت صعودی پیدا کرده است.
وقتی دلارهای نفتی را نمی توانیم به دلیل تحریم های مضاعف وارد کنیم، طبیعی است نرخ دلار افزایش پیدا می کند. وقتی بانک های ایرانی به صادرکنندگان سرویس نمی دهند و آنها مجبورند از طریق صرافی ها عمل کنند، نرخ دلار افزایش می یابد. وقتی صادر کننده، ریال ارز خود را که محصول صادرات است در بانک های ایرانی باید به نرخ دولتی دریافت کند، ترجیح می دهد آن را در بیرون مرزها نگه دارد و با واردات کالا کمر تولید و اشتغال را بشکند. لذا اقتصاد ایران از «فرصت» افزایش نرخ ارز (دلار) که می تواند موجب افزایش صادرات شود، بهره مند نیست و فقط نصیبی از «تهدید» آن دارد.
وقتی دولت برای کسری بودجه خود به دلارفروشی در بازار آزاد رو می آورد، طبیعی است تب دلار بالا برود. وقتی از اختلاف ۷۲۰ تومانی میان ارز مبادلاتی و نرخ آزاد، عده ای به نان و نوا می رسند و عده ای هم به خاک سیاه می نشینند، چه باید کرد؟ تکلیف مصرف کنندگانی که هر روز شاهد بالا رفتن قیمت ها و گرانی کالاها هستند، چیست؟
رئیس جمهور خبر از رشد اقتصادی ۷/۴ درصدی در ۶ ماهه اول امسال می دهد، اما مردم ثمره این رشد را در جیب خود احساس نمی کنند. اقتصاد کشور همچنان در رکود است. مردم مشکل بیکاری و عدم اشتغال را با گوشت و پوست و استخوان خود حس می کنند. در هر خانه ای دو یا سه جوان تحصیلکرده بیکار وجود دارد!
رشد اقتصادی مورد ادعای دولت محصول فروش نفت است یا گران کردن ۷۲۰ تومانی دلار؟ این را باید اقتصاددانان و آنان که در بازار حساب و کتاب می فهمند، بگویند. شاخص بورس در سرازیری و نزول قرار دارد. این رشد باید کجا خودش را نشان دهد؟ هزینه های دولت ۲/۳ برابر افزایش یافته است. در حالی که بودجه عمرانی افزایش چشمگیری نداشته است. این رشد باید کجا خودش را نشان دهد؟
آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران در مورد رشد، همخوانی ندارند. دوگانه جیب مردم و ادعای دولت در این باره، باید یک جا خود را نشان دهد. از طرفی نرخ بیکاری در سال ۹۵ افزایش یافته، نرخ سرمایه گذاری هم کاهش نشان می دهد، افزایش بهره وری تولید نیز در همین سال سیر نزولی داشته است، ظرفیت های اقتصادی کشور هم به دلیل بی برنامگی، بلا استفاده مانده است. پس صحت ادعای رشد ۷/۴ درصدی را کجا باید پیدا کرد؟
طبیعی است اگر رشد ۷/۴ درصدی واقعی باشد، باید نرخ بیکاری هم یک رقمی شود. در حالی که مرکز آمار ایران می گوید نرخ بیکاری به رقم بی سابقه ۱۲/۴ درصد رسیده است. آقای سیف، رئیس کل بانک مرکزی رشد اقتصادی ۷/۴ درصدی را محصول افزایش تولید و صادرات نفت می داند، اما پول نفت را هم به دلیل تحریم ها نمی توانستیم دست بزنیم.
امیر حسین زمانی نیا، معاون وزیر نفت می گوید: «هنوز بانک های بزرگ از ترس تنبیه آمریکایی ها برای همکاری با ما محتاط هستند.» البته خبر جریمه یک بانک ایتالیایی توسط آمریکا نشان داد بانک های کوچک هم مصون از مجازات و تنبیه آمریکایی ها نیستند.
فکر می کنم رئیس جمهور باید در مورد وعده های اقتصادی خود به مردم چاره ای بیندیشید. باید صدق ادعای رشد اقتصادی را مردم در جیب خود احساس کنند. ارزش پول ملی هر روز کمتر می شود و مردم وقتی هر روز به بازار می روند، باید پول بیشتری ببرند و کالای کمتری بخرند. این واقعیت را نمی شود انکار کرد.
منبع: alef.ir