نوروز با طعم انتخابات
گروه سیاسی: یکی از رسمهای همیشگی ایرانیان در میهمانیهای نوروزی گپ و گفت هایی درباره وقایع سیاسی است که رخ داده. گاه این گفتگوها به حدی جدی میشود که میهمانی خانوادگی را تبدیل به نزاع و بگومگو هم میکند و گاه به طنازیها و شوخیهای سیاسی میگذرد. خلاصه اش آن که ما ایرانیان همانطور که همه به شکل بالقوه در هنگام بیماری طبیب هستیم و در هنگام بحث سیاسی نیز تبدیل به زبدهترین کارشناسان علوم سیاسی میشویم. این گپ و گعدههای نوروزی وقتی نزدیک ایام انتخابات باشیم بیش از گذشته خود را نشان میدهد. عدهای سعی در دفاع از عملکرد دولت مستقر دارند و گروهی دیگر هم از ضعفهای موجود میگویند و لزوم تغییر دولت ورد زبانشان است.
در این بین جماعتی هم هستند که معتقدند «سر و ته یک کرباسند» و رای دادن بی فایده است. نوروز امسال از جنس همین نوروزهای نزدیک به انتخابات بود که احتمالا همه ما کم و بیش در رفت و آمدهای خانوادگی مان چنین موضوعاتی را شنیده ایم. با نگاهی به سپهر سیاست در این دو هفتهای که از سال جدید میگذرد نیز میتوان به این نتیجه رسید که فعالان سیاسی سخت مشغول کارند و در تلاش برای معرفی کاندیدای مطلوب خود به عنوان بهترین انتخاب هستند. آنچه در این هماوردی سیاسی شاهد آن هستیم کم تحرکی صداوسیما در این موضوع است. تعدادی تیزر تلویزیونی تکراری درباره نحوه ثبت نام نامزدها و فرآیند تایید صلاحیتها و چند گزارش جهت دار سیاسی و معرفی نامزدهای بالقوه آن هم به شکلی کاملا غیر جذاب مخاطبان را به این نتیجه میرساند که گویا صداوسیماییها تمایل چندانی به گرم شدن تنور انتخابات ندارند و سعی شان بر آن است که تا روزهای نزدیک به شصتمین روز بهار فضایی سرد و غیر جذاب را ایجاد کرده و تا آن جا که امکانش فراهم باشد بذر ناامیدی از دولت مستقر را در اذهان بپراکنند. با هم نگاهی خواهیم داشت به تحرکات اخیر جریانهای سیاسی در نوروز۹۶:
۱ــ راضی کردن آقای قاضی
اکثریت جریان اصولگرا با پرچم جمعیت نیروهای انقلاب (جمنا) پس از اطمینان از عدم انصراف چهرههای مطرح شده از سوی این تشکل سیاسی به سود یکدیگر در انتخابات۹۶ سعی در جلب رضایت حجت الاسلام رییسی برای حضور در انتخابات دارند. این تلاش برای حضور رییسی نوعی «بده – بستان» سیاسی نیز هست. به این معنا که چهرههای اصولگرای مطرح شده از سوی «جمنا» برای انتخابات۹۶ با اطمینان از حضور در کابینه رییسی به سود او انصراف داده تا نوعی از اجماع در این جریان سیاسی ایجاد گردد. با نگاهی به تحرکات تیم رسانهای سید ابراهیم رییسی و «جمنا» میتوان به این نتیجه رسید که گویا تلاشهای اعضای این تشکل تازه کار سیاسی برای راضی کردن آقای قاضی به ثمر نشسته است و تبلیغات وسیعی به سود رییس آستان قدس رضوی که پیش از این گفته بود حضور در مشهد را به ریاست جمهوریترجیح میدهد شکل گرفته است. تایید تلویحی رییسی توسط آیت الله مصباح که به عنوان پدر معنوی «جبهه پایداری» شناخته میشود نیز نشانگر آن است که مصباحیون که دل در گرو جلیلی داشتند و تبدیل به ساز ناکوک «جمنا» شده بودند هم دیگر به آمدن رییسی – شاید به واسطه قول حضور در کابینه او- رضایت داده اند. موانع بر سر راه نامزد احتمالی جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو عبارت است از:
الف) عدم همراهی بخشی از میانه روهای جریان اصولگرا؛ واقعیت آن است که چهره هایی مانند علی لاریجانی، علی اکبر ولایتی و ناطق نوری و. . .؛ برخی شان به شکل صریح و برخی دیگر با روش هایی غیر مستقیم حمایت خود را از روحانی در انتخابات۹۶ نشان داده اند. هر کدام از این چهرههای میانه رو در جریان اصولگرا نیروها و جریاناتی را ذیل خود دارند که همین امر باعث آن خواهد شد که شاهد اجماعی سراسری بر روی نامزد واحد احتمالی اصولگرایان (رییسی) نباشیم. این عدم اجماع بر روی نامزد واحد اعلامی اصولگرایان باعث آن خواهد شد که بخشی از آراء ثابت این جریان سیاسی هم به سود روحانی به صندوقهای رای ریخته شود نه رقیب او.
ب) عدم جذابیت و سابقه کار اجرایی؛ با نگاهی به نامزدهای جریان اصولگرا به عنوان مثال در انتخابات۹۲ شاهد آن هستیم که هر کدام از آنان برای جامعه هدف خود جذابیت هایی داشتند. محسن رضایی از سابقه حضورش در دفاع هشت ساله و برنامههای اقتصادی اش که با جزییات بسیار سال هاست بر روی آن کار کرده است سود میبرد، سعید جلیلی برای جامعه هدف خود که خودشان را درست یا غلط «ارزشی» مینامند جذابترین نامزد انتخابات در همه دورههای اخیر بوده است. قالیباف با حضور طولانی مدتش در شهرداری تهران در آن ایام حداقل برای بخشی از جامعه شهری جذابیتهای خاص خودش را داشت و. . . اما حجت الاسلام رییسی به واسطه سابقه حضور طولانی مدتش در قوهای که اصولا چندان رسانهها در آن جایگاه شایستهای ندارند و مخصوصا در سالهای دورتر نوعی دوری عمدی نسبت به رسانهها در آن دیده میشد هیچ نوع جذابیتی را برای حامیان اصولگرایان در جامعه هم نخواهد داشت. در نتیجه تیم رسانهای و تبلیغاتی اصولگرایان امکان آن که در حالی که تنها یک ماه و نیم تا انتخابات باقی مانده او را به خوبی به مردم عرضه کنند ندارند.
ج) اصولگرایان هر چقدر هم که خود را دور از احمدی نژاد و دولتهای نهم و دهم تعریف کنند و حتی کار را به تبری و جاهایی هتاکی نسبت به رییس دولت پیشین بکشانند باز هم مردم حاضر در متن جامعه عملکرد فاجعه بار آن دولت را از چشمان اصولگرایان خواهد دید زیرا، ۱- حداقل از شروع کار دولت نهم تا سال ۹۰ اصولگرایان حمایت تام و تمامی از احمدی نژاد و همراهانش در دولت داشتند هر نوع نقد و اعتراضی را به بیگانگان نسبت میدادند و با آن برخوردهای تندی میکردند. و ۲- مجلسهای هشتم و نهم در اختیار جریان اصولگرا بود و اگر به واقع همراه و موافق عملکرد آن دولت نبودهاند میتوانستند از اهرمهای نظارتی شان برای اصلاح روندهای غلط استفاده کنند که در آن ایام آن طور که شایسته بود چنین نکردند.
۲ــ باقی ماندن با بقایی
تحرکات جریان احمدی نژاد – مشایی از کمی قبل از نوروز آغاز شد و رییس جمهور پیشین مطابق معمول بر خلاف آن چه گفته بود عمل کرد و صراحتا از حمید بقایی برای حضور در انتخابات۹۶ حمایت کرد تا شانس خود را برای حضور مجدد در قدرت و باقی ماندن در ساختار سیاسی کشور امتحان کند. با نگاهی به نوع تبلیغات بقایی و دیگر همراهانش میتوانیم به این نتیجه برسیم که با فرض تایید صلاحیت او – که امر بعیدی است – در انتخابات۹۶ شاهد نوع تازه و عجیب و غریبی از «پوپولیسم» خواهیم بود. این جریان که همه سعی اش را میکند که خود را خارج از خانواده اصولگرایی تعریف کند از یک سو عوام فریبی را به حدی رسانده است که از یارانه ۲۵۰ هزار تومانی که با هیچ منطقی سازگار نیست و با توجه به منابع موجود کاملا نشدنی است سخن میگوید و از طرف دیگر با رویکردی عوام فریبانه سعی در جلوه دادن خود با چهرهای روشنفکرانه دارد و به عنوان مثال از مرحوم مصدق میگوید، از حقوق شهروندی و حقوق بشر دم میزند. به واقع مضحک است افرادی که در دوران خود بیشترین لطمه را به جریانات روشنفکری و اصلاحی کشور وارد آوردهاند و به فردی که از علل اصلی به وجود آمدن فاجعهای مانند بازداشتگاه کهریزک که به تعبیر رهبر انقلاب جنایت بود پست مهمتری را پیشکش کردهاند حالا دم از مناظره برای حقوق شهروندی میزنند. حقیقت تلخ آن است که جامعه ایرانی تحت تاثیر تبلیغاتی پوپولیستی قرار میگیرد و نوع سازوکار انتخابات در ایران نیز به این امر نامبارک دامن میزند اما تاثیر پذیری ما مردم از عوام فریبی هم حدی دارد و این گونه نیست که با آن سابقهای که حضرات در آن هشت سال سیاه از خود به یادگار گذاشتهاند باز هم فریب بخوریم.
۳ــ اصلاح طلبان و روحانی
جریان اصلاحات آن طور که از شواهد بر میآید همانند انتخابات۹۲ به دنبال حمایت کامل از حسن روحانی است. اصلاح طلبان بر این عقیدهاند که با وجود عملکرد ضعیف دولت در حوزههای مرتبط با فرهنگ و سیاست داخلی و برخی نقدها به عملکرد اقتصادی دولت با توجه به محدودیتهای ایجاد شده در صحنه عمل برای چهرههای ارشد این جریان سیاسی بهترین گزینه موجود برای این جریان سیاسی در انتخابات۹۶ روحانی خواهد بود. تاکتیک هایی مانند حضور نامزدهای پوششی برای یاری رساندن به روحانی در ایام تبلیغات انتخابات و به خصوص مناظرههای انتخابات۹۶ که تاثیر قابل ملاحظهای بر نوع رای دادن مردم خواهد داشت از جمله مواردی است که همچنان بحث و گفتگو درباره آن در جریان است و ممکن است نوع عملکرد جریان مقابل در این تصمیم گیری حائز اهمیت باشد. برخی از چهرههای درجه چندم اصلاحات نیز اعلام کردهاند که به شکل مستقل از تصمیم گیریهای نهادهای تصمیم گیر در این جریان سیاسی در انتخابات عمل خواهند کرد. تجارب گذشته نشان داده است که این شکل از «زدن بر زیر میز بازی» نه به سود این افراد خواهد بود و نه به سود جریانات اصلاحی. به نظر میرسد بهتر باشد که این اقلیت که در حال نواختنسازی ناکوک در جریان اصلاحات است در زمین جریان مقابل بازی نکنند و قواعد عقلایی سیاست ورزی را رعایت کنند.
منبع: بهارنیوز