آیا فقدان هاشمی یک فاجعه است؟
روزنامه بهاراز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که امام راحل به ایران آمدند، اتفاقات بسیاری افتاد؛ دولت وقت عقب زده شد، رفراندوم برای استقرار نظام جمهوری اسلامی برگزار شد و جنگ ناجوانمردانه تحمیل شد. همه رویدادهای دیگر از جمله؛ اختلافات اولیه بین انقلابیون، اختلاف نظرها بین انقلابیون و دولت موقت، تاسیس خبرگان، تشنجها و هرج و مرجهای داخلی نظیر اوضاع کردستان، درگذشت آیتالله طالقانی، هشت سال جنگ ایران و عراق، اختلاف بین امام و زندهیاد آیتالله منتظری، درگذشت بنیانگذار انقلاب و جانشینی رهبری، انتخابات و پیچ و خمهای سیاسی و …دهها و صدها مسئله و بحران ریز و درشت و خوب و بد و تلخ و شیرین، همه و همه کمک کرده تا موج انقلاب پس از پیروزی منتهی به استقرار شود، قدرت بگیرد و ساختار سیاسی که بخش عمده آن همچنان متکی به قانون اساسی مانده برقرار بماند و این یعنی نظاممندی نظام. در چنین شرایطی طرح این مسئله که فقدان یک چهره از بزرگان خلاء معنوی و فکری ایجاد میکند و جای خالی او به عنوان یک کهنه سیاستمدار اندیشمند و کارکشته احساس میشود، هم لطف دارد و هم موضوعیت، اما اینکه در صورت نبود او چنین شود و چنان میشود چیزی جز القایترس و توهم و نگرانی به علاقمندان و به طور کل بردن جامعه به سمت فضای غیرحقیقی نیست. اتفاقاً شخص آقای هاشمی یکی از آن چهرههایی بود که در زمان حیات پس از درگذشت امام خمینی، روند انتقال رهبری را به نیکویی و آرامش انجام دادند و یکی از بزرگترین ماموریتها و خدمات ایشان به انقلاب همین بود. امروز هم ضمن اشاره به تلخیهایی که شاید در نبود ایشان بیش از گذشته بخشی از سیاست و جامعه را آزار دهد باید تاکید کرد، کم نیستند آنهایی که قدرت و ذکاوت آن را دارند که خلاء فکری پس از هاشمی فقید را پرکنند و بهاندازه او با سلیقهای دیگر به ایفای نقش بپردازند. امام (ره) هم در طول حیات خود بسیاری از یاران نزدیکشان را از دست دادند. رفتن مطهریها، طالقانیها، بهشتیها، رجاییها و باهنرها انقلاب را محزون و اندوهگین کرد، با نبودن آنها شاه کلیدهای سیاست در جمهوری اسلامی از دست رفتند، اما اگر آنها نبودند، در مقابل هاشمیها، خامنهایها، خاتمیها و ناطقنوریها با وجود تمام اختلافاتی که بود، هرکدام به نوبه خود سهمی در بر دوش کشیدن بار انقلاب داشتند و نتیجه آنکه مسیر طی شد و کم و کاستیها پشت سر نهاده شد و انقلاب همچنان به جلو پیش رفت. اینکه القا شود، در نبود آیتالله هاشمی جریان اصلاحات دچار نقصان میشود، فقط یک دیدگاه شاید محتمل و شاید غیر محتمل باشد، اما دال بر این نیست که جلودار و پیشرو در جریان اصلاحطلبی و اعتدال پایان عصر رجال را تجربه میکند! کم نیستند آنهایی که اگرچه دامنه کارنامهشان شبیه آیتالله هاشمی نیست (چرا که او ویژه بود) ، اما دراندازههای ایشان قدرت نقشآفرینی دارند. شاید لازم باشد برای پیدا کردن چنین افرادی به نظر شخص آیتالله هاشمی رجوع کنیم. او پس از انتخابات ریاست جمهوری، با پیروزی حسن روحانی به صراحت اعلام کرد که با این انتخاب آرامش گرفته و با خیالی آسوده رخت آخرت به تن میکند. چطور وقتی خود ایشان روی حسن روحانی چنین نظری دارند، دیگران باید از او عقبتر یا جلوتر باشند و چنین القا و تزریق کنند که این اندوه فرای حزن معنوی یک فاجعهی تشکیلاتی است. به طور حتم فردی مثل حسن روحانی نمیتواند هاشمی باشد، اما حتماً شبیهترین فرد به هاشمی است. چون وقتی ایشان سرحال، مستحکم، پرقدرت و سلامت در قید حیات بودند، از بین خیلیهای دیگر انگشت روی حسن روحانی گذاشتند و او را حمایت کردند و نتیجه انتخاب درستشان را هم با پیروزی او در سال ۹۲ در انتخابات ریاست جمهوری دیدند. همین موج به انتخابات مجلس رسید و دوچندان محصول داد. به انصاف حسن روحانی در طول دوران ریاست جمهوری خود نشان داد که هاشمی نیست، اما شبیهترین فرد به هاشمی است که به درستی از سوی خود او انتخاب شد و به شایستگی با کمک نیروی جوانی و هوش ذکاوت شخصی قدم در مسیری گذاشت که حتما از آقای هاشمی با آن سن و سال خستگی از راه ممکن نبود. رفتن هاشمی باری را از روی دوش خود برداشت، زیر سنگینی آن پیر شده بود. اما همین بار را در زمان حیات علنی به روی دوش حسن روحانی گذاشت و او نیز شایستگی و لیاقت این مهم را داشت. بنابراین آنهایی که عنوان میکنند نبود آیتالله، یک فاجعه سیاسی و تشکیلاتی و حزبی است بدانند، که نه تنها اینگونه نیست بلکه فرصت مناسبی است اجماع روی فردی صورت گیرد، که پیشتر انتخاب شده است. این روزها نقش حسن روحانی پررنگتر و اثرگذارتر از گذشته خواهد شد، حرف او اگر حرف هاشمی نباشد، همسو با اوست. با این تفاوت که اختلاف سلیقه شرط عقل است و طبیعی. بنابراین آنان که تا دیروز پشت هاشمی بودند، امروز گزینهای بهتر از روحانی نخواهند داشت، اوست که میتواند همان لباسی را بر تن کند و همان مسیری را برود که هاشمی نه تنها ۳۸ سال بلکه به درازای ۸۲ سال پیمود.
منبع: baharnews.ir