مگاها و نابودی کسب و کار خرد!
هفته نامه چلچراغ: «مگامالها در تهران از اساس برای تخریب آمدهاند. حضور این مالها در مناطق مسکونی باعث تغییر شکل محلات به مکانهای تجاری شده است. تبدیل منطقه مسکونی به منطقه تجاری باعث کاهش جای پارک، شلوغی منطقه و تغییر کاربری آن میشود. این در حالی است که در همان الگوهای غربی وام گرفته شده، مالها در فضاهای حاشیه شهر یا مناطق غیر مسکونی ایجاد شده و البته جای جای شهر را فرا نگرفتهاند.»
این بقالی سر کوچه کجاست؟ مگه نشنیدی خانم؟ پیرمرد مغازه رو فروخته، خونهنشین شده. چرا؟ درآمد نداشت، اون فروشگاه بزرگ رو میبینی سر کوچه؟ همون که مال فلانیه. آره بابا همه میدونن. کجای کاری؟ آره خلاصه. اون اوضاعش رو به هم ریخت. همه چی داره. همه خریدهاشون رو از اونجا میکنن. این پیرمرد هم انقدر وضعش خراب شد که فروخت به یه برج ساز و نشسته خونه داره قرض و بدهیهاش رو میده. تازه من خودم جزو کسایی بودم که نسیه ازش خرید میکردم. مگه میشه از این فروشگاهها نسیه خرید. هر چی میگی میگن قیمت مقطوع است. مثل ماشین میمونن. اصلا خیلی پیرمرد خوبی بود. آدم شده واسه معاشرت هم میرفت اونجا. یادم باشه بدهیهام رو بدم به پیرمرد بیچاره. «این یک داستان واقعی است»

کسبوکار سنتی، کسبوکار کوچک شخصی است. همچون تاسیس مغازه، بوتیک شخصی یا آژانس مسافربری. مگاها در مقابل این کسبوکارهای سنتی هستند. خرید یک مگامال یا خرید یک بوتیک در مگامال هزینه زیادی دربردارد. تاسیس سیستم ارتباطی گسترده در سطح شهر برای مسافربری، کار یک فرد نیست. هزینه زیادی را دربردارد. فروشگاههای زنجیرهای نیز. در همین حال، مغازهها، خردهفروشها، آژانسها در حال نابودیاند. تعداد دستفروشها در مترو افزایش مییابد و مردم همچنان سرگردان در مگامالها از مغازهای به مغازه دیگر میروند. با دستخالی.
مگابقالی!
آخرین باری که از مغازه سر کوچه خرید کردهاید، چه زمانی بوده است؟ خواروبارفروشی کوچکی که اقلام مورد نیاز شما، همچون شیر و تخممرغ و… را فراهم میکرد. تا چه حد از فروشگاههای زنجیرهای خرید میکنید؟ درست است. فروشگاههای زنجیرهای به خدمت شما درآمدهاند تا نیاز شما را از خرید هر روزه از بقال سر کوچه برطرف کنند. شما میتوانید به علت مشغله کاری که از ویژگیهای جامعه جدید است، به فروشگاه زنجیرهای بروید. کارتان دست خودتان نیست؟ بیش از اندازه کار میکنید؟ درست است. کار بیش از اندازه، اضافهکاری و همچنان نداشتن سرمایه کافی، سرمایهای که دست کارفرمایی است که شما برای او کار میکنید و هر ماه در ازای هشت ساعت کار شما مقدار اندکی پرداخت میکند و اضافهکاریهایتان را هر چند وقت یکبار برایتان واریز میکند تا شما به فروشگاه زنجیرهای بروید و این چرخه باطل را ادامه دهید. شما زمان ندارید. جامعه جدید زمان را از شما گرفته است.
مگامال
خرید شب عید را به یاد دارید؟ یا خرید برای مدرسه؟ اما امروز خرید امروز تنها شامل شب عید و مدرسه نیست. هر روز، روز خرید است. سر کوچه شما مگامال تاسیس شده است. پر از لباسهای رنگ و وارنگ. اصلا اگر خرید نداشته باشید، برای تغییر حال و هوایتان نیز میتوانید سری به مگامال بزنید. سر هر کوچهای امروز یک مورد هست. مگامال یک مکان دربسته است. شما عملا جایی برای هواخوری ندارید. این فضای بسته امکان مدیریت بهتر جمعیت را دارد. وجود سالنهای تو در تو و مارپیچ و گیجکننده راه هر گونه تجمعی را برای افراد میبندد. کنترل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شما در دست مگامال است. شما فکر میکنید آزادید. در واقع هر گوشه پر از دوربینهای مداربستهای است که حرکات شما را ضبط میکند. اگر مغازهای کوچک داشتید و در آن لباسهای روزمره مردم را به فروش میرساندید، امروز با ورشکستگی دستوپنجه نرم میکنید.
در مگامالها به شما گفته میشود، چه بخرید، چگونه بخرید و چه میزان. با خرید یک مورد یکی را با تخفیف دریافت کنید، از کارت اعتباری خود برداشت کنید و متوجه نشوید که در حال تبدیل شدن به بنده مصرفگرایی هستید. این سیاستی است که در کشورهای غربی به کار گرفته شده است و ایران نیز با تمام سرکوبها و نفیهایش از سبک غربی، این روش را اتخاذ کرده است. کارت اعتباری مظهر جامعه مدرن است. وسیلهای که با آن خرید میکنید و خرید میکنید و خرید میکنید؛ بی آن که متوجه شوید چه بر سر خود آوردهاید.
مگاتاکسیها
حالا چند ماهی است پس از فروشگاههای زنجیرهای، مگامالها، شاهد وسایل حملونقلی هستیم که به همین شیوه مدیریت و سازماندهی یافتهاند. اگر شما تا دیروز با تاکسی خود مسافرکشی میکردید، امروز باید ماشین خود را در گوشه خانه گذاشته و ناظر بلعیده شدن سلیقه جامعه به مگاتاکسیها باشید؛ پدیدهای جدید و همچنان کپیبرداری شده برای نابودی کسبوکار خرد. سریع و آسان به مقصد برسید؛ چراکه شما لایق بهترینها هستید.

مگامالها در تهران از اساس برای تخریب آمدهاند. حضور این مالها در مناطق مسکونی باعث تغییر شکل محلات به مکانهای تجاری شده است. تبدیل منطقه مسکونی به منطقه تجاری باعث کاهش جای پارک، شلوغی منطقه و تغییر کاربری آن میشود. این در حالی است که در همان الگوهای غربی وام گرفته شده، مالها در فضاهای حاشیه شهر یا مناطق غیر مسکونی ایجاد شده و البته جای جای شهر را فرا نگرفتهاند.
همچنین تلاشها برای خریدهای اینترنتی همچنان با شکست مواجه شده است؛ چرا که انسانها نیاز دارند برای تفریح با یکدیگر معاشرت کنند اما مشکل این جا معاشرت، مصرف، رفت و آمد و زندگی کنترل شده است.
افراد بی آن که بدانند توسط دوربینهای نظارتی مورد مشاهده قرار میگیرند و به سمت هدف مورد نظر پیش میروند. مصرف بدون تامل. پوچی و انفعال.»
منبع: برترینها