طنز؛ قهری؟ رای که میدی؟!
پدرام ابراهیمی در نوشت:
محمدباقر قالیباف آرزوی گفتن سومین «نه» را به دل ما گذاشت و خودش محترمانه کنار رفت و حالا دو گزینه مشخصتر از قبل در مقابل ماست: پل یا دیوار. البته این دو گزینه، سه حالت دارد: رای به پل، رای به دیوار (تو مایههای روم به دیوار) و رای ندادن (که میشود همان رای به دیوار). بعد از این صغرا کبرای بسیار نامحسوس، چند سوال از افراد موسوم به آرای مردد، آرای خاموش و قهرکردههای عزیز میپرسیم. پاسخنامه هم نداریم. برای خودتان جواب بدهید کفایت میکند.
یک- اگر وسط مردادماه در خانهای زندگی کنید که با محله و نما و سیمکشی و علیالخصوص لولهکشی روکار آن مشکل دارید در این شرایط با اینکه امکان استفاده از کولر را دارید، آن را روشن نمیکنید؟ که چی؟
دو- شده شبی -گلاب به رویتان- راستروده شوید و همسرتان (اعم از زن یا شوهر) برای شما نباتداغ بیاورد و بگویید: «نه! این درمانها مقطعیه. صبر میکنم بریم دکتر ریشهای درستش کنم». خب عزیز دل، اول باید بتوانی از خانه خارج شوی، بعد ریشهای و فلان. ریشهات تا صبح از رودهات درمیآید!
سه- در شرایطی که باید با نردبان از دیوار مرتفعی بالا بروید، به جای پله اول و دوم و سوم، همان اول سعی میکنید پا روی پله آخر بگذارید؟ یا نردبان را کناری میاندازید و بالا میروید؟ (این مورد آخر با حامیان بعضی کاندیداها خط رو خط شد. ببخشید).
چهار- فرض کنید ناراحتی قلبی دارید و بقیه فکر میکنند تمارض و لوسبازی و از این حرفهاست. اگر قلبتان درد بگیرد، تا زمانی که به مرکز درمانی برسید، زیرزبانی و پروپرانولول استفاده میکنید یا صبر میکنید تا وراث باور کنند درد دارید؟! (البته معمولا مادرها از این سیستمها دارند که برای هر کار ما میگویند: «خدا مرگم بده از دست کارای تو!» هفتهای هشت روز هم میروند دکترهای متنوع!).
و سوال آخر- هر کسی به چیزی افتخار میکند و این حق اوست. فضولی دلیلش هم به ما نیامده. فقط سوال اینجاست که اگر به دورانی برگردیم که در فرودگاههای جهان تا پاسپورت ما را میدیدند، هزارجور تست دی.ان.ای و قرنیه و… میگرفتند (که اثر انگشت محترمانهترینشان بود) یا دوباره روزهایی بیاید که –زبانم لال- از گیِتهایی ردمان کنند که از گفتنش هم شرم دارم، آیا صفحه انتخابات شناسنامهتان را مثل تسوکه میگیریم جلوی روی مامور که بگوییم: «عوضش تا حالا رای ندادم؟ سفیدِ سفیده!». بیا برنگردیم.
منبع: برترینها