یک بام و دو هوا و فرار به جلوی آقای سفیر
ظاهراً سفیر ترکیه فراموش کرده در چه کشوری خدمت میکند و نمیداند سفرا در مقامی نیستند که از کلمه باید برای توصیه به مقامات کشور پذیرنده استفاده کنند.
به گزارش تسنیم، رضا حاکان تکین سفیر ترکیه اخیراً در مصاحبهای به دلسوزی و اظهار نگرانی برای ملت ایران پرداخته و دایه دلسوزتر از مادر شده است.
وی به دولت ایران توصیه میکند که به مردم اجازه دهند که در ایام نوروز خود مقاصد گردشگری را انتخاب کنند و در مورد نا آرامیهای ترکیه به مردم چیزی نگویند. این در حالی است که اطلاع رسانی به شهروندان هر کشوری بخشی از وظایف دولتهاست و اگر در این زمینه قصوری کنند، باید پاسخگو باشند.
وزارت امور خارجه و سفارت و سرکنسولگریهای کشورمان در ترکیه طی اطلاعیههایی به مردم تاکید کردهاند که اگر به ترکیه سفر میکنند، جانب احتیاط را رعایت کرده و از رفتن به محلهای شلوغ که احتمال انجام عملیات انتحاری در آنها میرود، خودداری کنند.
این اطلاعیهها هنوز در پایگاههای اطلاع رسانی آنها وجود دارد. اطمینان بخشی به مردم برای انتخاب مقاصد گردشگری خود، یک اصل است. مردم ایران خوشبختانه از فرهیختهترین ملتهای جهان هستند و دارای این شعور و بلوغ هستند که خود برای خود تصمیم بگیرند و آنچه مصلحتشان است، انجام دهند. بنابراین نگرانی آقای سفیر بی مورد است.
ای کاش آقای حاکان تکین به جای کلی گویی و طفره رفتن، برای گردشگران ایرانی توضیح میداد که کشورش برای تامین امنیت و تعهد برای پرداخت خسارات وارده به آنها چه برنامههایی دارد. سخنان سفیر نه تنها راهگشای همکاریهای گردشگری میان دو کشور نیست، بلکه اقدامی فراتر از محدودۀ وظایف دیپلماتیک است و این از جهات مختلف جای نقد و بررسی داشته و لازم است وزارت امور خارجه کشورمان وی را به محدوده اختیاراتش آشنا سازد.
همانطوریکه اشاره شد، آقای سفیر در مصاحبه با یک خبرگزاری مدعی شده که مقامات ایرانی باید حق انتخاب مقاصد گردشگری را به خود آنها واگذار کنند. از سوی دیگر این سوال را مطرح میکند که چرا در مورد سوریه و عراق به مردم هشدار داده نمیشود. وی در جای دیگری اشاره میکند که سال گذشته یک میلیون و ششصد هزار نفر ایرانی به ترکیه سفر کردهاند. واقعاً اگر مردم برای انتخاب مقصد سفر خود آزاد نیستند، چگونه این تعداد به ترکیه رفتهاند؟
نکته مهمتر این است که ظاهراً آقای سفیر فراموش کردهاند که در چه کشوری خدمت میکنند. به طور اصولی سفرا به عنوان فرستنده دولت متبوع خود برای تقویت روابط دو کشور مسئولیت دارند و در مقامی نیستند که از کلمه باید برای توصیه به مقامات کشور پذیرنده استفاده کنند. البته ممکن است سفرای برخی کشورهای بزرگ بر خلاف عرف دیپلماتیک به خود اجازه دهند، در کشورهای کوچک از چنین کلماتی استفاده کنند، ولی قطعاً ایران کشوری نیست که هیچ کشور بیگانهای بتواند برای آن دستورالعمل صادر کند. ما اگر میخواستیم زیر بار دستورالعمل از خارج برویم با آمریکا مماشات میکردیم که ارباب بسیاری از کشورهای منطقه است.
ظاهراً آقای سفیر نمیدانند که سالهاست جمهوری اسلامی ایران به دلایل همسایگی و اشتراکات فرهنگی و دینی و پیوندهای تاریخی دو ملت ایران و ترکیه، فرصتها و تسهیلات فراوانی را برای ترکیه فراهم کرده است. موافقت با انجام پروازهای ترکیش ایر به شهرهای مختلف ایران، صدور مجوز برقراری پروازهای چارتر به مقصد شهرهای مختلف در ترکیه، آزادی عمل در انجام تبلیغات وسیع در رسانههای گروهی و بیلبوردهای واقع در خیابانها و بزرگراهها نمونههایی است که گردشگری را در ترکیه تبلیغ کرده و با جذب گردشگران ایرانی کمک شایانی به صنعت گردشگری و اقتصاد ترکیه کرده است.
حتما آقای سفیر خود بیش از همه به میزان درآمدی که صنعت گردشگری و نیز سایر بخشهای ترکیه از حضور ایرانیان در این کشور کسب میکنند، واقف میباشند؛ بویژه آنکه بخش عمده گردشگران ایرانی در ایامی به ترکیه سفر میکنند که فصل فعالیت صنعت گردشگری ترکیه نیست و مراکز گردشگری و از جمله هتلها در رکود کامل بسر میبرند.
آقای سفیر هرگز به این سوال پاسخ نمیدهند که دولت متبوع ایشان در قبال گردشگران ایرانی که سال گذشته در انفجارات مختلف در ترکیه کشته و یا مجروح شدند، چه مسئولیتی پذیرفته و برای جبران خسارات وارده چه خدماتی انجام دادهاند و در سال جدید هم اگر خدای ناکرده حادثه ناگواری رخ دهد، چه تعهداتی را خواهند پذیرفت.
اغلب گردشگران ایرانی که طی سال گذشته به ترکیه سفر کردهاند، برخورد ماموران انتظامی و اداری ترک در مبادی ورودی و خروجی این کشور اعم از مرزهای زمینی و فرودگاهها را غیر دوستانه و توام با بی احترامی توصیف میکنند و ایرانیان یک نمونه از توهینهای ماموران گمرک ترکیه را در فیلمی که از گمرک گوربولاغ منتشر شد، به چشم خود دیدند.
البته روشن است که این رفتار ماموران از تبلیغات منفی همه جانبه و گسترده رسانههای ترکیه به ویژه در یک سال اخیر، برای ایجاد تنفر از ایران و در واقع ایران هراسی ناشی میشود. جالب است که بخش زیادی از این تبلیغات را رسانههای گروهی ترکیه از قول مقامات دولتی ترک مطرح میکنند.
متاسفانه از نگاه آقای حاکان تکین اتباع ایرانی زمانی برای ترکیه اهمیت پیدا میکنند که به ترکیه سفر و دلارهای خود را در آن سرزمین هزینه کنند، اما وی توضیح نمیدهد که چرا وقتی در اثنای سفر، اتفاقی برای آنها میافتد، هیچ تعهد و مسئولیتی در قبال قربانیان احساس نمیکند.
در خلال همین یک سال گذشته بود که در اثر چند مورد انفجار بمب و عملیات انتحاری، تعدادی از اتباع ایرانی کشته و یا مجروح شدند و یا تعداد زیادی از گردشگران ایرانی به دلیل همین انفجارها و یا حادثه کودتای نظامی و بسته شدن فرودگاه ها در فرودگاه و خیابانها سرگردان و در انتظار کمک ماندند و هیچ مرجع یا مسئول ترکی به فریاد آنها نرسید.
قصه رانندگان اتوبوسهای ایرانی حامل گردشگران و یا کامیونهای ایرانی که به خاطر تیرانداری و یا حملات گروههای تروریستی کشته یا زخمی شدهاند و یا وسایل نقلیه آنها از بین رفته و خسارت دیدهاند و دولت ترکیه هیچ تعهدی در قبال آنها نمیپذیرد و خسارتی پرداخت نمیکند، ماجرای دیگری است که پایان ندارد.
کشور ایران متشکل از آحاد مردم است و اگر دولت ترکیه و جناب سفیر ترکیه به عنوان نماینده آن دولت علاقمندند اتباع ایرانی برای گردش به ترکیه سفر کنند، نباید به ایران و ایرانی توهین و در رسانههای خود علیه ایران تنفر پراکنی کنند. به نظر میرسد باید به این ضرب المثل فارسی توجه کنند که در قبال ایران نمیتوان سیاست “یک بام و دو هوا” برگزید.
به نظر نگارنده آنچه برازنده دوستی ملتها است نگاه غیر متعصبانه و واقع بینانه به واقعیتهاست. اگر تعامل خوب است، باید دو سویه باشد.
منبع: الف