منطق دولت نفتی!
رضا صادقیان
اخیرا رییس دولت در واکنش به قیمت دلار هشت هزار تومانی گفت: قیمت ارز ۱۳ هزار تومان و حتی ۸ هزار تومان نیست. بسیار جالب توجه است رییس دولتی که در دولت وی نرخ دلار براساس مصحلت سنجیهای بزرگ و کوچک ۴۲۰۰ تومان اعلام شد و همین قیمت گذاری نامشخص زمینه حواشی زیادی را برای اقتصاد کشور فراهم کرد، همچنین با تلاشهای بسیار و حتی سرکوب قیمت واقعی ارز برای ۵ سال از افزایش آن به دلایل سیاسی جلوگیری به عمل آمد حال خبر از قیمت ۱۳ هزار تومان میدهد.
در اینجا به سخنان رییس جمهور و اعلام نرخ دلار آنگونه که باید و شاید دقت نمیکنیم. بلکه به پیش فرضها و زمینههایی اشاره خواهیم داشت که اینگونه سیاستگذاری و دولت مداری را در کشور بنیان گذاشته و دنبال میشود. نه تنها روحانی بلکه هر کدام از رییس جمهورهای قبل و بعد از ایشان شیوه گفتارشان با مخاطبان و خصوصا شهروندان چنین بوده است، به کم و کیف آن کاری نداشته باشید. دولتی که عمده درآمدهای جاری و تامین بودجههای مورد نیاز را از فروش نفت به دست میآورد و هیچگاه سیاستهای کلان خود را با توجه به مالیاتهای شهروندان تنظیم نکرده نمیتوان توقع داشت نرخ دلار را مشخص نکند، هر جا لازم دید در بازار ورود پیدا نکند، در حوزه فرهنگ و روابط اجتماعی مردم مداخله ننماید و همچنین رد پای خود را در هر جا و مکانی که آدمی اندیشه میکند نگذاشته باشد! دولت نفتدار خود را وامدار هیچ فرد و جریانی نمیداند، چرا که جیبهای چنین دولتی با درآمدهای نفت و نه مالیاتهای شهروندان پر میگردد. از همینرو هر زمان اراده کند میتوان به کمک شهروندان بیاید و یا آنکه آنها را در شرایط سخت و دشوار به دلیل کاهش درآمدهای نفتی رها کند!
به سخن دیگر؛ ساختار نهاد دولت در ایران به دلیل آنکه درآمدهای خود را از منبع زیر زمینی به دست میآورد خودش را بینیاز از درآمد و مالیاتهای شهروندان میداند، به همین دلیل اوست که مشخص میکند چه چیزی میبایست به چه میزان و با چقدر هزینه خریده و یا فروخته شود، حضور وقت و بیوقت دولت در بازار فارغ از بزرگی ساختار دولت به پشتوانه درآمدیاش نیز باز میگردد. چرا که اصل درآمد و ثروت در اختیار اوست و هر جا لازم دید در بخشهایی از اقتصاد و به اسم دفاع از شهروندان و یا باز گرداندن آرامش به بازار آشفته مداخله میکند.
دولتی نفتی برای خودش درآمد داشته و دارد، حداقل آنکه تا روزی که درون چاههای نفت نفتی برای استخراج و فروش باقی مانده باشد، دولت نفتی آن ماده را استخراج و به فروش میرساند، پول نفت را میگیرد و آنگونه که علاقهاش حکم میکند به خرج کردن آن میپردازد. ناگفته مشخص است چنین دولتی وابسته به مالیات شهروندان نیست. مالیات گرفتن از شهروندان و پاسخگو کردن چنین دولتی به شوخی و طنز پهلو میزند. بعضا همین دولت میتواند چشمهایش را به روی پرداخت کنندگان مالیات ببندد و یا آنقدر از شهروندان مالیات ناچیز بگیرد که در قبال سیاستهایش نیاز به پاسخگویی احساس نکند.
به سخنان اخیر رییس دولت بازگردیم، نه تنها حسن روحانی بلکه تا لحظهای که عمده درآمدهای دولت از فروش نفت حاصل گردد، این دولت است که برای شهروندان مشخص میکند چه چیزی را با چقدر هزینه خریداری کنند. به عبارتی روشنتر، دولت نفتی از تمامی مالیات شهروندان بینیاز است و همین احساس بینیازی به دولت اجازه میدهد در هنگام لازم به شهروندان سوبسید دهد و با حفظ چنین سوبسیدهایی در حوزههای مختلف رضایت شهروندان را در حدی که به نارضایتی منجر نگردد تضمین کند. بنابراین مقصر شخص حسن روحانی و یا رییس دولتهای سابق نیستند، بلکه ماده سیاه و بدشگونی است که دولت به جای پسانداز درآمدهای حاصل از فروش آن همیشه چشمهایش را به آن دوخته تا خرجهای جاریاش را پرداخت کند.
منبع: بهارنیوز