هزینه‌های لغو سخنرانی‌ها

رضا صادقیانلغو سخنرانی علی مطهری در مشهد و صادق زیباکلام در قزوین  نشانه چندباره رویدادهای اجتماعی و سیاسی دلگیر کننده است. نمایی که بارها و بارها آن را دیده‌ایم و تلاش کرده‌ایم آن مخالفت‌ها و این درگیری‌ها و محدودیت‌ها را تنها براساس کنش‌های سیاسی تفسیر نماییم، در حالی که این برخوردها بخش کوچکی از کنش‌ها و واکنش‌ها در عرصه سیاست را بازگو می‌کند. رفتارهایی که گاه در یک سخنرانی، تحلیل سیاسی و موضع‌گیری فرهنگی و اجتماعی و یا دیدار سیاسی از سوی سیاسیون بروز می‌کند و پس از مدتی عده‌ای تلاش می‌کنند در مقابل آن سخنان واکنش نشان دهند و مخالفت خود را با صدای رساتر بیان نمایند، در حالی که علت اصلی را می‌توان به امری کلان‌تر حوالت داد. از سرگیری این حوادث تنها نشان از بروز یک واکنش سیاسی و اجتماعی نیست.به تکرار شاهد اعتراض‌ها به سیاستمدارها بودیم، خلاصه و تیتر‌وار برخی از این اعتراض‌ها را بیان می‌کنیم. سال ۸۵ سخنرانی هاشمی نیمه تمام باقی ماند، عده‌ای بر اساس دانش و آگاهی خود متوجه شدند نوه بنیان‌گذار نظام از مسیر اصلی انقلاب اسلامی منحرف شده و با سر دادن شعار‌ در مرقد امام (ره) سخنرانی وی را خاتمه دادند، یادمان هست که سخنرانی ناطق در شب قدر در شهر مشهد برهم خورد و شماری از فراقانونی‌ها سخنرانی رییس مجلس را در سال ۹۱ برهم زدن، هنگام بازگشت رییس جمهور از نیویورک عده‌ای به سوی ماشین ایشان لنگه کفش پرتاپ کردند و حال با اعتراض به برهم خوردن سخنرانی دیگری روبروییم.می‌توان مسئله بوجود آمده را از زاویه‌ای دیگر مشاهده کرد. در واقع ما با شخصیت‌هایی روبرو هستیم که هر کدامشان بخشی از ساختار نظام و حاکمیت به حساب می‌آیند. چنانچه این حمله‌ها و لغو سخنرانی‌ها را در جلسات دیگری از جمله نشست‌های دانشجویی می‌دیدیم چندان جای تعجب نداشت، ولی حمله به جلسات مسئولان نظام جای این پرسش را گشوده می‌نهد؛ چرا معترضان به شخصیت‌های سیاسی حاکمیت حمله می‌کنند؟ از نگاه معترضان؛ سخنان، گفتارها و سرانجام رفتارهای عملی این اشخاص با گذشته آنان متفاوت شده است و در جاده‌ای قدم می‌گذارند که غیر استحاله فکری و دور شدن از آرمآن‌های انقلاب نمی‌توان عبارت دیگری درباره آنان به کار برد. مدعای گرانی است، ولی براساس همین ادعا تلاش می‌کنند در مقابل این اشخاص صف‌آرایی کرده و جلوی تحرکات آنان را بگیرند.به عبارتی دیگر، شماری از نیروهای سیاسی متر و معیاری را برای خود‌ترسیم می‌کنند و سنجش دیگران را براساس همین معیارها ارزیابی می‌کنند. هر جایی که احساس کنند افراد سیاسی، دولت‌مردان، نمایندگان مجلس و شخصیت‌هایی که در گذشته بخشی از قدرت کلان بوده‌اند در نظرات خود براساس مقتضیات زمان و مکان پالایش انجام داده و یا بخش‌هایی از سخنان خود را در گذشته با فکر جدید و یا عملکرد نوین نقض نموده‌اند، اینان وارد صحنه شده و کوشش می‌نمایند با برهم‌زدن نظم جلسات و یا لغو سخنرانی‌ها تجدید نظرطلب‌ها را افشا کنند. گویی مسیر فکر و اندیشه را به صورت خطی دیده و هر کس از مسیر نخست خارج گردد عده‌ای حق دارند با استفاده از اعتراض‌ها و برهم زدن جلسات آنان را به راه راست هدایت کنند. تجربه صدها بار آزمون و ابطال شده را مجدد می‌آزمایند، هیهات. بدون‌تردید این افراد حق دارند مخالفت خود را نشان و در مقابل کسانی که گمان می‌کنند از آرمآن‌های اصلی منحرف شده به این انحراف‌ها معترض باشند، ولی قبل از هر امری باید به این نکته دقت نمایند که شخصیت و شخصیت‌هایی که مورد اعتراض قرار می‌گیرند جایگاه‌شان کجاست؛ هنوز میزان اعتراض‌ها و واکنش‌های منفی شهروندان در شبکه‌های اجتماعی در مورد کشیده زدن مامور شهرداری شهر فومن به صورت پیرزن کهنه نشده است. نمی‌توان به سادگی جایگاه علی مطهری، هاشمی رفسنجانی، علی لاریجانی و شماری از افراد با سابقه تصمیم‌گیری در حاکمیت را نفی کرد و به آنان به عنوان یک شهروند حمله و یا نظم سخنرانی را به هر دلیلی برهم زد. باور کنیم سود لحظه‌ایی و شادمانی حاصل از برهم‌زدن این سخنرانی‌ها در مقایسه با هزینه‌ایی که حاکمیت پرداخت می‌کند بسیار بسیار ناچیز است. در واقع ما با دستان خودمان در حال ساختن تصویری دلخراش و ناراحت کننده از خودمان هستیم! دیدن چنین تصاویری برای هر بیننده‌ای خوشایند نخواهد بود، ‌کمتر شهروندی را می‌توان سراغ گرفت که از پرتاپ لنگه کفش به سوی رییس جمهور و رییس مجلس کشورمان شادمان شود.براساس تجربه سال‌های گذشته و با فهم نسبی کارکرد رسانه‌ها در دنیای امروز محاسبه سود و زیان این واکنش‌ها در عرصه داخلی و بین‌المللی چندان دشورا نخواهد بود. نمی‌توان به آسانی جایگاه ریاست قوه قانون‌گذاری را نادیده گرفت و از برگزار نشدن جلسه سخنرانی رییس و نایب‌رییس دوم مجلس عبور کرد، تصویری که از این ممانعت در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد بسیار تاثیرگذار و تخریب‌گونه است. بحث شخص و تغییر نگرش‌های او در حوزه سیاست نیست، مسئله اصلی جایگاه حقوقی این اشخاص است، تصویر خودساخته ما با این ممانعت‌ها و برهم‌زدن‌ها سراسر هزینه است.


منبع: baharnews.ir