ناگفتههای فرزند ارشد آیتالله هاشمی از روزهای آخر
فردا که از راه برسد نبود آیتالله چهل روزه میشود. مرگ هر انسانی برای نزدیکان و عزیزانش روز شمار به همراه خواهد آورد اما این چهرههای مهم هستند که روزشمار نبودشان تنها منحصر به خانواده و حلقه نزدیکانشان نیست و میتواند یک جامعه را درگیر خود کند. آیتالله هاشمی در تمام این سه دهه تاثیرگذارترین چهره سیاسی تاریخ جمهوری اسلامی بوده، تاثیری که تک تک افراد جامعه آن را با پوست و استخوان خود لمس کردهاند و شاید از همین رو بود که چنان وداع تاریخی را در ٢١ دی ماه برایش رقم زدند چرا که چهرههای تاثیرگذار نهتنها زندگیشان بلکه مرگشان هم میتواند تاثیرگذار باشد.
به گزارش ایران خبر، اکنون همه به دنبال رازهای آیتالله هستند. عدهای پیگیر وصیتنامه هستند و عدهای دیگر از خاطراتی میگویند که هنوز بخشهای مهمی از آن به دست افکار عمومی نرسیده است. فرزند ارشد آیتالله هاشمی در گفتوگو با ایسنا از آخرین روزهای پدرش میگوید، از اینکه چند روز پیش از درگذشتش به واسطه مراسم عقد نوهاش همه نزدیکان و آشنایانش را ملاقات کرد و البته از دیداری که فرشته مرگ مانع آن شد. محسن هاشمی میگوید یک روز پیش از درگذشت آیتالله پیغام فرزندان میرحسین موسوی را برای درخواست دیدار به او داده بود و با پاسخ مثبتش رو به رو شده بود اما اجل مهلت نداد تا این دیدار میسر شود.
فرزند ارشد آیتالله همچنین اعلام کرد که در اوراق و دستنوشتههای رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام متونی پیدا کردیم که میتواند به عنوان بخشهایی از وصیتنامه سیاسی که ایشان در حال نگارش آن بودند، تلقی شود. محسن هاشمی همچنین از آخرین کاری که پدرش به او واگذار کرده بود سخن گفت، کاری که به نظر میرسد با فضایی که پس از درگذشت آیتالله به وجود آمد بطور کلی از موضوعیت خارج شده باشد. آیتالله هاشمی از فرزند ارشدش خواسته بود تا پاسخ مناسبی را برای تخریبهایی که در جریان برنامههای ٩ دی در صدا و سیما و سخنرانیها علیه او و خانوادهاش انجام شده بود، آماده کند.
در این میان اما محسن هاشمی خبر دیگری را میدهد، اینکه متونی از آیتالله هاشمی یافت شده، متونی که شاید بخشهایی از وصیتنامه سیاسی در حال نگارش آیتالله بوده باشد. گویی آیتالله هنوز برای سفر ابدی خود آماده نبوده که آخرین متن مهم دوران زندگانیاش اینگونه تکه تکه یافت میشود.
تاکید بر پیگیری پرونده مهدی هاشمی در فضایی به دور از تنش
محسن هاشمی در آستانه چهلمین روز از درگذشت آیتالله هاشمی درباره آخرین دیدارش با مرحوم آیتالله هاشمی اظهار کرد: صبح شنبه ۱۸ دی، یک روز قبل از رحلت آیتالله، آخرین باری بود که ایشان را دیدم. معمولا صبح زود بیدار میشوم و آن روز دلم هوای ایشان را کرده بود. حدود ساعت هفتونیم وارد اتاقشان شدم، ایشان هم طبق معمول مشغول دیدن اخبار، روی کامپیوتر اتاق کارشان بودند. با هم مشغول صحبت در مورد تخریبهای اخیر ایشان و خانواده به بهانه ۹ دی و نحوه پاسخگویی و بعد مسائل عمرانی دانشگاه آزاد شدیم که مادرم ما را دعوت به صرف صبحانه کرد و باهم به سر میز صبحانه رفتیم.
وی ادامه داد: مشغول صرف صبحانه که بودیم، خواهرم فاطمه، پسرم عماد و برادرم مهدی که از روز قبلش به علت حضور در مراسم عقد لیلی، دختر برادرم یاسر، یک روز از زندان مرخصی گرفته بود و باید به زندان بازمیگشت، رسیدند و طبق معمول آن روزها، بحث به سمت پیگیری برای به نتیجه رساندن درخواست اعاده دادرسی مهدی پیش رفت و علاوه بر آن در مورد رفتار ترامپ رییسجمهوری امریکا نیز سوالاتی از پدرم مطرح شد. در روز شنبه که برای آخرینبار ایشان را دیدم نیز درخواست خانواده آقای موسوی برای ملاقات با ایشان و دیدار فرزندان مهندس موسوی را منتقل کردم که ایشان پذیرفتند، برخلاف معمول، هفته آخر، تقریبا هرروز، ایشان را دیدم.
وی در پاسخ به این پرسش که آخرین یاداشتهای آیتالله هاشمی به چه زمانی مربوط است و در آینده به چه نحوی منتشر میشود، گفت: ایشان معمولا شبها و قبل از خواب، خاطرات آن روز را مینوشتند. آخرین خاطرات روزنوشت ایشان مربوط به روز قبل از رحلتشان یعنی شنبه ۱۸ دیماه است اما در مورد انتشار خاطرات باید بگویم که تاکنون ۱۳ جلد از خاطرات روزنوشت ایشان از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۷۲ منتشر شده است.
خاطرات قبل از سال ۱۳۶۰ نیز در قالب مجموعه «هاشمی و دوران مبارزه» و «خاطرات سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹» منتشر شده است. هاشمی ادامه داد: بهجز خاطرات سال ۱۳۷۳ که فرایند آمادهسازی آن زیرنظر آیتالله هاشمی تقریبا به اتمام رسیده بود و بهزودی به چاپ میرسد، ۲۲ جلد از خاطرات روزنوشت ایشان از سال ۱۳۷۴ تا سال ۱۳۹۵ باقی میماند که سعی خواهیم کرد با تغییر ساختار دفتر نشر معارف انقلاب که متولی انتشار خاطرات و سایر تالیفات و آثار پدرم است، این مجموعه را با سرعتی بیش از قبل یعنی بیش از انتشار هرسال، یک جلد از خاطرات، منتشر کنیم. فرزند ارشد آیتالله هاشمی درباره اینکه چقدر این امکان وجود دارد که رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، وصیتنامه دیگری را به رشته تحریر درآورده باشد که جدید و بهروز باشد، اظهار کرد: وصیتنامه سال ۱۳۷۹ به صورت دستنویس و یکصفحهای است که قبل از انجام آنژیو توسط ایشان تنظیم شد و جنبه شرعی دارد و احتمال اینکه ایشان وصیتنامه تکمیلشده و نهایی دیگری داشته باشد، ضعیف است و ما هنوز چنین وصیتنامهای پیدا نکردیم.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که چقدر احتمال دارد «آیتالله» دارای وصیتنامه سیاسی باشد، گفت: ما در اوراق و دستنوشتههای ایشان، متونی پیدا کردیم که میتواند به عنوان بخشهایی از وصیتنامه سیاسی که ایشان در حال نگارش آن بودند، تلقی شود، بهطور نمونه زندگینامه خودنوشت ایشان که مربوط به بدو تولد تا دوران نهضت و مبارزه است، یا صفحاتی از دیدگاههای ایشان، اما این مجموعه هنوز در قالب یک وصیتنامه منسجم نهایی نشده بود و خانواده پس از اطمینان از اینکه یادداشت دیگری وجود ندارد با انجام هماهنگیهای لازم سعی خواهد کرد که این مجموعه را برای اطلاع مردم منتشر کند.
آخرین موضوعی هم که ایشان به من واگذار کرد، تهیه پاسخ برای تخریبها و تهمتها بود
هاشمی با اشاره به چگونگی اطلاعیافتنش از خبر درگذشت رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، اظهار کرد: من غروب روز ۱٩ دی ماه در حال بازگشت از دانشگاه به منزل بودم که محافظان آیتالله هاشمی تماس گرفتند و گفتند که حال پدرم نامساعد است و به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شدهاند. به بیمارستان که رسیدم تیم پزشکی در حال انجام عملیات احیا بودند و به ایشان شوک میدادند. زمانی که دکتر قاضیزاده هاشمی، دکتر طباطبایی، دکتر زالی و سایر پزشکانی که حضور داشتند اظهار کردند امیدی نیست، خواستم عملیات احیا متوقف شود تا ایشان بیشتر اذیت نشود و پیکرشان را به بیمارستان جماران که نزدیک حسینیه جماران است، منتقل کردیم و حسینیه جهت مراسم وداع مردم با آیتالله هاشمی آماده شد. البته ایشان سابقه بیماری خاصی هم نداشتند و در سلامتی بودند.
فرزند ارشد آیتالله هاشمی در پایان با ذکر خاطرهای از دوران حیات پدرش، اظهار کرد: چون در ایام پیروزی انقلاب هستیم، بهخاطر دارم نخستین ماموریتی که ایشان به من دادند، در روز ۱۶ بهمن سال ۱۳۵۷ بود که من در سن ۱۷ سالگی بودم. از طرف امام، ایشان قرائت حکم نخستوزیری مهندس بازرگان را عهدهدار شده بودند و چون در آن زمان رادیو – تلویزیون هنوز در اختیار نظام شاهنشاهی بود این مراسم مهم از تلویزیون بهصورت مستقیم پخش نمیشد.
به دستور ایشان همراه با تیمی، در حال مهیا کردن مقدمات فنی پخش این مراسم توسط فرستنده محلی بودیم که مردم بتوانند تا شعاع قابل توجهی از طریق تلویزیونهایشان این مراسم را مشاهده کنند. آخرین موضوعی هم که ایشان به من واگذار کرد، تهیه پاسخ برای تخریبها و تهمتهایی بود که بهمناسبت ۹ دی در صداوسیما و سخنرانیها علیه ایشان بیان میشد و علاوه بر ایشان، انقلاب و نظام را هم تخریب میکرد.
منبع: irankhabar.ir