عاقبت تلخ یک سد/ اما و اگرهای حذف سد گتوند از روی رودخانه کارون
روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: باوجود هشدارهای فعالان محیطزیست، عملیات ساخت سد گتوند روی رودخانه کارون از سال ۷۶ آغاز شد، درست همان زمانی که هشدارها درباره بحران خشکسالی در ایران آغاز شده و به اوج خود نزدیک میشد.
کارشناسان و فعالان محیطزیست بهطور یکسانی معتقدند سد گتوند تاکنون پیامدهای زیستمحیطی فراوانی برای استان خوزستان داشته است. مخالفتهایی که از همان سالهای ابتدایی اجرای پروژه شروع شد اما مدیرعامل وقت شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، آنها را «اعلام نگرانی برخی محافل» تعبیر کرده بود. حالا با گذشت سالها از احداث پرهزینهترین سد کشور روی رودخانه کارون، کارشناسان، ساخت آن را خیانت بزرگی به مردم و کشور میدانند. یکی از مهمترین انتقادات درباره ساخت سد گتوند، شوری بیش از اندازه آب کارون است که به گفته کارشناسان این شوری میتواند با نابودی کشاورزی در استان خوزستان همراه باشد.
سدی که نباید ساخته میشد
انتقادات به ساخت سد گتوند آنقدر زیاد است که در سالهای اخیر کمتر کسی توانسته دلایل قانعکنندهای برای ساخت آن ارائه کند. استاد زمینشناسی زیستمحیطی دانشگاه شهید چمران اهواز معتقد است ساخت این سد روی کارون نهتنها یک اشتباه ملی بلکه یک اشتباه بزرگ بینالمللی است. علیرضا زراسوندی میگوید: از ما خواسته شد ببینیم آیا در دنیا نمونهای مانند این سد وجود دارد؟ شاید در آینده در متون زمینشناسی زیستمحیطی، سد گتوند را بهعنوان یک مورد مطالعاتی مناسب به دانشجویان معرفی کنند. در دنیا ضریب خطاهای زیستمحیطی برای سدها عمدتا انسانزاد است اما در کشور ما و در سد گتوند، سهم زمینزاد آن بسیار بیشتر است. در زمینشناسی گفته میشود مطالعات قبل از فاز شناخت تقریبا چنین خطایی را به صفر میرساند و عمده خطاها انسانزاد هستند. در سد گتوند، مباحث نفتی، چشمههای آسفالتی و قیرها و… نیز وجود دارد و علاوهبر نمک، یکی از مهمترین مسائلی که میتوانیم در سد گتوند مطرح کنیم، مباحث نفتی و چشمههای طبیعی هستند. بنیهاشم، رئیس مؤسسه آب دانشگاه تهران، یکی دیگر از منتقدان به ساخت سد گتوند میگوید مطالعات دقیقی برای ساخت این سد صورت نگرفته است. او میگوید: در مطالعات مرحله شناخت در سال ۶۸ به مسائل زمینشناسی توجهی نشد و در مطالعات بعدی نیز وجود سازندهای نمکی را نادیده گرفتند. درواقع از شروع عملیات اجرایی در سال ۱۳۸۰ و انحراف رودخانه کارون که در سال ۸۲ انجام شد تا پیشرفت فیزیکی ۴۰ درصدی ساخت به سازندهای نمکی توجهی نشد تا اینکه دانشگاه شهید چمران، اولین هشدار وجود سازندهای نمک را داد که نادیده گرفتند. در سال ۹۰ نیز که میخواستند آبگیری کنند باوجود همه مخالفتها ازجمله مخالفت سازمان محیطزیستی و بازرسی، آبگیری سد را انجام دادند تا آن شود که نباید میشد. بنیهاشمی ادامه میدهد: مطالعات خارجی همگی ساخت سه سد را پیشنهاد دادند ولی شرکت مشاوره مشانیر- لامایر که قرارداد ساخت سد دیگری را گرفته بود، مطالعات شناخت محل سد گتوند را بهصورت رایگان و هدیه قرارداد آن سد برعهده گرفتند. این مطالعات که بدون بازدید از منطقه انجام شده بود پیشنهاد ساخت دو سد را داد و در نهایت به ساخت یک سد منجر شد.
موج انتقادات به طرحی ۲۰ ساله
احداث پروژه سد گتوند از فروردین ۷۶ که به دستور هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهوری وقت، آغاز و سال ۹۰ این طرح توسط محمود احمدینژاد افتتاح شد، به باور کارشناسان محیطزیست، پنج دولت در اجرای آن سهیم بودند و هرکدام به اندازهای در این بحران و اشتباه ملی سهیم هستند. آبگیری سد گتوند با مخالفتهایی همراه بود اما درنهایت در ۶ مرداد سال ۹۰، آبگیری این سد آغاز و سه روز پس از آبگیری این پتوی رسی شسته شد. در هشتم مرداد، حفرههای کوچکی در دیواره حائل ایجاد شد و در ۱۰ مرداد نیز چهار حفره به ابعاد دو برابر یک خودروی سواری در دیواره حائل شکل گرفت؛ روز بعد نیز دیواره حائل بهطور کلی مشکل پیدا کرد و شسته شد. وقتی ۳۰ تا ۴۰ درصد از مراحل ساخت سد در حال انجام بود هشدارهایی درباره برخورد دریاچه سد به معادن نمک که در پنج تا ۹ کیلومتری سد بود، داده شد ولی نشنیده گرفتند. در سال ۱۳۹۰ با افتتاح و آبگیری سد، کارشناسان خطر انحلال تودههای نمک در مخزن سد را هشدار دادند اما بازهم گوش شنوایی وجود نداشت. موج انتقادات به سد گتوند در سالهای اخیر به اندازهای بوده که برخی مسئولان و کارشناسان، خواستار محاکمه سازندگان این سد هستند. عیسی کلانتری، دبیر کارگروه احیای دریاچه ارومیه، بحران زیستمحیطی سد گتوند را جنایتی در حق سرزمین ایران میداند که مجریان آن باید محاکمه شوند. کلانتری پیشازاین درباره ایرادات فنی در ساخت گتوند گفته بود: پیش از انقلاب، آمریکاییها سد گتوند را از نظر زیستمحیطی بررسی و محل احداث سد را ١۵ کیلومتر بالاتر تعیین کردند. بعد از انقلاب در بررسیهای صورتگرفته، مسئولانی که طرح را بررسی کردند، گفتند آمریکاییها میخواستند مخزن سد کوچک باشد بههمیندلیل جای آن را نادرست تعیین و مکان سد را جابهجا کردند. قرار شد سد در جای جدید ساخته شود که جای جدید سد انتقادهای بسیاری را با خود همراه کرد زیرا در نزدیکی آن گنبدی نمکی قرار داشت و شرکت زیرمجموعه وزارت نیرو در دولت احمدینژاد اعلام کرد که روی تپه نمکی نزدیک سد پتوی رسی کشیده میشود تا مشکل حل شود.
گتوند را حذف کنید، موزه عبرت بسازید
ناصر کرمی، استاد دانشگاه برگن نروژ معتقد است در ساخت سد گتوند، مسائل زیستمحیطی مورد توجه نبوده و این سد فقط با انگیزههای اقتصادی ساخته شده است. او میگوید: طرح علاجبخشی سد گتوند باید بر مبنای پیشبینیهای ۷۰ سال آینده و با لحاظکردن نظرات ذینفعان غیروابسته به دولت و مشاوران انجام شود. سد گتوند فقط با انگیزههای تجاری و مهندسی ساخته شده و به مسائل زیستمحیطی آن هیچ توجهی نشده است. کرمی با اشاره به نشانههای مسائل بدخیم در یک جامعه اظهار کرد: با توجه به اینکه این مسائل با گذشت زمان حادتر میشود، مسببان مشکل از بانیان و مجریان هستند؛ بنابراین اقتدار مرکزی لازم برای حل مشکل وجود ندارد و واکنشها معطوف به حل مسئله در طولانیمدت نیست و میتوان نتیجه گرفت که مسئله سد گتوند یک مشکل فوقبدخیم است. او با انتقاد از آبگیری سد گتوند افزود: بهترین راهکار حذف سد و تبدیل آن به یک موزه عبرت و مرکز گردشگری یا علمی – آموزشی است تا همه دانشجویان و استادان دانشگاه برای بازدید از آن بروند. انجام این راهکارها به ما کمک میکنند تا مانند یک بیمار بدخیم، شرایط شیمیدرمانی برای ما فراهم شود تا بتوانیم درمان کامل را آغاز کنیم.
برای درمان کامل میتوانیم یک استفاده دیگر برای سد در نظر بگیریم؛ مثلا میتوانیم از هزینههایی که انجام دادیم، بگذریم و سد گتوند را به یک مکان توریستی تبدیل کنیم یا میتواند به یک مرکز آموزش علمی تبدیل شود تا برای همه و آیندگان درس عبرتی باشد که چنین اشتباهاتی تکرار نشود.
منبع: الف