پرواز ابدی جان فشان ها

پریشان حال بودند. لباس‌های خاک آلودشان نشان می‌داد که چه لحظه‌های سختی را گذرانده‌اند.یکی ازآتش‌نشان‌ها که تازه از عملیات برگشته بود با چشمان خیس اشک گفت: «پنجشنبه(روزحادثه) ساعت ۱۰ و ۱۵ دقیقه به‌عنوان نیروی کمکی به پلاسکو اعزام شدیم. من با حسین سلطانی، ناصر مهرورز و اکبر هداوند با هم بودیم. مرحله اول عملیات انجام شد. من از ساختمان خارج شدم تا کمی استراحت کنم اما هنوز به دکه نرسیده بودم که ساختمان فروریخت و بچه‌ها زیر آوار ماندند.»

پیرمردی با عصای چوبی در اطراف خرابه‌ها قدم می‌زد. سگرمه‌هایش در هم بود و با تحکم صحبت می‌کرد. دفترچه‌ای دستش گرفته بود و اسامی مفقودان و شهدا را یادداشت می‌کرد و سراغ خانواده‌هایشان را می‌گرفت. هیچ کس نمی‌دانست او چه هدفی دارد؟ برخی می‌گفتند او هم فرزندش را در پلاسکو از دست داده ولی هیچ کس مطمئن نبود.

  آتش‌نشانی گریه کنان از تل آوار پایین آمد. می‌گفت ساعتی قبل خودش پیکر شهید حسین‌زاده را از زیر آوار بیرون کشیده است.در حالی که صدایش به خاطر دود و گریه گرفته بود، گفت: «هیچ چیزی از آتش‌نشان‌ها نمانده است و ما شهدا را از برچسب لباسشان می‌شناسیم. من ساعتی قبل خودم شهید حسین‌زاده را بیرون کشیدم. نمی‌دانید چقدر سخت بود وقتی چشمم به برادرش افتاد. او باور نمی‌کرد که ما پیکر برادرش را بیرون کشیدیم. او فریاد می‌زد و گریه می‌کرد که «برادرش زنده است.»

  مرد میانسال کارت شناسایی و مدارک پسر جوانش را در دست داشت و برای گرفتن خبری از او به اطراف پلاسکو آمده بود. می‌گفت یک ماه است پسرش را ندیده و دلتنگ اوست: «پسرم؛ مهدی شهباز، خیاط یکی از تولیدی‌های پلاسکو بود. او ۳۸ سالش بود. از پنجشنبه دیگر خبری از او نداریم. نمی‌دانم چه بر سرش آمده است.»

  یکی از آتش‌نشان‌ها وقتی فهمید خبرنگارم به طرفم آمد و گفت: «بنویسید چرا هیچ‌کس هیأت مدیره پلاسکو را مجازات نمی‌کند؟ ۲۰ آتش‌نشان با هم شهید شده‌اند! چرا به جای مجازات عاملان هیأت مدیره‌ای که در ایجاد و تأمین ایمنی اهمال کرده، از آنها پشتیبانی می‌شود. روی صحبتم با کسبه نیست، چرا که هیأت مدیره هم مسئولند و باید مجازات شوند.»

  چهره‌اش خسته و صورتش از دود و آتش سیاه شده بود. گفتم چرا این آتش تمامی ندارد، گفت: «۹ طبقه پلاسکو آتش گرفته بود. مواد سوختنی زیادی در آنها بود. وقتی ساختمان فروریخت این مواد نیمه‌سوز روی هم تلنبار شدند و هر طبقه‌ای را که برمی‌داریم اکسیژن به مواد می‌رسد و شعله‌ورشان می‌کند. آب به پایین ویرانه‌ها نمی‌رسد و کف هم فقط برای اطفای مایعات جواب می‌دهد.»
منبع: روزنامه ایران


منبع: alef.ir